مقالات

زنان در سایه‌ جنگ و مهاجرت

فروه موسوی

کتاب «زنان، جنگ و بنیادگرایی اسلامی در افغانستان (مریم محبوب)» از فرید بیژن، پژوهشگر افغان، به زبان انگلیسی نوشته شده است. کتاب از این منظر اهمیت دارد که به ادبیات داستانی مهاجرت، مهاجرت زنان نویسنده و اثرگذاری مستقیم وغیر مستقیم جنگ بر زنان پرداخته است.

بیژن، مریم محبوب را از اولین نویسندگان ادبیات داستانی مهاجرت معرفی می‌کند. نگارنده براین باور است که بازنمایی مسایل و مشکلات مهاجرت در داستان‌های محبوب، اهمیت بررسی آثارش را دو چندان می‌کند.

محبوب در مجموعه داستان‌هایش تقریبا تمامی مشکلات و مسایلی را که یک مهاجر به‌ویژه یک زن، در سرزمین «دیگری» با آن‌ها مواجه می‌شود مطرح کرده و به این ترتیب، زمینۀ بحث و بررسی خوبی را در بستر مطالعات فرهنگی برای پژوهشگران این حوزه فراهم کرده است.

بیژن نیز دراین کتاب به‌خوبی، با زبانی ساده و تحلیلی دقیق توانسته است ویژگی‌های آثار مریم محبوب را در پنج فصل، با طرح مسایلی مانند جنگ و تاثیر آن بر زندگی زنان، مهاجرت زنان و گفتمان نظام مردسالارانه برای خواننده روشن کند.

از امتیازهای دیگر کتاب که به‌طور حتم برای هر خواننده و پژوهشگری مفید خواهد بود، این است که بیژن ابتدا بافت تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعۀ افغانستان را روشن و صریح بیان می‌کند. سپس به چگونگی تاثیر این بافت‌ها و ساختارها بر زنان و نویسندگان زن به‌ویژه مریم محبوب می‌پردازد.

 با ذکر نمونه‌هایی از آثار محبوب، تصویری دقیق از زنان، تاثیر جنگ و حضور گروه‌های افراط‌‌گرا بر زنان در مقابل دیدگان خواننده قرار می‌گیرد. بیژن در فصل نخست کتاب، ادبیات را مهم‌ترین رسانه‌ فرهنگی می‌داند که در غیاب انواع رسانه‌ها به جامعه‌ افغانستان خدمت کرده است.

 در ادامه تصریح می‌کند که با سیاسی شدن همه‌ی نهادهای فرهنگی و اجتماعی در دوره‌های اخیر، ادبیات نیز سیاسی شده و کم‌تر نویسنده یا شاعری وجود دارد که در چهار دهه‌ گذشته با تحولات سیاسی دست و پنجه نرم نکرده باشد. نوشته‌های زنان نیز از سایه‌ این تحولات سیاسی دور نبوده و تاثیر آن را در نوشته‌های زنان می‌توان دید که هر کدام روی‌کردی متفاوت به جنگ، نظام حاکم و گفتمان غالب را نشان داده‌اند.

 نویسنده علاوه بر قایل‌بودن ارزش هنری برای نوشته‌های زنان، آثار زنان را ازین جهت که بازتاب‌دهنده مسایل زنان نیز هست، دارای اهمیتی ویژه می‌داند. نویسنده در فصل دوم، تصویری از وضعیت زنان در جامعه‌ی به‌شدت مردسالار افغانستان به‌دست می‌دهد.

بیژن برای تحلیل آثار محبوب لازم می‌بیند که ابتدا جایگاه زن را در جامعه‌ مردسالار افغانستان برای خواننده روشن کند تا خواننده به درک درستی از تحلیل نوشته‌های محبوب برسد. نویسنده در این بخش نشان داده که جنگ و نگاه مردسالارانه حکومت‌ها و گفتمان غالب مردسالارانه، حاشیه‌یی‌ شدن زنان را دو چندان کرده است.

نویسنده در فصل بعد درباره‌ زندگی‌نامه و آثار محبوب سخن گفته  و نشان می‌دهد که او به‌عنوان یک نویسنده زن در جامعه به‌شدت مردسالار افغانستان، با وجود مشکلاتی که‌ بر سر راه‌اش بوده، توانسته به یکی از چهره‌های برجسته‌ ادبی کشور تبدیل شود. بیژن در ادامه به عواملی می‌پردازد که در شکل‌گیری داستان‌های محبوب نقش داشته و اینکه مسایل زنان چگونه در آثار محبوب بازنمایی شده است.

نویسنده در فصل چهارم ابتدا، گریزی به وضعیت سیاسی و تاریخی افغانستان می‌زند؛ برای خواننده روشن می‌کند که در دوره‌ حکومت کمونیستی و سپس حمله شوروی، حضور مجاهدین و حکومت طالبان، زن تا چه اندازه، قربانی خشونت جنگی وتبعات ناشی از جنگ شده است و بیان می‌کند که زنان در این دوران حتی از ابتدایی‌ترین حقوق اولیه‌ خود محروم شدند، بسیاری از زنان به کشورهای همسایه مهاجرت کردند. به وضعیت نابسامانی در کشور میزبان قرار گرفتند یا در کمپ‌های مهاجرتی مستقر شدند.

 نویسنده، بحث را با نمونه‌هایی از آثار محبوب به بازنمایی، تاثیر جنگ بر زندگی اجتماعی و فرهنگی زنان ادامه می‌دهد. این فصل نشان می‌دهد که داستان‌های محبوب، بدبختی و رنج زنان در دوران جنگ، رادیکال شدن جامعه، تاثیر آن بر زندگی زنان و نقش گروه‌های افراط‌گرا را در این‌ تحولات به‌تصویر می‌کشد.

نویسنده در فصل آخر به وضعیت زنان در مهاجرت می‌پردازد که درون‌مایه‌ اصلی بیش‌تر داستان‌های محبوب را شکل می‌دهد. در این فصل به چگونگی تاثیر مهاجرت بر زندگی شخصی محبوب پرداخته شده است. در نتیجه می‌توان گفت که تجربه زیسته‌ خود مریم محبوب از مهاجرت بر نوشتار او به‌عنوان یک نویسنده زن تاثیر گذاشته است.

 یکی از مباحث مهم در این بخش آن ‌است که‌فضای فرهنگی غرب این امکان را به زنان می‌دهد تا برای هویتی جدید تلاش کنند و حتی در برابر نظام سلطه‌ گفتمان مردسالار بایستند و اعتراض کنند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا