مقاله

زریاب؛ حقیقتی بر گونۀ اساطیر (به بهانۀ روز جهانی کتاب)

ادبیات جان فرهنگ و فرهنگ روح جامعه است. برای این است که ادبیات، جریان روشنفکری را به وجود می‌آورد. برای این است که گفتمان عمومی مدیون ادبیات است و دانایی و فرهیختگی اجتماعی از ادبیات آبشخور می‌گیرد.

سمبول‌های نخبگی هر جامعه نویسندگان بزرگ آن جامعه‌اند؛ مثلن آلبر کامو تنها یک نویسنده نیست؛ بل سمبول دانایی فرانسه است. ناظم حکمت، جدا از شاعری، نماد آزادگی مردم ترک و احمد شاملوی کابلی نماد انسان‌گرایی فرهیخته ایران محسوب می‌شوند. همان‌طور رابیندرانات تاگور، تجسم روح خلاق و پر مهر هندوستان و ریلکه و داستایوفسکی نمایندگان جان‌شیفته ملت‌های آلمان و روس هستند. برای مراسم خاک‌سپاری نزار قبانی در دمشق بیش از بیست نخست‌وزیر و ده‌ها وزیر خارجه از کشورهای مختلف دنیا شرکت کرده بودند. این یعنی اینکه اهل ادبیات بیش‌تر از هر مقام سیاسی و نظامی، نقش و جایگاه تاریخی برای ملت‌ها دارند.

در افغانستان اما، این نقش را بی‌هیچ تردیدی تنها یک نفر به دوش می‌کشد. و او کسی نیست جز استاد اعظم رهنورد زریاب. نویسنده‌یی که شخصیت ادبی را به جامعه ما استوار نگاه داشته است. جدا از آن‌چه نوشته که خود بحث دیگری است و حافظۀ فرهنگی ما قدر آن را فراموش نخواهد کرد، شخصیت منحصر به فرد او، الهام‌دهندۀ نسل‌های بسیاری برای نوشتن، کتاب خواندن و تحقیق بوده است.

مردی که زندگی آسوده و بی‌هراس در فرانسه را رها کرد و دور از خانه و خانواده به آغوش پررنج میهن بازگشت. آغوشی که هر روز فوران خون و اندوه را به ارمغان دارد. آغوشی که صدای فغان فراوان، فغانستانش ساخته، اما او به درایت یافته که در چنین وضعی ضروری‌ترست وجود او به عنوان تکیه‌گاهی امن برای وطن. بودن او در افغانستان شمیمی از امید بوده و هست. شخصیتی فرهنگی که امروزه نماد فرهنگ‌ورزی و حرمت به اهل فرهنگ در این روزگار وانفساست.

ده‌ها امیر، وزیر، حاکم و رییس‌جمهور در افغانستان گذشته‌اند، چه روزگاری که او در جلسات عمومی کنار رییس‌جمهور می‌نشست و چه وقت‌هایی که حکما برای معضلات به او رجوع می‌کرده‌اند، استاد رهنورد زریاب به اهل قلم آموخت که قدر خود و جایگاه اساطیری خود را بدانند. به ما آموخت که نویسنده یک موجود عاطل و باطل نیست؛ بل سرمۀ چشم جامعه است. نویسنده برعکس تصور گروهی اوباش‌مآب، گرفتار بی‌بندوباری نیست؛ بل مسیحای حیات‌بخشی است که صلیب رنج جامعه را با میخ‌های خونین بر دوش می‌کشد. بندی به پای دارد و باری گران به دوش. او کاتب رویاها و حافظ رازهای یک ملت و چه‌بسا نوع انسان است. کسی که اسلوب‌های درست زیستن و نیک‌اندیشی را به مردم می‌آموزد.

برای این، کسی مثل رهنورد زریاب باید ستوده شود و چون الگویی که اساطیر ذهنی ملی را زنده نگاه داشته، حرمت شود. روز کتاب را به استاد رهنورد زریاب تبریک می‌گوییم و امیدواریم روزی فرهنگ زریاب در جان و جهان همۀ اهل قلم این سرزمین نهادینه شود. فرهنگی که پر از احترام به نسل‌های گذشته و آینده است و در آن بهتان، تهمت، دروغ و فحاشی جای ندارد، بل محتشمی، نجابت و فرهیختگی روز افزون است.

سید رضا محمدی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا