مقاله

آگاهی؛ نیازمندی روز مردم

فهم تلاش‌ها و کارهای تحقیقات بین‌المللی تاریخ افغانستان
موسسه ((انسان)) با ‌همکاری وزارت اطلاعات و فرهنگ و موزیم ملی از تاریخ ۴-۹جنوری۲۰۲۱ در ارتباط با تحقیقات بین‌المللی تاریخ افغانستان با نام هفته تاریخ برای فهم و آگاهی از تاریخ افغانستان، وبیناری را برگزار کرد که در این شرایط اهمیت فراوان دارد.
این وبینار بخشی از تلاش‌ها و کارهای پراهمیت پوهنتون‌ها و موسسات تحقیقاتی بین‌المللی را در موضوع مهم یعنی خودآگاهی افغان‌ها برای شناخت خود و تثبیت موقعیت‌شان از طریق آگاهی تاریخی به گفتمان آورد که ضرورت فهم آن برای افغان‌ها مخصوصا جامعه اکادمیک، تحقیقاتی و رسانه‌های افغانستان مهم است.
باید به درکی از تحولاتی که در زمینۀ افغانستان‌شناسی صورت گرفته، رسید و مبنای فهم جدید، بازبینی و نقد در مراکز آموزشی و پژوهشی و رسانه‌یی قرار گیرد.
به‌طور مثال باید گفت که موسسات تحقیقاتی و آموزشی ملی از جمله پوهنتون تعلیم و تربیت با نهادهای علمی بین‌المللی از آغاز ارتقای آن به پوهنتون، درجریان این دو دهه، در مقاطعی مشخص در موضوعات تاریخ و فرهنگ کشور، همکاری‌های دوجانبه داشته است.
در دوره‌یی که من در پوهنتون تعلیم و تربیه تدریس می‌کردم و عهده‌دار چند نشریه در این پوهنتون از جمله مجله انوشه، نشریه روشان و نشریه بزرگ‌سالان و برگزاری گردهمایی‌ها در اکادمی علوم و سایر نهادها از جمله نهادهای فرهنگی بین‌المللی و داخل پوهنتون تعلیم و تربیت بودم، متوجه شدم که به گرایش‌های جدید تحقیقات علمی درزمینه آموزش فرهنگ و تاریخ با شیوه‌های نو علاقه‌مندی وجود دارد.
تاریخ زنان و مخصوصا تاریخ ادبیات زنان، یکی از موضوعاتی است که تاریخ‌نگاری امروز بدان علاقه‌مند است. به همین‌سان هنر سینما، تیاتر، نقاشی و سایر هنرها و تحقیقات اکادمیک‌، محور تفکرات فرهنگی در این پوهنتون بوده است.
در این اواخر، پرداختن به یکی از باارزش‌ترین دست‌آوردهای انجمن تاریخ یعنی آثار روایتی «نجیب‌الله توروایانا» که توسط این‌جانب در چوکات متن‌شناسی با شیوه‌های مدرن به شناخت آمده و قسمت‌هایی از آن در روزنامه وزین راه مدنیت منتشر شده است.
یکی از نمونه‌های علاقه‌مندی جامعه اکادمیک در زمینه فرهنگ و تاریخ‌گرایی نو، این است که با جریان‌ تحقیقات بین‌المللی تاریخ و فرهنگ هم‌سویی دارد.
اصول تاریخ‌نویسی نو از نظر آفرینش‌گری در به سه بخش عمده تقسیم می‌شود. موضوعات تاریخی، روایات تاریخی و درس‌های تاریخ مبتنی بر واقعیات مهم تاریخی.
بخش اول مرتبط است به موضوعات تاریخی یا مشخص‌شدن دیدگاه‌های تاریخی با (۱) موضوعات روابط بین‌الملل افغانستان در چهارچوب تمدن، فرهنگ، سیاست و نظام، دین، اخلاق و ادب و علم و مخصوصا جنگ و صلح در مناسبات بین‌الملل و (۲) موضوعات کار و هم‌گرایی و پیشرفت حیات اجتماعی برای زندگی عادلانه و شاد برای مردم در مناسبات ملی.
بخش دوم با انتخاب روی‌دادهای هر موضوع و پرداختن آن با شیوه‌های تاریخ‌گرایی نو که با روایت‌شناسی تحقق می‌یابد.این امر بیشتر یک کار ادبی است که روایات تاریخی را با حیات امروزی پیوند می‌دهد. روایت‌شناسی تاریخی با موضوعات تاریخی و انتخاب موضوعات تاریخی با اهمیت هر موضوع که درحیات کنونی جامعه مهم است، ارتباط دارد.
تاریخ وقتی با ارزش‌های تاریخ‌گرایی جدید مطرح شود، تاریخ‌گرایی پویا را در جامعه پویا معرفی می‌کند.
بخش سوم مربوط به درسی از تاریخ است. بدین معنی که تاریخ قبل از هر چیز، برای استواری‌دادن به ملت و ایجاد تفاهم با جامعه بین‌الملل، با اصل مهم ملت‌سازی یعنی به افتخارات ملی پیوند دارد .
موضوعات و روایات به‌گونه‌یی در تاریخ‌گرایی به شیوه نو و پیش‌روانه مطرح می‌گردد که سرافرازی ملت را بدون درنظرداشت تعصبات و تبعیضات نژادی و قومی و محیطی، زبانی و مذهبی و طبقاتی با پذیرش اصل (انسان‌بودن) و غلبه بر جبرهای اجتماعی و تاریخی با گرایش به اصل آزادی انسان ممکن می‌گرداند.
با درنظرداشت اصول بالا، می‌توان بررسی دوره‌های تاریخ افغانستان را بر همین پایه استوار کرد.
اول: دوره ماقبل اسلام،
دوم: دوره اسلامی
سوم: دوره معاصر.
این دوره شامل دوره نخست یا آغاز تاریخ افغانستان قدیم است که بیشتر مربوط به مطالعات فرهنگی می‌شود و آثار فرهنگی آن از نظر انسان‌شناسی اهمیت دارد. زبان براهوی از این دوره تاکنون به‌جا مانده است.
دوره تمدن ویدی: این دوره از نظر آثار کتبی فراوانی که دارد، می‌تواند مدنیت، سیستم‌ها، ایدیولوژی‌ها، فرهنگ منظم ( دین، علم، هنر، اخلاق، تکنالوژی، معماری، زراعت، صنعت و فرهنگ عامه یا افسانه‌ها و اساطیر را در یک مقطع زمانی طولانی معرفی کند و تمدن علمی افغانستان قدیم را نشان دهد.افغانستان قدیم در این تمدن با تمدن نیم‌قارۀ هند، دارای پیوندهای مبنا و جریان است. دین بودایی نتیجه رشد دین ویدایی (هندو) درسزمین هند است که در یک مقطع تاریخی در افغانستان قدیم نیز پذیرفته شد و گسترش یافت.
دوره اوستایی: این دوره نیز از نظر اسناد کتبی مهم است. دوره تمدن اوستایی، ادامه تمدن ویدایی است. علاوه بر کتب اوستایی، آثار دوره اسلامی نیز از این عهد سخن می‌گوید.
دوم: دوره اسلامی
دوره تاریخ افغانستان قدیم در عهد اسلامی، پرعظمت‌ترین تاریخ تمدن، فرهنگ، سیاست، اجتماع و زندگی مدنی است که در عهد عباسیان توسط طاهریان بنا گذاشته شد و با صفاریان و سامانیان ادامه یافت و غزنویان ( و جانشینان غزنویان یعنی غوریان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان)، آن را به نقطه‌ مهم تاریخ آسیا و جهان تبدیل کرد. در عهد یورش‌های مغول (چنگیز و تبار او، تیمور و بابر) یک دوره هرج‌ومرج سیاسی و مدنی و دینی رخ داد. افغانستان قدیم به‌زودی توانست دوباره روی پای خود بایستد و تمدن شکوهمند تیموریان را احیا کند که به معنای احیای دوباره فرهنگ و تمدن عصر غزنوی است. تیموریان پس از تبانی میان صفویان، بابریان و شیبانیان، سقوط می‌کنند. با سقوط تیموریان، افغانستان قدیم به پایان می‌رسد .
سوم: دوره معاصر
تاریخ افغانستان معاصر را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد.
الف. پایه‌گذاری افغانستان معاصر،
ب. افغانستان مدرن
ج. افغانستان امروزی
الف. پایه‌گذاری افغانستان معاصر: جنبش عظیم روشانیان برای آزادی و احیای رنسانس شرق در افغانستان آغاز می‌شود که ادامه آن هوتکیان، سدوزاییان و محمدزاییان است.
ب. افغانستان مدرن: یورش انگلیس‌ها به افغانستان، مهم‌ترین حادثه افغانستان مدرن است.
افغانستان مدرن با تمدن غرب، پایه‌های تمدن جهانی را در بخش‌های مختلف جامعه به‌وجود می‌آورد که یکی از مهم‌ترین ارزش‌های آن، استقلال کشور است. بعد از استقلال، نهادهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با روش‌های تمدن غرب شکل می‌گیر و زمینه خلاقیت فرهنگی میسر می‌شود.
ج. افغانستان امروزی: افغانستان امروزی دو روی روشن دارد.
روی امروزین آن در جنگ آزادی‌خواهی
روی افغانستان امروزی در جهان مدرن و پسامدرن.
با یورش اتحاد شوروی بر کشور، بحران‌هایی دامنگیر افغانستان می‌شود که تاکنون ادامه دارد.
گل‌احمد یما

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا