گزارش

رشد خودکشی زنان در هرات؛ ۸۵درصد از سوی زنان شهرنشین انجام شده است

هرات در میان ولایت‌ها، شاهد وقوع بیشترین تعداد خودکشی‌هاست؛ خودکشی‌هایی که گاهی منجر به فوت فرد می‌شود و گاهی منجر به پشیمانی. نزدیک به هشتاد درصد این خودکشی‌ها از سوی زنان انجام می‌شود. همه‌ساله آمار خودکشی‌ها در هرات بیشتر از دیگر ولایات است. در سال ۱۳۹۷ آمار خودکشی در این ولایت نیمی از آمار خودکشی در کل افغانستان را تشکیل می‌داد. در سال ۱۳۹۹ نیز هرات باز هم شاهد بالارفتن گراف خودکشی زنان بوده است.

از آغاز سال ۱۳۹۹ خورشیدی تاکنون بیش از ۱۹۰۰ اقدام به خودکشی در شفاخانه حوزه‌یی هرات به ثبت رسیده که تا زمان تهیه این گزارش، دست‌کم ۳۰تن از آنان جان خود را از دست داده بودند. همان‌طور که گفته شد هشتاد درصد این خودکشی‌ها از سوی زنان بوده است.

۱۵۰۰خانم در سال جاری که قصد داشتند به شکل‌های مختلف، به‌ویژه خوردن دوا، دست به خودکشی بزنند و به زندگی خود پایان دهند در شفاخانه این ولایت به ثبت رسیده است.

محمدعارف جلالی، سرطبیب شفاخانه حوزه‌یی هرات گفت که آمار خودکشی‌ها در این ولایت سیر صعودی را پیموده و نسبت به سال قبل جهش بی‌پیشینه‌‌یی داشته است. آقای جلالی آمار خودکشی‌ها در این ولایت را تکان‌دهنده خواند و هشدار داد که اگر نهادهای مسوول در این راستا وارد اقدام نشوند، گراف خودکشی‌ها بیش از این نیز افزایش خواهد یافت.

خودکشی در میان زنان شهرنشین بیشتر است؟

محمدعارف جلالی می‌گوید که ۸۵درصد زنانی که در هرات اقدام به خودکشی می‌کنند، در شهر و ۱۵درصد باقی‌مانده در ولسوالی‌ها زندگی می‌کنند. این آمار نشان‌دهندهی آن است که اقدام به خودکشی در شهر نسبت به حومه‌ شهر بیشتر بوده است. گرچند آنچه در ابتدا به نظر می‌رسد این است که با توجه به سهولت‌های رفاهی در شهر و سطح سواد بالا میان شهرنشینان، باید آمار خودکشی در شهر کمتر از اطراف شهر باشد، اما آماری که سرطبیب شفاخانه‌ حوزه‌یی ارائه می‌کند، نشان‌دهندهی عکس آن است.

دکتور مهدی حیدرپور، استاد جرم‌شناسی در دانشگاه، بر این باور است که بالا بودن نرخ خودکشی در میان زنان شهری، عوامل متعددی دارد. از جمله اینکه دسترسی به ابزارهای خودکشی در شهر، نسبت به اطراف شهر بیشتر است.

دکتور حیدرپور با اشاره به اینکه بیشتر موارد خودکشی توسط تابلت‌ها و یا سمومی چون (مرگ موش) بوده است، می‌گوید که یکی از عواملی که میزان یک جرم را بالا می‌برد، سهولت دسترسی به ابزار جرم است. مثلا همان اندازه که دسترسی به سلاح آسان باشد، آمار قتل نیز بالا می‌رود، یا همان‌طور که دسترسی به مواد مخدر بالا باشد، میزان معتادان هم بالا می‌رود.

به همین سان می‌توان گفت به هر میزان که دسترسی به ابزار خودکشی آسان باشد، آمار خودکشی هم بالا می‌رود. متاسفانه در شهرها دسترسی به انواع دواهای بدون نسخه‌ داکتر، کاری ساده و آسان است. کافی است زنی که از لحاظ روحی و روانی تحت فشار است، از خانه بیرون شود و به نزدیک‌ترین دواخانه مراجعه کند، تا بتواند ابزار خودکشی خود را آماده کند.

دکتور کبیر حفیظی، استاد شرعیات بر نقش باورها در میزان خودکشی تاکید می‌کند. او می‌گوید همواره در تحقیقات متعددی ثابت شده که میزان پایبندی مردمان روستانشین به امور دینی، نسبت به مردم شهرنشین بیشتر است. از سویی در باورهای دینی خودکشی گناهی کبیره معرفی شده است، به همین جهت است که مردمان شهرنشین بیشتر از مردمان روستانشین اقدام به خودکشی می‌کنند.

دکتور حفیظی در صحبت با روزنامه راه مدنیت می‌گوید: «خودکشی در شرایطی رخ می‌دهد که فرد از لحاظ روانی تحت بالاترین فشار روانی باشد، فشار روانی‌‌یی که فرد را نسبت به ادامه‌ زندگی ناامید کند. از سویی باورهای دینی از چند جهت باعث آن می‌شوند تا فرد در شرایط بد روانی قرار نگیرد، باورهای دینی از طرفی به صبر و ارزش‌های دینی دعوت می‌کنند و از سویی خودکشی را گناه کبیره معرفی می‌کنند، این دو در کنار هم باعث می‌شود که افرادی که در خانواده‌های دین‌دار رشد کرده‌اند، کمتر به گزینه‌ خودکشی فکر کنند و به همین جهت آمار خودکشی در روستاها کمتر از شهرهاست.»

اسد حبیبی، استاد علوم اجتماعی بر این باور است که بالا بودن آمار خودکشی در شهرها، به دلیل افزایش انگیزه برای این امر در میان شهرنشینان است.

آقای حبیبی می‌گوید: «مردمانی که در شهرها زندگی می‌کنند، با نوع زندگی مرفه آشنا می‌شوند. هرچه باشد تعامل بیشتری دارند، همسایه‌های خود را می‌بینند که زندگی مرفهی دارند، یا در فضای مجازی زندگی زنان دیگر کشورها را می‌بینند که زندگی بهتری دارند، اما زندگی خودشان مطلوب نیست و راهی برای تغییر آن نمی‌بینند. به همین جهت است که اقدام به خودکشی می‌کنند. اما برعکس مردمان روستانشین، در فضایی بسته رشد می‌کنند و چندان با زندگی مرفه آشنا نیستند. حتی با مقوله‌ تغییر زندگی هم آشنا نیستند و گمان می‌کنند همان‌طور که اجدادشان زندگی کرده‌اند، آنان هم باید زندگی کنند، به همین جهت است که آمار خودکشی در میان آنها پایین‌تر است.»

نسرین اکبری، فعال حقوق زن در هرات، نظری دیگر دارد. او به آمار به دیده‌ شک می‌نگرد. خانم اکبری مدعی است که نمی‌توان به آمار شفاخانه حوزه‌یی اعتماد کرد. او دلیل شک خود را چنین بیان می‌دارد: اینکه آمار خودکشی شهرنشینان بیشتر از روستانشینان است، دلیل بر آن نمی‌شود که زنان روستانشین خودکشی یا اقدام به خودکشی نمی‌کنند، زیرا زنان روستانشین دسترسی به شفاخانه ندارند. چه بسا مواردی که زنان اقدام به خودکشی کنند و حتی همسایه‌ آنان خبر نشود. یا اینکه خودکشی کنند و فامیل او این مساله را پنهان کنند و مرگ آن زن را طبیعی جلوه بدهند. همین‌طور مردم روستا به دلیل دسترسی نداشتن به شفاخانه، مریضان خود را در خانه تداوی می‌کنند، لذا می‌توان احتمال داد که زنان زیادی خودکشی ناموفق انجام بدهند و اما به شفاخانه آورده نشوند، بل در خانه تداوی شوند.

عوامل خودکشی‌ها

خشونت‌های خانوادگی، خیانت، عرف‌های ناپسند، ازدواج اجباری، فقر، بیکاری، از دست دادن عزیزان در منازعات و جنگ‌ها و اعتیاد از مهم‌ترین دلایل خودکشی‌ها در افغانستان عنوان می‌شوند.

بخش صحت روانی شفاخانه حوزه‌یی هرات مهم‌ترین دلیل خودکشی‌ها در این ولایت را تنش‌های خانوادگی می‌داند. مسوولان این بخش می‌گویند بر اساس چشم‌دید و بررسی آنها، تنش‌های خانوادگی مهم‌ترین عامل خودکشی میان خانم‌هاست.

وحید نورزاد، مسوول بخش صحت روانی در شفاخانه حوزه‌یی هرات می‌گوید که روزانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ زن و مرد برای دریافت مشورت و درمان به این بخش مراجعه می‌کنند.

او گفت از این تعداد ۷۵درصد را زنان و دختران تشکیل می‌دهند که ۲۵درصد انگیزه خودکشی و حداقل ۷درصد هم سابقه خودآزاری یا اقدام به خودکشی دارند.

آقای نورزاد گفت: «هنگامی که این افراد به بخش صحت روانی مراجعه می‌کنند با آنان در مورد مسایل و مشکلات‌شان گفتگو صورت می‌گیرد و حال‌شان بهتر می‌شود ولی دقیقا زمانی که دوباره به خانه و یا همان محیط تنش‌زا برمی‌گردند تمام تلاش‌های ما ضرب صفر می‌شود و بیمار دوباره به افکار منفی سابق‌اش مبتلا می‌شود.»

وحید سیفی، دانش‌آموخته روان‌شناسی بر این باور است که تنش‌های خانوادگی و از سویی درک نشدن نیازهای زنان از سوی جامعه، باعث آن می‌شود که اقدام به خودکشی در میان زنان بیشتر شود.

آقای سیفی می‌گوید: «متاسفانه در تنش‌های خانوادگی، همواره زن خانواده محکوم و مجرم شناخته می‌شود، حتی اگر حق با او باشد، باز هم فرهنگ مسلط میان خانواده‌ها به گونه‌‌یی است که زن خانواده را محکوم می‌کنند و کسی نیست که درد زن را درک کند، همین مساله باعث می‌شود تا آمار خودکشی میان زنان بیشتر شود و تنش‌های خانوادگی از مهم‌ترین عوامل خودکشی باشد.»

زندگی پس از اقدام به خودکشی

بر اساس آمار بخش صحت روانی، بسیاری از زنانی که پس از اقدام به خودکشی شانس رسیدن به شفاخانه و زندگی دوباره را یافته‌اند، از اینکه صحت‌یاب شده‌اند پشیمان هستند.

وحید نورزاد، مسوول بخش صحت روانی در شفاخانه حوزه‌یی هرات می‌گوید که ۷۰درصد افرادی که پس از خودکشی صحت‌یاب شده‌اند، تلاش دارند تا دفعه بعد از ابزار قوی‌تری برای خودکشی استفاده کنند. آقای نورزاد گفت که تیم آنها مدام در حال درمان و ارائه مشورت برای این بیماران است.

سیما گل (نام مستعار)، زنی است ۳۰ساله که سه‌سال پیش دست به خودسوزی زده است. سیماگل می‌گوید که شوهرش ده سال تمام مانع ملاقات وی با پدر و مادرش شده و به همین دلیل، این کار را انجام داده است. او اکنون هر سه ماه یک‌بار به بخش صحت روانی مراجعه می‌کند و چند روزی برای دریافت مشاوره و دوا بستری است.

نرگس (اسم مستعار)، دختر ۲۳ ساله‌‌یی است که دو ماه پیش اقدام به خودکشی کرده است. او می‌گوید: «حاضر به ازدواج با نواسه کاکایم نبودم و پدرم تهدید کرد که اگر ازدواج نکنی حق درس خواندن را نداری و به همین دلیل از دواخانه تابلیت خریدم؛ شب تا صبح گریه کردم و دواها را خوردم.»

روان‌شناسان می‌گویند نوع رفتار خانواده با افرادی که دست به خودکشی زده اند باید بسیار محتاطانه باشد؛ به گفته آنان بسیاری از افراد که پس از خودکشی نجات می‌یابند، بارها از سوی اعضای خانواده و نزدیکان مورد تحقیر و سرزنش قرار می‌گیرند که این رفتارها دوباره سبب ایجاد انگیزه‌یی برای خودکشی می‌شود.

از سویی دیگر آقای نورزاد می‌گوید که این تحقیرها همراه با مراقبت‌هاست و برخی خانواده‌ها کوشش می٬کنند علاوه بر تحقیر، این افراد را تحت نظارت بگیرند تا دوباره دست به خودکشی نزنند که این نیز رفتاری اشتباه است.

آقای نورزاد گفت که برچسب زدن‌ها و گذاشتن القاب مختلف بر این افراد نیز منجر به افسردگی حاد می‌شود که این عوامل همه تحریک‌کننده هستند و سبب می‌شود تا فرد دوباره به خودکشی فکر کند.

گفتگو؛ ساده‌ترین راه ممکن

تعداد مراکز مشاوره در هرات با توجه به جمعیت این ولایت اندک و انگشت‌شمار است. در هرات تنها ۴ مرکز مشاوره صحت روانی وجود دارد که بیشتر آنها در سال‌های اخیر تاسیس شده است.

روان‌شناسان می‌گویند بیشتر مراجعه‌کنندگان توقع دارند در همان جلسه اول، حالت روانی‌شان به حالت طبیعی بازگردد؛ حال آنکه پروسه مشاوره یک روند طولانی‌مدت است.

آرش عمر، مسوول انجمن روان‌شناسان هرات گفت: «مراجعه به مراکز مشاوره هنوز بین مردم رایج نشده و خیلی‌ها بر این باورند که با صحبت مشکل‌شان حل نمی‌شود و به همین دلیل به این مراکز مراجعه نمی‌کنند که این مساله وضعیت را بحرانی‌تر می‌سازد.»

به باور آقای عمر بسیاری از مشکلات با گفتگو حل می‌شود.

او گفت: «با توجه به پیشرفت و صنعتی شدن زندگی، شرایط و نیازهای امروزی نسبت به گذشته تغییر کرده و گاهی بزرگان نمی‌خواهند همنوا با شرایط تغییر موضع دهندِ زیرا منفعت‌شان در روش‌های سنتی و قدیمی است که این سبب ایجاد تنش در خانواده و اقدام به خودکشی جوان‌ترها می‌شود.»

از سویی دیگر، جامعه‌شناسان بر این باورند که در فضای خانواده‌های امروزی، جای گفتمان و گفتگو خالی است.

ترانه بهبودی، جامعه‌شناس می‌گوید تا زمانی که نسل‌ها پای صحبت‌های یکدیگر ننشینند و احساسات و تصمیم‌هایشان را بدون گفتگو به مرحله اجرا بگذارند، وضعیت تغییر نخواهد کرد.

محمدهادی ابراهیمی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا