تحلیل

تداوم جمهوریت؛ نهادینه‌شدن دموکراسی

اکنون مردم در شرایطی دشواری قرار گرفته‌اند؛ دشواری به این معنا که کلیت نظام دولتی و سیاسی زیر تهدیدِ نابودی قراردارد. در این روزها از آدرس‌های گوناگون شایعات و یا خواست‌های واقعی در فضای رسانه‌یی مبنی بر ایجاد حکومت‌ موقت پخش و نشر می‌شود. این خواست‌ها گاهی حتی از طریق شخصیت‌ها و نهادهایی تبلیغ می‌شوند که کارگزار و محصول دموکراسی ۲۰ساله افغانستان‌اند.
این یک واقعیت است که موضوع حکومت ‌موقت را گروه طالبان به حمایت پاکستان و دیگر حامیان‌شان به فضای سیاسی افغانستان وارد ساخته‌اند؛ هرچند این را کتمان می‌کنند. متاسفانه اکنون این خواست طالبان حتا توسط کسانی همگانی می‌شود که خودشان از نظر فکری با بنیاد فکری طالبان سازگاری ندارند.
مردم و دولت جمهوری اسلامی افغانستان، در برابر طالبان قرار دارند. سوال این است که در این فضای آشفته حق با چه کسی است و داعیه‌یی چه کسی با اصول و منطق سیاسی مطابق است؛ جمهوری اسلامی افغانستان ویا گروه تروریستی طالبان؟
کلیات خواست حکومت به صورت مشخص و روشن این است که؛ نظام فعلی همراه با دست‌آوردهای دو دهه‌ اخیر مردم حفظ شود. به‌طور مثال آزادی‌های مدنی، حقوق زنان، کثرت‌گرایی مذهبی، سیاسی و آزادی بیان که در ۱۹سال اخیر نهادینه شده، باید حفظ شود و تداوم یابد.
قانون اساسی و دیگر قوانین که در افغانستان تدوین شده‌اند در زندگی اجتماعی مردم نافذ گردد و براساس این قوانین مناسبات اجتماعی و سیاسی نظم و نسق گیرند. قدرت سیاسی و دولتی باید بر اساس رای مردم، دموکراسی و از طریق انتخابات انتقال پیدا کند. هر گروه سیاسی و اجتماعی باید طبق قانون و قراردادهای اجتماعی مورد تایید همه شهروندان کشور برای تصاحب قدرت مبارزه سیاسی کنند.
کلیات خواست طالبان و شرایط‌شان برای پذیرفتن صلح این است که نظم سیاسی فعلی نابود شود، قانون اساسی به تعلیق درآید، مردم از تمام آزادی‌های مدنی و شهروندی‌ دست بردارند و بر اساس فرمان و روش فکری طالبان زندگی کنند.
در روش و منطق فکری گروه تروریستی طالبان مفاهیمی چون آزادی بیان، آزادی شهروندی، کثرت‌گرایی مذهبی و سیاسی، حقوق و آزادی زنان و حقوق بشر، معنا و مصداق عینی ندارند.

به تلگرام راه مدنیت بپیوندید: https://t.me/madanyatdaily
در اینجا این سوال مطرح است که طالبان از چه طریقی می‌خواهند به خواست‌های‌شان نایل آیند؟
روش طالبان برای رسیدن به اهداف‌شان اعمال خشونت است. به همین علت هر روز کسانی چون فعالان مدنی، رسانه‌یی و نیروهای امنیتی کشور را به شهادت می‌رسانند.
ایجاد حکومت موقت مهم‌ترین و اصلی‌ترین خواست طالبان و حامیان‌شان به شمول پاکستان است. طالبان می‌خواهند ثبات و نظم سیاسی را در افغانستان نابود سازند. تمام روزنه‌های امید اجتماعی را برای زندگی بهتر بسته کنند. پیامد فوری و آنی عملی شدن این خواست طالبان این است که ریشه‌های دموکراسی می‌خشکد و اراده مردم برای تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی‌ برای همیشه بی‌معنا می‌شود.
اما روشی که حکومت در پیش گرفته؛ مبتنی بر قانون اساسی و خواست شهروندان افغانستان است. نظام جمهوری همواره از پروسه صلح حمایت کرده و هزینه‌های سنگینی برای برقراری صلح پرداخته است. به‌گونه مثال برای نشان دادن حسن نیت در روند صلح ۵هزار زندانی طالبان را از زند آزاد کرد.
چاره‌چوبی را که رییس‌جمهور برای صلح در نظر دارد این است که گروه طالبان دست از خشونت بردارند، در جامعه ادغام شوند و برای تصاحب قدرت سیاسی وارد مبارزه سیاسی شوند. انتقال قدرت نیز بر اساس دموکراسی از طریق انتخابات صورت گیرد.
این پیشنهاد برای برقراری صلح منطقی است. ما چه مخالف باشیم و یا موافق؛ وقتی از تداوم جمهوریت سخن گفته می‌شود به معنای طرفداری از فرد مشخص نیست. طرفداری از جمهوریت و تداوم دموکراسی و انتقال قدرت از طریق انتخابات به این خاطر است که دموکراسی و مردم‌سالاری نهادینه شود.
امروز تن‌دادن به خواست طالبان و تلاش برای ایجاد حکومت‌ موقت به معنای نابودی دموکراسی است و در آینده نیز هر گروه شورش‌گر و جنایت‌کار که ظهور کنند به چیزی جز برهم زدن نظام دولتی و سیاسی قناعت نخواهند کرد.
سیدنعمت الله ضیا

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا