تحلیل

طالبان برنامه‌ای برای صلح و سیاست ندارد

صبح روز دوشنبه ۶دلو یک موتر سفارت ایتالیا در کابل هدف یک ماین مقناطیسی قرار گرفت. حمله با ماین‌های مقناطیسی و ترورهای هدفمند در ماه‌های اخیر در شهرکابل و دیگر کلان‌شهرهای کشور به شدت افزایش یافته است، ولی حمله بر وسایط نهادهای دپیلوماتیک در نوع خود بی‌سابقه است. هرچند در این حادثه به کسی آسیب نرسیده است.
طالبان طی ماه‌های اخیر به ندرت مسوولیت خشونت‌ها را به عهده گرفته است. در حوادث حمله با ماین‌های مقناطیسی و ترورهای هدفمند نیز این گروه تا کنون مسوولیت نگرفته است.
پولیس کابل در روزهای گذشته یک تخنیک‌گر یا مستری را از منطقه سیاه‌سنگ حوزه هشتم شهرکابل به اتهام کارگذاری ماین‌های مقناطیسی در وسایط دولتی و افراد مشخص شده بازداشت کرده است.
به گفته پولیس این فرد اتهام وارده را پذیرفته و اعتراف کرده است که توسط طالبان ماموریت گرفته بود. شواهد امنیتی نییز وسیعا نشان می‌دهد که ترورهای هدفمند و استفاده از ماین‌های مقناطیسی کار طالبان است. طالبان برای این دو برنامه تروریستی‌، حلقات متعددی را سازمان داده است.
واقعیت این است که طالبان به صلح باور ندارد. این بی‌باوری طالبان به صلح از این جا نشات می‌گیرد که این گروه نه برنامه‌یی برای سیاست‌کردن به عنوان یک کتله مستقل دارد و نه برنامه‌یی برای اشتراک در سیاست دارد. تنها آنچه برای این گروه در اولویت است انجام ماموریتی است که توسط پاکستان برای‌شان ماه به ماه و فصل به فصل جدول می‌شود.
دلیل این ادعا این است که اگر این گروه برنامه‌یی برای سیاست‌کردن و اشتراک در قدرت از طریق سیاست و حتی از طریق جنگ و قدرت نظامی می‌داشت؛ اول در شرایط جدیدی که برای گفتگو و مصالحه پیش آمده است، از خود انعطاف و صلاحیت نشان می‌داد. گفتگو و صلح به معنای به‌دست آوردن همه داعیه‌ها نیست، صلح به معنای انعطاف در برابر خواست‌های خود و طرف مقابل است. یا به عبارت کوتاه ساده‌ترین تعریف صلح این است که از ۵۰درصد خواست‌های خود می‌گذری تا به ۵۰درصد خواست خود بدون ادامه جنگ و منازعه برسی.
اما روند گفتگوهای دوحه و به‌خصوص مذاکرات دولت با طالبان، نشان می‌دهد که این گروه می‌خواهد یا به همه خواست‌های خود دست یابد یا همچنان به جنگ ادامه می‌دهد تا به قول خودشان: «در روی زمین فسادی باقی نماند.» کما اینکه نه‌تنها هنوز به آتش‌بس تن نداده، خشونت‌ها علیه مردم را نیز شدت بخشیده است. پس در چنین وضعی تظاهر به گفتگو چیزی جز یک ادعای مضحک و خنده‌دار نیست.
دوم: این گروه نباید خود را در برابر مردم ( خبرنگاران، علمای دینی، فعالان مدنی، فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زن و به همه غیر نظامیان) قرار می‌داد. چون دست‌کم به این واقعیت واقفند که در هر شرایطی قدرت از آن مردم است و دولت‌ها قدرت خود را از مردم می‌گیرند. طالبان وقتی مردم را اعم از مرد و زن و کودک می‌کشند، پس می‌خواهند بر که حکومت ‌کنند؟
سوم: طالبان در شرایط حساس فعلی دست‌کم باید مرز نهادهای دیپلوماتیک را رعایت می‌کرد. حمله بر واسطه سفارت ایتالیا نه‌تنها نشان از بی‌برنامگی این گروه برای آینده سیاسی‌شان است که نشان از حماقت بی‌حد و مرز این گروه نیز است.
سران طالبان حداقل باید بدانند که ناتو در معادلات جهانی به خصوص در مسایل افغانستان یک طرف جدی قضیه است. حمله بر واسطه دیپلوماتیک یک عضو ناتو نشان می‌دهد که رهبری و مدیران گروه طالبان همانند ۲۰سال قبل هنوز سر از باریکی‌های سیاست‌های جهانی و منطقه‌یی در نمی‌آورند.
طالبان اگر در سال ۲۰۰۱ به یک حماقت محض پا فشاری نکرده بود و اسامه بن لادن را به امریکا تحویل داده بود، به احتمال زیاد این همه بدبختی و سیه‌روزی در پاکستان را ندیده بود، یا کم‌ازکم زندان گوانتانامو را تجربه نکرده و شاید اکنون صاحب یک حکومت دیکتاتوری بود.
گفته می‌شود که عمران خان در آخرین دیداری که تابستان سال ۱۳۹۸ با دونالد ترمپ، رییس‌جمهور پیشین امریکا داشت، به صراحت گفته است که پاکستان روی طالبان مصرف کرده و توقع دارد امریکا این گروه را در مساله صلح افغانستان به قیمت مناسب از پاکستان بخرد. منظور عمران از قمیت خوب، دقیقا مقدار پولی است که باید امریکا به عنوان کمک به حکومت پاکستان بدهد.
این‌ها واقعیت‌ است که طالبان اختیار و صلاحیتی در گفتگوهای صلح ندارد. به گفته حمدالله محب، مشاور امنیت ملی، خانواده‌های سران این گروه در پاکستان، نزد ارتش و سازمان اطلاعات مرکزی پاکستان گروگان هستند.
نتیجه چنین است که طالبان در خوش‌ببینانه‌ترین حالت، برنامه‌یی برای سیاست و رسیدن به قدرت ندارد؛ اما حالت بد و دوم این است که این گروه هیچ گونه صلاحیت و اختیاری در گفتگو‌های صلح و افق سیاسی‌شان نیز ندارند.
بنابراین حکومت در کنار اینکه راه‌های صلح را با این گروه باز گذاشته است، باید میدان‌های جنگ را نیز مستحکم سازد. چون رسیدن به صلح یک احتمال فرضی است ولی جنگ ادامه دارد و امید برای کاهش خشونت و رسیدن به آتش‌بس در شرایط موجود فرض محال است.
احمد فهیم محسنی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا