مقالات

هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام

نویسنده: نیلاب موج سلام

آهنگ هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام از نگاه من شاهکار ـ داستان هنری در قالب آهنگ است. از تمناهای مرد در قیدی می‌گوید که آرزوی فرار از زندگی مشترک را دارد و افکارش یک‌گام تا عمل فاصله دارند. صحنه‌سازی سمبولیک نور تباشیری بر راهرو عمومی و یادآوری بوی قورمۀ لوبیا وضع اقتصادی او را تعریف می‌کنند. سپس پلان و سنجش یک سفر ـ  گریز در ذهن را نشان می‌دهد. یک آدم  چقدر باید در یک فضای اختناق‌آور به‌سر برده و ناشاد بوده باشد تا چنان افکاری به سرش ره بگشایند. نیویارک، هاوایی، سانفرانسیسکو بهانه‌ها اند. و در این جا نه به‌سوی دیگر زنی رفتن؛ بل تنها فرار بدون پلان و برنامه، استثنایی که کمتر در فلم‌ها، اشعار و آهنگ‌ها می‌بنیم، تصویر می‌شود. ادبیات و هنر اگر در پیرامون فرار زن یا مرد از زندگی مشترک گفته، بیشتر به‌خاطر رفتن به سوی معشوق یا معشوقه بوده است. اما در این آهنگ چنین نیست.  همه‌چیز به‌سرعت اتفاق می‌افتد، ولی دقایقی نمی‌گذرند که مرد به‌شکل خیلی طبیعی چنان نمی‌نماید. وقفه میان افکار وسوسه‌برانگیز و  کنش مرد را بازی برازندۀ یورگینس با پیانو پر می‌سازد. بعد روانی در این پاره نهفته است که مرد بر بنای عادت و شاید به خاطر داشتن مسوولیت چنان نمی‌نماید. اگر وریانت دوم مطرح باشد یک کار ارزشمند اخلاقی می‌شود.

اودو یورگینس، چهرۀ شفاف خلاقیت در سطح برتر هنر و یک رویداد استثنایی در جهان موسیقی بود. برای نسل خودش، نسل ما و نسل‌های پسین ارزش مطالعه را دارد. اودو یورگینس (تولد سپتامبر ۱۹۳۴، درگذشت دسامبر ۱۹۱۴) خود را وابسته به سه کشور آلمانی‌زبان می‌دانست: به آلمان؛ زادگاه پدری و مادری، اتریش؛ در آن جا به دنیا آمده بود و سویس؛ بیشتر از سی سال در آن جا زیست. این کشورها بر یورگینس می‌بالند و او را افتخار غیر قابل انکار برای موسیقی پاپ، جاز و فولکلور می‌دانند. آهنگ‌های کمتر هنرمند آلمانی‌زبان به این پیمانه بازخوانی شده‌اند. یورگینس کامپوزیتور، آوازخوان و پیانونواز به تمام معنا مردمی بود. در تمامی آهنگ‌هایش زندگی مردم عادی و  طیف پایین سوژه‌ساز بوده است. نیز عشق به زن از آهنگ‌هایش آتش‌خیزاند.

میوزیکال آلمانی هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام، بر بنای آهنگ‌های اودو یورگینس ساخته شده و تنها آهنگ‌های او را در بر می‌گیرد.

آهنگ هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام از اودو یورگینس

 برگردان از آلمانی به فارسی دری: نیلاب موج سلام

هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام

و بعد از نان شب گفت

بگذار برای آوردن سیگرت بروم

زن از عقبش صدا زد، کلیدها را با خود بگیر

من خبر خوردترک را می‌گیرم

مرد در را از عقبش بست و خموشانه رفت

در نور تباشیری راهرو عمومی

 او بوی نان و قورمۀ لوبیا می‌داد

روی پله‌ها اندیشید، چه اگر اکنون این یک گریز شود

 در واقعیت باید برای همیشه بروم

برای همیشه

هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام، هرگز تاکنون هاوایی نبوده‌ام

هرگز با شلوار پاره پاره در سانفرانسیسکو نرفته‌ام

هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام

هرگز تاکنون راستی آزاد نبوده‌ام

یک‌بار دیوانه بودن و از بندها گریختن

و هنگامی که در بیرون بر جاده ایستاد

متوجه شد که همه چیز را با خود دارد

پاسپورت، یورو کارت و مقداری پول

شاید همین امشب یک پرواز باشد

می‌تواند یک تکسی بگیرد یا در آن گوشه موتری را دست بدهد و همین‌طور برود

اشتیاق باز در او بیدار شده بود

بار دیگر مملو از خواب بودن و از فضای تنگ خود را رهانیدن

در مورد گریز فکر کرد، فکر کرد

هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام، هرگز تاکنون هاوایی نبوده‌ام

هرگز با شلوار پاره پاره در سانفرانسیسکو نرفته‌ام

 هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام

هرگز تاکنون راستی آزاد نبوده‌ام

سپس سگرت‌ها را در جیب نمود و خیلی طبیعی به طرف خانه رفت

از پله‌های زینه بالا با بوی نان و  قورمۀ لوبیا

زن صدا زد، اوف کجا بودی حال *دلی دلی شروع می‌شود

و پرسید، گپی بود؟

ـ نه، چه باید باشد؟

هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام، هرگز تاکنون هاوایی نبوده‌ام

هرگز با شلوار پاره پاره در سانفرانسیسکو نرفته‌ام

 هرگز هنوز نیویارک نبوده‌ام

هرگز تاکنون راستی آزاد نبوده‌ام

پانوشت

*دلی دلی یک یادآوری کنایه‌آمیز سمبولیک برای سریال‌ها و برنامه‌های بی‌مایۀ تجارتی تلویزیونی.

برای شنیدن وریانت‌های این آهنگ و معلومات کوتاه در مورد میوزیکال می‌توانید روی این لینک‌ها ‌فشار بدهید:

https://www.youtube.com/watch?v=J1MD_-cXm-A

https://www.youtube.com/watch?v=4aiYicIIojw

https://www.youtube.com/watch?v=10h763wQ5jI

https://www.youtube.com/watch?v=9FatdXKvnHs

Ich war noch niemals in New York

Und nach dem Abendessen sagte er
lass mich noch eben Zigaretten holen geh’n
sie rief ihm nach nimm Dir die Schlüssel mit
ich werd inzwischen nach der Kleinen seh’n

er zog die Tür zu, ging stumm hinaus
ins neon-helle Treppenhaus
es roch nach Bohnerwachs und Spießigkeit.
und auf der Treppe dachte er, wie wenn das jetzt ein Aufbruch wär
ich müsste einfach geh’n für alle Zeit
für alle Zeit…
Ich war noch niemals in New York, ich war noch niemals auf Hawaii
ging nie durch San Francisco in zerriss’nen Jeans
Ich war noch niemals in New York

ich war noch miemals richtig frei
einmal verrückt sein und aus allen Zwängen flieh’n.
Und als er draußen auf der Straße stand
da fiel ihm ein, dass er fast alles bei sich trug

den Paß, die Euroschecks und etwas Geld
vielleicht ging heute abend noch ein Flug.
Er könnt’ ein Taxi nehmen dort am Eck oder Autostop und einfach weg
die Sehnsucht in ihm wurde wieder wach
noch einmal voll von Träumen sein, sich aus der Enge hier befrei’n
er dachte über seinen Aufbruch nach, seinen Aufbruch nach…
Ich war noch niemals in New York, ich war noch niemals auf Hawaii
ging nie durch San Francisco in zerriss’nen Jeans
Ich war noch niemals in New York, ich war noch niemals richtig frei
einmal verrückt sein und aus allen Zwängen flieh’n.

Dann steckte er die Zigaretten ein und ging wie selbstverständlich heim
durchs Treppenhaus mit Bohnerwachs und Spießigk
die Frau rief “Mann, wo bleibst Du bloß, ‘Dalli, Dalli’ geht gleich los”
sie fragte “War was?” – “Nein, was soll schon sein.”
Ich war noch niemals in New York, ich war noch niemals auf Hawaii
ging nie durch San Francisco in zerriss’nen Jeans
Ich war noch niemals in New York, ich war noch niemals richtig frei
einmal verrückt sein und aus allen Zwängen flieh’n.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا