مقاله

پایتخت نابسامان و مدیریت زباله

پیامدهای عدم مدیریت زباله
قسمت سوم
در افغانستان دو سند تقنینی و پالیسی در زمینه تنظیم زباله وجود دارد؛ یکی قانون محیط زیست و دیگری پالیسی تنظیم زباله. قانون محیط زیست پس از تعریف زباله، به طور عام یک سلسله اقدامات را برای تنظیم درست زباله بخصوص زباله پرخطر مقرر می‌کند، ولی ما نیاز به مقررات جزیی‌تر داریم که بتواند اقدامات ما را برای مدیریت زباله به طور درست راهنمایی کند. پالیسی تنظیم زباله، زباله را به سه دسته شاروالی، کلینیکی و خطرناک تقسیم‌بندی نموده و برای هرکدام یک سلسله اقدامات عملی رهنمودی را ارایه نموده است.
اما سیاست عملی حکومت برای تنظیم زباله، مبتنی بر مدیریت آن از طریق یک سیستم متمرکز جمع‌آوری توسط شاروالی، انتقال به بیرون از شهر در محلی که قبلا تعیین شده و ریختن آن در فضای باز است.
بدون شک، نه سیاست تقنینی و نه سیاست عملی جواب‌گو است؛ زیرا اول اینکه هردو مبتنی بر نوع مدیریت اقتصاد خطی است ( تولید، مصرف و سرانجام دور انداختن )، دوما متمرکز عمل می‌کنند و سوما سکتور خصوصی را نمی‌توانند تشویق به همکاری و اقدام نمایند. ما تا هنوز به زباله به عنوان یک ماده خطرناک که باید دفع و دفن شود نگاه می‌کنیم. در حالی‌که می‌توان از زباله به عنوان یک منبع اقتصادی خوب استفاده کرد. زباله یک ثروت است، نه یک ماده دورانداختنی و دفع کردنی. تمرکز در مدیریت، پرهزینه، وقت گیر، و فساد زا است.

راهکارهای مطلوب و نتیجه‌گیری
در خصوص راهکارهای ممکن، باید دو عرصه را مد نظر قرار داده و راهکارهای متناسب و مطلوب را دنبال کرد. اولین راهکار، در سطح پالیسی است. که با توجه به آنچه گفته شد ما ضرورت به تجدید نظر در پالیسی و سیاست عملی خود داریم. مهم‌ترین اقدامات در این راستا به طور ذیل خلاصه می‌شود:
نخست پالیسی ما باید به گونه‌یی تنظیم شود که ما را از اقتصاد خطی به سوی اقتصاد چرخشی رهنمون سازد. اقتصاد چرخشی مبتنی بر تولید، مصرف، استفاده مجدد، تعمیر، بازیافت، کمپوست و بازگشت دوباره مواد به بازار است.
به زباله باید به عنوان یک ثروت و یک منبع اقتصادی برخورد کرد، نه به‌عنوان یک کالای مضر که باید هر چه زود تر دفع و دفن شود.
در صورتی می‌توانیم زباله را به ثروت تبدیل کنیم که تفکیک زباله در مبدا را به عنوان یک امر حتمی در دستور کار خود قرار دهیم. زباله موقعی که مخلوط می‌شود، آلوده می‌شود و کیفیت خود را از دست می‌دهد.
بعد از تفکیک توسط خانواده‌ها، در جمع‌آوری زباله و … سکتور خصوصی را دخیل بسازیم. باید زیربناهای بازیافت و کمپوست را به کمک سکتور خصوصی ایجاد و تقویت کنیم. موفقیت ما در تنظیم زباله منوط به این است که برای هر جریان زباله سیستم بازیافت ایجاد کنیم تا هر جریان زباله بعد از جمع‌آوری از منازل مستقیم به دستگاه بازیافت انتقال یابد.
صنایع و منابع عمده تولید زباله باید مسوولیت بیشتری در تنظیم زباله به عهده بگیرند (توسعه مسوولیت تنظیم زباله به تولید کننده جنس و یا تورید کننده جنس EPR)
جریان‌های زباله را شناسایی و برای هر کدام پالیسی و مقرره جداگانه و برای هر شهر پلان عمل تنظیم کنیم از قبیل زباله کلینیکی، زباله خطرناک، زباله ساختمانی، زباله الکترونیکی، زباله پلاستیکی، باقی مانده غذا، ماشین‌های از کارافتاده و امثال آن.
برای هر جریان زباله هدف مشخصی را از نقطه نظر میزان جمع‌آوری، بازیافت و … تعیین کنیم.
تقویت هماهنگی میان شاروالی‌ها، سکتور خصوصی، نهادهای مدنی
سکتورهای غیررسمی که مشغول جمع‌آوری زباله هستند به رسمیت شناخته شوند و بین سکتورهای رسمی و غیر رسمی هماهنگی برقرار شود.
ایجاد دیتابیس برای مدیریت معلومات. معلومات اساس مدیریت زباله را تشکیل می‌دهد. بدون معلومات درست تدوین پالیسی و همچنین اجرای آن موفقیت آمیز نیست. تا هنوز ما معلومات جامع از زباله نداریم. براساس تخمین برنامه ریزی می‌کنیم.
اما در عرصۀ عملی و اجرایی تجارب مختلفی در این زمینه وجود دارد:
از جمله اینکه جریان‌های مختلف زباله به طور جداگانه توسط شاروالی یا نهاد موظف، جمع‌آوری گردد.
برای جریان‌های خاص زباله، مثلاٌ غذای پس مانده، کاغذ، پلاستیک، آهن مشوقاتی در نظر گرفته شود.
در برخی از شهرها، ایجاد انجمن‌های محلی و مدیریت برخی از جریان‌های زباله مثلا غذای پس مانده برای کمپوست توسط خود مردم محل موثر و مفید واقع شده است.
نقطه اصلی اینجا است که باید سیستم بازیافت برای هرنوع جریان زباله ایجاد شود و از خانواده‌ها خواسته شود که تفکیک لازم را انجام دهند. در این زمینه تبلیغات و آگاهی اجتماعی خیلی موثر است. ایجاد انجمن‌های محلی در این زمینه می‌تواند کمک بیشتری کند.
به نظر می‌رسد، اختصاص سطل‌های زباله ویژه زباله‌های کاغذی، پلاستیک، شیشه، قوطی‌های فلزی، پس مانده مواد غذایی و مواد غیرقابل بازیافت برای واحدهای مسکونی، در ترغیب مردم به تفکیک زباله توسط خانواده‌ها موثر است. در نظر گرفتن مبلغی ولو اندک برای خرید زباله از خانه‌ها راهکار دیگری است که به تفکیک زباله توسط خانواده‌ها کمک می‌کند.
یکی از پرسش‌ها، ارایه راهکار برای جای‌گزینی ظروف یک‌بار مصرف پلاستیکی بود که پاسخ کلی گویای این واقعیت است که هرچه زمان می‌گذرد استفاده از این ظروف در کشور به‌خصوص در مراسم عمومی بیشتر می‌شود، اما استفاده از این ظروف بسیار مضر است. این ظروف تحمل درجه حرارت بیشتر از ۶۵ درجه سانتیگراد را ندارد و به همین علت هنگام استفاده آنها برای انتقال غذا و یا نوشیدنی‌های داغ، مواد شیمیایی به کار رفته در ساخت ظروف یک‌بار مصرف آزاد شده و به ماده غذایی داخل ظرف انتقال می‌یابد. همه انواع پلاستیک دارای مواد شیمیایی است که انتقال این مواد شیمیایی به مواد غذایی و مصرف آن سرطان‌های کبد، پروستات و ریه را برای مصرف‌کنندگان در پی دارد. خستگی، کم‌خوابی، بیماری‌های عصبی، کم‌شدن هموگلوبین خون و بیماری‌های گوارشی گوشۀ از ضررهای استفاده مکرر از ظروف یک‌بار مصرف پلاستیکی است.
بهترین جایگزین برای ظروف یک‌بار مصرف پلاستیکی ، ظروف یک‌بار مصرف گیاهی است که الان تکنالوژی تولید آن در برخی از کشورهای منطقه موجود است. ظروف یک‌بار مصرف گیاهی از نشاسته ذرت ،گندم و برنج تهیه می شوند که عنصر اساسی تشکیل‌دهنده آنها نشاسته است.
گزینه دیگر، ظروف پلی پروپیلن است. امروز با پیشرفت تکنالوژی، ظروف یک‌بار مصرف مواد غذایی گرم، با تکنالوژی IML در دنیا تولید می‌شود. این ظروف بر خلاف ظروف مرسوم که از «پلی استایرن» و «پلی اتیلن» تولید می‌شوند، از ماده اولیه «پلی پروپیلن» (PP) استفاده می‌شود که در برابر حرارت بسیار مقاوم است.
تفکیک زباله نیز بخش دیگری از پاسخ است که ناظر به پرسشی در همین خصوص بوده است. متخصصان براین عقیده‌اند که از دو شیوه می‌توان بهره گرفت؛ یکی تفکیک زباله به دو نوع تر و خشک، دیگری تفکیک زباله بسته به نوع آن از قبیل کاغذ، پلاستیک، مواذ غذایی، فلز، زباله خطرناک، مواد ساختمانی و…
جمع‌آوری زباله؛ در جمع‌آوری زباله لازم است سکتور خصوصی دخیل گردد.
استفاده مجدد. بسیاری از زباله‌ها قابلیت استفاده مجدد را دارند.
ترمیم
بازیافت
کمپوست

دفع زباله در محل مصون
سیستم مدیریت زباله در کابل از حالت تمرکز کنونی بیرون آید. نواحی مختلف شهر کابل هرکدام به طور جداگانه مسوولیت مدیریت زباله را به عهده بگیرند. سیستم کنونی متمرکز هزینه بسیار زیاد کار دارد، مدیریت آن مشکل و فساد آور است.
دو شیوه در مدیریت زباله وجود دارد:
اول: تولید، مصرف، دفع. این یک شیوۀ سنتی است
دوم: تولید، مصرف، استفادۀ مجدد، بازیافت و بازگشت مجدد به بازار.
ما باید در مدیریت زباله از شیوه سنتی به سمت شیوه دوم عبور کنیم.
اما اینکه چگونه می‌توان مردم را از روند مدیریت زباله و مشارکت آنان در تفکیک و تنظیم آگاهی داد، مراجع و منابع مختلفی مورد اشاره قرار گرفته اند از جمله:
-مکاتب؛ ما می‌توانیم فرهنگ‌سازی را از مکاتب شروع کنیم. در مکاتب هم برنامه‌های درسی و هم برنامه‌های عملی داشته باشیم. برنامه‌های عملی زیادی وجود دارد که به هدایت معلمین و مدیران مکاتب به اجرا در می آیند. مثلا مکاتب می‌توانند در آخر هر هفته یک ساعت را برای پاک کاری محوطه و اطراف مکتب توسط متعلمین اختصاص دهند.
ایجاد انجمن‌های محلی
آموزش عمومی از طریق مساجد، نهادهای مدنی.
دخیل‌سازی رسانه‌ها
ادامه دارد…
تحقیقی از مؤسسه سبز جوانان افغانستان در شهر کابل

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا