اسلایدشوترجمه

برای بجینگ و دهلی نو، سال ۲۰۲۰ نقطه‌یی بی‌بازگشت بود

پس از دهه‌ها روابط ناآرام، چین دیگر نمی‌تواند کتمان کند که هند تهدیدی واقعی است
منبع: فارین افرز
در سالی که سیاست‌گذاران سراسر جهان را به چالش کشید، تحولی رخ داد که ممکن است در بلند‌مدت، مهم‌ترین تاثیر را روی هند و اقیانوس آرام داشته باشد. درگیری مداوم بین هند و چین در هیمالیا.
نیروهای چینی تمایلی به عقب‌نشینی از موقعیت خود در امتداد خط کنترول واقعی (LAC: Line of Actual Control) ندارند؛ منطقه‌یی که قلمروی تحت کنترول هند و چین در منطقه لاداخ را از هم جدا می‌کنند. درعین زمان، نیروهای هندی نیز در این مرز مورد اختلاف مستقر شده‌اند و دهلی نو می‌خواهد اوضاع فعلی، کاملا به حالت قبلی خود برگردد. از چندین دوره گفتگوهای نظامی و دیپلماتیک، نتیجه‌یی حاصل نشده و خطرات زیادی متوجه هر دو طرف است.
سال۲۰۲۰ شاید سالی باشد که سرانجام خواب و خیال در مورد توافق‌نامه سینو-هند از بین رفت. بسیاری از مردم دهلی نو، ساده‌لوحانه بر این باور بودند که دولت هند، علی‌رغم تمام شواهدِ خلاف این عقیده، قادر به مدیریت دیپلماتیک چین بوده و اجازه نمی‌دهد سایه اختلافات مرزی منجر به تیره شدن روابط، در سطحی گسترده‌تر شود. حتی پس از درگیری سال ۲۰۱۷ بین اردوی ملی دو کشور در «دولکام» در منطقه مورد مناقشه هند- بوتان- چین، که در جریان آن ارتش آزادی‌بخش خلق سنگرهای سنگی متعلق به ارتش سلطنتی بوتان را از بین برد، نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند سعی کرد رابطه شخصی با شی جین پینگ، رییس‌جمهوری چین برقرار کند.
این اقدام به همان اندازه که برای برخورد با همسایه‌یی بسیار قوی‌تر عملا ضروری بود، برای شکل‌ دادن به تعامل دوجانبه فراتر از اختلافات نیز مهم بود. مدتی نتیجه‌بخش بود، اما بجینگ به وضوح برنامه‌های دیگری در سر داشت.
بجینگ در تلاش برای ترسیم مجدد یک‌جانبه ال.ای.سی در سال جاری به‌نفع خود، سرانجام با بی‌اعتنایی، اصول اساسی تمام پیمان‌هایی که برای برقرارماندن صلح در این مرز، از سال۱۹۹۳ با هند امضا کرده بود را نادیده گرفت.
چنین رفتاری به‌طور حتم خط سیر روابط چین و هند را تغییر خواهد داد. این روابط بر بنیاد توافقی بود که به موجب آن حتی با وجود لاینحل‌ماندن مشکلات مرزی، دو کشور می‌توانستند در زمینه‌های دیگر در سطح جهانی، منطقه‌یی و روابط دو جانبه، به‌ تعامل خود ادامه دهند. این اصل اساسی امروز کاملا نادیده گرفته شده است.
از برخی جهات، قاطعیت چین قابل درک است. تا زمانی‌که چین حاکمیت مرز را در دست داشت، صلح و آرامش نیز می‌توانست ادامه یابد. به هر حال، چین با شرایط خود مرز را اداره می‌کرد. در واقع، ادعای هند برای حفظ منافعش در منطقه در سال‌های اخیر، باعث به‌وجود آمدن مناقشه شده‌است. درحال حاضر، ال.ای.سی با سرعتی بی‌سابقه به‌سمت نظامی شدن‌ پیش می‌رود، بخشی از این رو که زیرساخت‌های هند در وضعیت بسیار بهتری قرار دارد و گشت‌زنی هند بسیار موثرتر است، به بیان ساده، ارتش هند اکنون در مناطقی حضور دارد که ارتش چین درگذشته عادت به حضور هند در آن قسمت‌ها را نداشته‌است.
هند هم اکنون آماده است تا در برابر تجاوزهای چین مقابله کند و بدین ترتیب بی‌ثباتی در مرز بیش‌تر می‌شود. اگر راه حلی همیشگی برای مشکل مرزی پیدا نشود، اغتشاش‌ها در طول ال.ای.سی مساله‌ بعدی خواهد بود. به‌طور حتم، موجودیت چین بسیار قدرتمندتر است و زیرساخت‌هایش وضعیت بهتری دارد، اما توسعه زیرساخت‌های هند به نقطه‌یی بحرانی رسیده است. و بی‌‌دلیل نیست که چین با پروژه «ویژه» هند به‌شدت مخالفت می‌کند.
جاده استراتیژیک داربوک- شیوک- داولت بگ اولدی با طول ۲۵۷کیلومتر که شهر له هند را به گذرگاه کاراکورام متصل می‌کند (مسیر تجاری تاریخی از رشته کوه کاراکورام که لاداخ را به مناطق غربی چین متصل می‌کند) چالش اصلی هند با طرح‌های توسعه‌طلبانه چین در منطقه است. با وجود مخالفت‌ چینی‌ها، هند همچنان به‌دنبال این پروژه است. چین هم با برآشفتن بیش‌تر وضعیت در مرز تلاش دارد هند را از پیشبرد این پروژه منصرف کند.
هدف و تمرکز اصلی سیاست خارجی هند به چالش کشیدن طرح‌های جهانی چین بوده‌است. زمانی‌که تقریبا تمام کشورها پذیرفته بودند که هدف بجینگ از این پروژه توسعه زیرساخت‌های جهانی است و نه غنی‌سازی تجارت چینی، دهلی نو اولین کشوری بود که به‌ جهان در مورد خطرات ابتکار عمل کمربند و جاده چینBRI) ) هشدار داد. امروزه اکثر قدرت‌های بزرگ جهانی، نظریه هند درمورد ابتکارعمل کمربند و جاده چین را پذیرفته‌اند.
با توجه به اینکه بی.آر.آی برای آقای «شی» پروژه‌یی غرورآفرین است، نقش هند در شکل‌گیری مخالفت جهانی با آن باید بسیار آزاردهنده باشد. هند همچنین توانسته گفتمان جهانی در مورد هندو- اقیانوس آرام را شکل دهد و اکنون در حال همکاری نزدیک با بازیگران منطقه‌یی همفکر برای جامعه عمل پوشاندن به آن است.
در این برهه از زمان که دولت ترمپ در تلاش است فرآیند جداسازی تجارت و فناوری از چین را پیش ببرد، واشنگتن و دهلی نو بیش از هر زمان دیگری به هم نزدیک شده‌اند. تلاش‌های چینی‌ها برای به‌حاشیه راندن هند در صحنه جهانی نتیجه‌یی نداشته‌ و فقط باعث شده دهلی نو این اقدامات را به حافظه‌اش بسپارد.
در نتیجه چین ابزار برنده‌ قدرت را انتخاب کرده، به این امید که بتواند به هند درس عبرتی بدهد. واقعیت این است که اقدامات چین دقیقا نتیجه‌یی معکوس داشت. افکار عمومی هند که پیش از این نیز نسبت به چین منفی بود، اکنون ضدیت بیش‌تری با چین پیدا کرده‌است. کسانی‌که در هند معتقد بودند فاصله با چین و ایالات متحده باید به یک اندازه حفظ شود، پابندی به آن سخنان در موقعیت کنونی برای‌شان دشوار است.
دهلی نو در انتخاب سیاست‌های استراتیژیک و اقتصادی ضد چین آزادتر عمل کرده‌است. از کاهش وابستگی تجاری به چین در بخش‌های اصلی استراتیژیک و بستن ورودی‌های مهم چین گرفته تا حمایت جهانی از هندو- اقیانوس آرام، هند در همه حوزه‌ها پاسخی برای چین داشته‌ است.
هیچ یک از این گزینه‌ها برای هند بدون هزینه نیست، اما اقدامات چین نشان داده که امروز هند باید این هزینه‌ها را بپردازد. پاسخ‌های نظامی و دیپلماتیک هند در برابر تجاوزات چین روشن کرده که دهلی نو نیز گزینه‌های خود را در اختیار دارد و در عملی کردن آن‌ها نیز ضعفی از خود نشان نخواهد داد. اکنون این وظیفه چین است که تصمیم خود را بگیرد که آیا می‌خواهد هند برایش دشمنی دایمی باشد یا کشوری همسایه که می‌تواند با آن تجارت کند. بجینگ هر تصمیمی بگیرد، چشم‌انداز استراتیژیک هند و اقیانوس آرام بر اساس آن تعیین خواهد شد.
نویسنده: هارش وی.پنت
ترجمه: شریفه عرفانی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا