مقاله

هویت؛ مفهوم و‌ ابعاد

علی نوری/ جامعه‌شناس و پژوهشگر
مجموعۀ تفاوت‌ها و تمایزهای فرد با دیگران، هویت او را مشخص می‌سازد؛ زمانی که فردی خود را ورزشکار، دانشمند، قدبلند یا ثروتمند معرفی می‌کند، می‌خواهد به این واسطه خود را از دیگران متمایز کند. این تمایزها، ویژگی‌های هویتی فرد را مشخص می‌کنند. گاهی فرد می‌خواهد گروهی که به آن تعلق دارد را معرفی کند‌ و آن را با سایر گروه‌ها مقایسه نماید، در این شرایط، هویت‌جمعی مطرح می‌شود.
بنابراین، اگر فرد خود را با دیگران مقایسه کند هویت فردی او مشخص می‌شود و اگر گروه یا جامعۀ خود را با گروه‌ها یا جوامع دیگر مقایسه کند، بیانگر هویت اجتماعی اوست.
ویژگی‌های هویتی هر فرد تحت تاثیر ویژگی‌های جسمانی، محیط طبیعی و محیط اجتماعی شکل می‌گیرد. در این میان، تاثیر محیط اجتماعی شامل خانواده، مدرسه، گروه هم‌سالان و رسانه‌های همگانی بیش از سایر عوامل است.
چارلز هورتن کولی معتقد است که فرد خود را در آیینۀ دیگران می‌بیند و می‌شناسد. یعنی؛ شناخت فرد از خود، ناشی از تاثیر سایر افراد است و تصور فرد از خودش، همان تصوری است که دیگران از او دارند.
جرج هربرت مید، دیگرانِ مهم (یعنی افرادی که رفتار آنان الگویی برای فرد است و فرد آن‌ها را قبول دارد) را در شکل‌گیری هویت فرد موثر می‌داند.
ساترلند معتقد است، کنش‌هایی که فرد انجام‌ می‌دهد ناشی از یادگیری آن‌ها در محیط اجتماعی است. بنابراین، یادگیری منشا کنش‌های فردی و اجتماعی است.
ارونیگ گافمن با مطرح کردن رهیافت نمایشی، زندگی را به صحنۀ نمایش تیاتر و پشت صحنه و روی صحنه تشبیه می‌کند. او معتقد است در محیط اجتماعی، مانند صحنۀ نمایش، هرکسی تلاش می‌کند تصویر بهتری نسبت به آنچه هست از خودش نشان دهد. جالب آن که‌ نظریه‌های تن‌آسانی وبلن و نمایش مصرف گیدنز را می‌توان با رهیافت نمایشی گافمن شرح داد.
مطابق دیدگاه وبلن، در جامعۀ پیشامدرن؛ افراد برای اینکه نشان دهند متعلق به طبقات بالای جامعه هستند، از کار و فعالیت پرهیز می‌کردند. هرچه تظاهر به تن‌آسانی فرد، توسط جامعه بیش‌تر مورد توجه قرار می‌گرفت، او منزلت اجتماعی بیش‌تری کسب می‌کرد. یعنی؛ این نمایش، سبب هویت‌یابی برای او می‌شد، اما در دورۀ مدرن، تظاهر به مصرف بیش‌تر، به عاملی برای هویت‌یابی تبدیل شده است. مصرف بیش‌تر، خرید بیش‌تر و مد روز بودن منزلت اجتماعی برای افراد به همراه می‌آورد. لذا نمایش تن‌آسانی و نمایش مصرف در چارچوب رویکرد گافمن قابل توضیح است.
تحولات هویتی در دورۀ جدید منشا بروز تضادها و بحران‌های هویتی در جوامع مختلف شده است. به‌ویژه در جوامع غیرغربی که یک‌باره با تحولات شگرف و سریع جامعۀ غربی مواجه شده‌اند. این تضادها، هویت‌های محلی، قومی ‌و مذهبی مستقر در این جوامع را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. رفتارها و هنجارهای غربی در جوامع غیرغربی از طریق وسایل ارتباطی سهل‌الوصول امروزی، به آسانی تبلیغ می‌شود. ابزار رسانه آن‌قدر قدرتمند و پرنفوذ و پرزرق و برق است که امکان اندیشیدن و انتخاب کردن را از مردم‌ جوامع غیرغربی سلب کرده است، لذا این هنجارها و رفتارها مورد تقلید قرار می‌گیرد و ما شاهد رفتارهایی در این جوامع هستیم که با ارزش‌ها و عقاید دینی و سنتی جامعه در تضاد هستند.
به عبارتی؛ واقعیت‌های اجتماعی با چشم‌داشت‌های فرهنگی ناسازگارند. زمانی که این شیوه‌های رفتاری در جامعه رواج پیدا کند و گسترش یابد در مراحل بعدی بحران هویت به سطح عقاید و ارزش‌ها، یعنی لایه‌های عمیق جامعه گسترش می‌یابد و جامعه آمادۀ تغییر می‌شود که تحول فرهنگی را به دنبال می‌آورد.
برای مقابله با بحران هویت و نیل به دادوستد فرهنگی مطلوب با سایر جوامع، لازم است دیگرانِ مهم که الگوی رفتاری و هنجاری افراد جامعه هستند، مورد توجه ویژه‌یی قرار گیرند. دیگران مهم به مردم معرفی و از دانش و توانمندی آنان برای اصلاح سبک زندگی مردم استفاده شود.
آحاد مردم، به وسیلۀ انترنت و شبکه‌های اجتماعی به الگوهای زندگی و اعمال سلیبریتی‌ها دسترسی دارند و چون طرف‌دار یک هنرمند یا یک فوتبالیست هستند، فکر می‌کنند باید در رفتارهایشان نیز مشابه او باشند. غافل از اینکه فرد سلیبریتی ، خودش هم در امور اخلاقی و شیوه‌های رفتاری نیاز به اندیشۀ متفکران دارد؛ زیرا او بازیگر، فوتبالیست و . . . است نه اندیشمند و متفکر.
اگر میدان و عرصۀ عمل بیش‌تری برای‌ اندیشمندان جامعه فراهم شود، بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی سامان می‌یابد.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا