تحلیل

گام مثبت در روند صلح/ آیا حکمت‌یار به دموکراسی باورمند است؟

سرانجام پس از ماه‌ها انتظار، گلب‌الدین حکمت‌یار؛ رهبر حزب اسلامی افغانستان در پی گفتگوهای نفس‌گیر یک‌ساله صلح با حکومت وحدت ملی که بیش از ۱۷ سال در خفا و ‌ آدرس‌های نامعلوم زندگی می‌کرد، روز شنبه ۹ ثور در ولایت لغمان ظاهر شد و اولین سخنرانی علنی خود را ایراد کرد.

آقای حکمت‌یار همزمان با هشتم ثور؛ سالروز پیروزی مجاهدین بر استعمار سرخ و حکومت کمونیستی وقت و پس از عملی شدن برخی از مواد توافق‌نامه صلح میان حکومت وحدت ملی و حزب اسلامی به شکل علنی در میان مردم ظاهر شد و با ایراد سخنانی موقف‌اش را اعلام کرد و از روند صلح با حکومت وحدت ملی عملا حمایت نمود.

حزب اسلامی یکی از احزاب قدرتمند جهادی؛ هرچند اکثر کادرهایش در سکتورهای مختلف دولتی در مدت یک‌ونیم دهۀ گذشته حضور پررنگ داشتند، ولی تاثیرگذاری این حزب در مسایل کلان سیاسی در نبود حکمت‌یار، چندان محسوس نبود.

مسوولیت بخش عمدۀ جنگ‌های داخلی میان گروه‌های مجاهدین در دهۀ هفتاد که در پی آن شهر کابل به ویرانه‌یی تبدیل شد، زیرساخت‌های اقتصادی کشور نابود گردید و بیش از ۵ میلیون جمعیت کشور پناهنده گشت و ده‌ها هزارتن جان خود را از داست دادند، اکثر به دوش گلب‌الدین حکمت‌یار و حزب اسلامی گذاشته می‌شود، اما واقعیت مسلم این است که همۀ احزاب و گروه‌های مجاهدین در تباهی مملکت هر کدام در حد توان نظامی و جمعیتی خود نقش داشتند و در این ویرانی، ممکن است سهم حزب اسلامی و حزب جمعیت اسلامی بیشتر باشد و به همین ترتیب سایر احزاب جهادی.

اما هرطور شده به‌عنوان یک ملت سرانجام باید به صلح برسیم و خانۀ ویرانه خود را آباد کنیم. بیش از چهل سال است که جنگ را تجربه کردیم و هنوز هم بزرگ‌ترین قربانی‌ها را در جنگ می‌دهیم.

موضوع دیگر اینکه عدالت بدون صلح ممکن نیست. اول باید به صلح و ثبات برسیم تا به عدالت. رسیدن به صلح نیاز به همه‌پذیری و رفتن به سوی وفاق ملی آن هم در شرایطی است که حمایت بین‌المللی را با تمام قوت داریم.

هیچ یک از سران جهادی مبرا و پاک از جنایت جنگی نیستند. جنایات جنگی که از آدرس جهاد و پس از پیروزی جهاد بر مردم افغانستان رفت، چون آفتاب عیان است. عمال این جنایات نیز اکثر زنده هستند و برخی هم از مقام و مناصب دولتی که در اختیار داشته و دارند، خوب لذت بردند و کیف می‌کنند.

 تا حال کدام یک از این رهبران جهادی و دیگر خاطیان حقوق بشری به پای میز عدالت رفته و محکمه عادلانه را سپری کرده‌اند؟ جز جنرال عبدالرشید دوستم که در کمپین انتخابات ۲۰۱۴ تحت شرایط خاص انتخاباتی و با در نظر گرفتن راه‌های بیرون‌رفت، در یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی‌اش از مردم افغانستان عذرخواهی کرد.

آنچه را به‌عنوان یک ملت در قرن بیست‌ویک نیاز داریم، ابتدا رسیدن صلح پایدار است. بحث عدالت، موضوع بعدی است که در پی صلح پایدار امکان‌پذیر خواهد شد. در غیر آن، همه در آرزوی عدالت خواهیم مرد.

آمدن حکمت‌یار به روند صلح، قدم بزرگی در جهت رسیدن به صلح و ثبات است. از این جهت نباید این دست‌آورد حکومت وحدت ملی را نادیده گرفت.

حکومت‌های به رهبری حامد کرزی در بیش از ۱۳ سال گذشته حتا ابتدایی‌ترین قدم را در جهت رسیدن به صلح  برداشته نتوانستند. اینکه اراده وجود نداشت یا توان، بحث دیگری است، ولی واقعیت این است همان طوری که کرزی ۱۳سال فرصت تاسیس یک دولت مدرن و آغاز توسعۀ ملی را با اساس گذاشتن نظام اداری و سیاسی فاسد نابود کرد، فرصت‌های صلح را نیز از مردم افغانستان گرفت.

اینکه هدف محوری رهبران حکومت وحدت ملی به‌خصوص جناح رییس‌جمهور از آوردن حکمت‌یار به روند صلح و وارد کردن او در معادلات و بازی‌های سیاسی چیست، هنوز مشخص نیست، ولی در ظاهر امر با آمدن حکمت‌یار قدم بزرگی در جهت فرهنگ صلح‌باوری در کشور برداشته شد.

در این مورد نقش رهبران حکومت وحدت ملی و به‌خصوص دفتر شورای امنیت ملی کشور بی‌تردید خیلی بارز و اثرگذار بوده است.

اینکه شرایط ناگوار ناکامی‌هایی را بر این حکومت رقم زده، امر پذیرفتنی است، ولی استراتیژیست‌های دولتی چون حنیف اتمر برنامه‌های موثر و اساسی را در دستور کار این حکومت قرار داده که می‌تواند برای یک آینده روشن‌تر کارا باشد.

موضوع دیگری که در یکجا شدن حکمت‌یار در روند صلح با اهمیت می‌باشد، نکته‌هایی است که در سخنان آقای حکمت‌یار اشاره شده است:

تاکید بر تحکیم دموکراسی

تاکید حکمت‌یار بر انتخابی شدن از امام مسجد تا رییس یک حزب سیاسی و رییس‌جمهور؛ نشان می‌دهد که وی دیگر در حال‌وهوای جنگ‌های خانمان‌سوز دهۀ هفتاد نیست. وی همچنان گفته که افغانستان بدون انتخابات ره به‌جایی نخواهد برد. این اظهارات آقای حکمت‌یار بیانگر این است که او از انزوای سیاسی، گوشه‌گیری و مخالفت با پذیرفته‌شده‌ترین اصل جهانی یعنی انتخابات و رسیدن به اهداف سیاسی از راه رقابت‌های سالم سیاسی و مخالفت با مردم‌سالاری خسته شده و حالا خود را از روی باور یا ناگزیری پای‌بند به این اصول می‌داند.

او همچنان گوشزدی به حکومت وحدت ملی داشت که حکومت شرکت سهامی نیست و باید به آرای ملت احترام گذاشت. بی‌تردید این اصل خود معتبر است و مورد احترام بشر امروزی، ولی اینکه حکمت‌یار خود چقدر باورمند آن است در آینده معلوم خواهد شد.

عبرت‌آموزی از گذشته

گذشته‌ها را فراموش کنیم و تنها از گذشته و آنچه اتفاق افتاد درس بگیریم و از رقابت‌های منفی دست برداریم؛ بخش دیگر از صبحت‌های آقای حکمت‌یار است. اگر این حرف‌ها از روی باور و تجربه‌های گذشته جنگ‌وجهاد گفته شده باشد، راهگشای فردای ماست و می‌توان افق فردا را روشن‌تر دید.

انتقال سیاسی بی‌خشونت

برای هیچ انتقال قدرتی در افغانستان دیگر نباید مرمی شلیک شود. به‌جای مرمی رای ملت را در نظر بگیریم؛ مهمترین بخش سخنان آقای حکمت‌یار است؛ پیامی دیرهنگام اما قابل تامل. ولی هنوز هم دیر نیست. اگر چنین باوری در میان همه طرف‌های سیاسی در کشور ما نهادمند و نظام‌مند گردد، راه ما را به رسیدن به صلح و ثبات کوتاه‌تر خواهد ساخت.

در شرایطی که جنگ در کشور پیچیده‌تر می‌شود، پیوستن حزب اسلامی و گلب‌الدین حکمت‌یار به روند صلح می‌تواند دست‌آورد کلانی برای مردم و حکومت افغانستان باشد.

اتفاق و همبستگی تنها کوره‌راهی است که می‌تواند ما را از پیچیدگی‌های امنیتی منطقه‌یی نجات بخشد. چنین موضع‌گیری‌ها آن هم از سوی سرسخت‌ترین آدم سیاسی، در واقع خود نکتۀ مثبت است.

با همه مشکل‌ها و خورده‌گیری‌هایی که در جامعه امروز ما وجود دارد، پیوستن گلب‌الدین حکمت‌یار به روند صلح، قدم موثر در فرهنگ‌ صلح‌باوری است؛ ولی با توجه به گذشتۀ رفتاری آقای حکمت‌یار هنوز زود است که دربارۀ اظهار نظرهای وی به یقین خوش‌بین باشیم. آیا حکمت‌یار به دموکراسی و مردم‌سالاری و آنچه می‌گوید احترام خواهد گذاشت؟

سید امین بهراد؛ روزنامه‌نگار

نوشته‌های مشابه

یک دیدگاه

دکمه بازگشت به بالا