مقاله

آشنایان غیر قابل اعتماد

در برخی موارد، آزارگر کودکان کمک خود را به بستگان به‌عنوان پرستار کودک ارایه می‌دهد
افراد پدوفیل یا کودک‌آزار، تحریک جنسی شدید نسبت به کودکان دارند و از طریق رابطه جنسی با کودکان به لذت و هیجان جنسی دست پیدا می‌کنند. این گرایش می‌تواند به کودکان همجنس فرد، کودکانی از جنس مخالف یا حتی هر دو باشد. فردی که دارای اختلال میل جنسی به کودکان است، امکان دارد پیر یا جوان باشد.
روزنامه راه مدنیت با چند مورد از کسانی که با چنین آزارهایی مواجه شده‌اند گفتگوهایی داشته که بخش‌هایی از آن با نام مستعار اینجا آمده است:
ناهید (نام مستعار) می‌گوید: هنوز کودک بودم خانۀ ما در جوار خانهٔ مامایم قرار داشت. یک روز حین برگشت از مکتب متوجه شدم که دروازهٔ حویلی ما قفل است، وقتی به خانهٔ مامایم رفتم جز پسر مامایم کسی در خانه نبود. خانوادهٔ آن‌ها نیز با خانوادهٔ ما به مهمانی رفته بودند. پسر مامایم که تازه نامزد شده بود، به‌ بهانۀ مرا به اتاقش برده مدت‌ها به لمس کردن بدنم مشغول شد.
هر قدر کوشش کردم که از پیشش فرار کنم موفق نشدم. با تهدیدهایی که کرده بود من در این باره به کسی چیزی گفته نتوانستم، اما از همان بچگی از او متنفر شدم. حالا که زن و فرزند هم دارد، با دیدن او خاطرات بد بچگی‌ در ذهنم مجسم می‌شود.
فروهر (نام مستعار) می‌گوید: ما شب‌ها فقط یک اتاق برای استراحت داشتیم. شوهر عمه‌ام که بعد از چندین سال مسافرت خانه ما آمده بود، با موهای زخیمی که صورت و گردنم را اذیت می‌کرد، نیمه شب از خواب بیدار شدم. وقتی خودم را در آغوش شوهر عمه‌ام دیدم در حالیکه از ترس تمام بدنم می‌لرزید، از پیشش فرار کردم. وقتی دربارۀ این موضوع به مادرم گفتم، مادرم حرفم را قبول نکرده مرا سرزنش کرد. بعد از همان حادثه حتی از پدرم می‌ترسیدم و شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماندم.
ثریا (نام مستعار) می‌گوید: در روزهای تابستان بعد از صرف غذای چاشت، اکثریت روز‌ها خوابم می‌برد. یک روز که در گرمای تابستان خوابم برده بود، در خو‌ابم ترسیدم؛ وقتی چشمم را باز کردم، کاکایم را دیدم که در پهلویم خوابیده و آب منی‌اش را به لباس‌هایم ریخته است.
آن وقت که کودک بودم و چیزی در این باره نمی‌دانستم، لباس‌هایم را بدون اینکه کسی باخبر شود شستم، به‌دلیل اینکه کاکایم مرا تهدید به نه‌گفتن کرده بود، بی زبان شدم.
چند ماه بعد از آن واقعه، کاکایم در یک حادثه ترافیکی کشته‌ شد، اما من به‌خاطر خیانت که در حق‌ام کرده بود اصلا برای مرگش متاثر نشدم.
مروه (نام مستعار)می‌گوید: ۱۳ساله بودم که یک شب مامایم مرا به قصد تفریح و دیدن فلم به خانۀشان برد. شب وقتی خوابم برد، مرا به پهلویش خوابانده تا صبح مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد. من که نتوانستم این موضوع را به مادرم بگویم از همه‌کس و همه‌چیز می‌ترسیدم. وقتی مادرم برای چند ماه‌ به کشور ایران رفته بود، از پدر و برادرم می‌ترسیدم و شب‌ها قبل از رفتن به بستر خواب پتلون ضخیم پوشیده و کمرم را با کمربند قایم می‌بستم.
سامره (نام مستعار) می‌گوید: صنف دوم مکتب بودم. یک روز که از مکتب به‌طرف خانه‌ می‌رفتم یک مرد چاق به‌دنبالم آمد. در طول راه از من چیزهای بیهودهٔ پرس‌و پال می‌کرد؛ وقتی نزدیک خانه رسیدم، برایم پنجاه افغانی داد.
روز بعد دوباره سر راهم سبز شد مرا به دکانش دعوت کرد. من که هنوز کودک بودم و او را مرد مهربانی تصور می‌کردم، به دکانش رفتم. او به‌بهانۀ دادن پول مرا در عقب دکانش برده و مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد از همان روز از مردان چاق و دکاندار بدم می‌آمد.
موارد بالا نشان می‌دهند که کودکان از لحاظ جسمی و عاطفی آمادگی برقراری رابطۀ جنسی را ندارند. این رابطه برای آنان قابل درک نیست؛ چه اینکه بخواهند با برقراری چنین رابطە‌یی موافقت کنند. بنابراین کودکانی که مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند، دچار اختلال روانی می‌شوند.
هلینا ( نام مستعار) می‌گوید: بعد از ازدواج به افسرد‌گی شدید مبتلا شده بودم. هر روز که می‌گذشت بیش‌تر از گذشته گوشه‌گیر و بی‌حوصله می‌شدم؛ بالاخره شوهرم مرا مجبور کرد که به روان‌شناس مراجعه کنم.
بعد از چند جلسه، روان‌شناس علت افسرد‌گی‌ام را آزار و اذیت جنسی تشخیص داد که در کودکی متقبل شده بودم. من که فکر می‌کردم این موضوع را کاملا فراموش کرده‌ام، در بزرگ‌سالی به گونۀ دیگری دامن‌گیرم شد.
آزار و سواستفاده جنسی خطر مبتلا به مشکلات روحی و روانی افراد را بالا می‌برد. در افرادی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند، میل و اقدام به خودکشی، حدود دو‌برابر افراد دیگر است و این افراد بیش‌ از سایر افراد دچار اعتیاد به الکول و مواد مخدر می‌شوند.
دخترانی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند بیش‌تر به رفتارهای خودمخرب مانند سو مصرف مواد و خودفروشی رو می‌آورند.
شرف‌الدین عظیمی، روان‌شناس و استاد دانشگاه دربارهٔ آسیب‌پذیری‌های کودک‌آزاری می‌گوید: کودک‌آزاری عبارت است از هرگونه صدمه و آزار جسمی، روحی یا اخلاقی کودکان یا نوجوانان که برخلاف قانون بوده و سلامت جسمانی یا روانی ایشان را به‌خطر می‌اندازد.
به‌گفته استاد عظیمی، عوامل پدید‌آورنده کودک آزاری؛ ناتوانی جسمی، مشکلات روانی و نامشروع بودن کودک، فقر اقتصادی، مشکلات فرهنگی، نقص یا ابهامات قانونی، مشکلات محیط آموزشی، ضعف باورهای دینی، فقدان مهارت‌های تربیتی والدین هستند و پس از آن نیز باعث بیماری روانی و جسمی، اختلافات خانوادگی، ضعف‌های تربیتی، آسیب‌های روانی آزار و اذیت، تندخویی، ناسازگاری، اضطراب شدید، ترس پس از سانحه، اختلال در شخصیت، بی‌اعتمادی، تغییر نقش، گوشه‌گیری، افسردگی و تبعیض می‌شود.
در برخی موارد، افراد دارای میل جنسی به کودکان کمک خود را به بستگان به‌عنوان پرستار کودک ارایه می‌دهند و از این طریق به کودکان نزدیک می‌شوند. بنابراین لازم است به موارد ذیل توجه شود:
بیشتر پدوفیل‌ها آشنا هستند پس هیچ‌گاه کودک‌تان را تنها با بزرگتر از خودش (حتا اقوام نزدیک) رها نکنید. پدوفیل‌ها اغلب متاهل هستند و فرزند هم دارند. به کسی که خودش پدر یا مادر است به‌عنوان شخص قابل اعتماد نگاه نکنید. مراقب افرادی که حریم خصوصی کودکان را نادیده می‌گیرند و یا به آن تجاوز می‌کنند باشید.
افرادی که زمان زیادی را به‌جای گذراندن با بزرگ‌سالان با کودکان می‌گذرانند، ممکن است خطرناک باشند.
متوجه افرادی باشید که بدون هیچ دلیلی برای کودکان‌تان هدایای گران‌قیمت می‌خرند؛ زیرا احتمال این وجود دارد که میل جنسی به کودکان دارند.
افراد مبتلا به بیماری پدوفیلیا در شما احساس ناخوشایندی به‌وجود می‌آورند بدون آنکه دلیل این احساس را بیابید، به‌نظر می‌رسد که کودک شما یا دیگر کودکان از او می‌ترسند و تمایل ندارند با آن‌ها تنها بمانند.
کودکان به دلیل ترس یا توجه نشدن به سخنانشان نمی‌توانند تجاوزگران را رسوا ‌کنند؛ برای اینکه آنان از این ناحیه آسیب‌پذیر نشوند از آن‌ها مراقبت کنیم.
شمیم فروتن

نوشته‌های مشابه

یک دیدگاه

دکمه بازگشت به بالا