تحلیل

ستیز بیهوده علیه شجاعت زنان

سید نعمت‌الله ضیا
حقوق اجتماعی و سیاسی زنان در طول تاریخ بشر با فرازونشیب‌های روبه‌رو بوده است. در مورد اینکه استثمار و بهره‌کشی از زنان دقیقا از کی آغاز شده، در ابهام است. در تاریخ گواهی‌هایی برای دوره مادرشاهی وجود دارد؛ اما اینکه، دوره مادرشاهی کی ختم و زن در قالب کالا ظاهر شد به صورت دقیق مشخص نیست.
به میزان که بشر عقلانی فکر کرده وضعیت زنان تبدیل به یک مساله شده است و تعدادی از متفکران، سیستم استثمار و بهره‌کشی را در برابر زنان در جامعه تشخیص دادند و این وضعیت را به‌عنوان یک مساله اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار دادند.
وضعیت مسلط این بود که، نگاه مردان نسبت به زنان شی‌واره بود، این دیدگاه را در تمدن‌ها و فرهنگ‌های گوناگون می‌توانیم مطالعه کنیم. در تاریخ تفکر بشر، مکاتب انتقادی و اعتراضی به‌وجود آمد که تمام بن‌مایه‌های فکری بشر را دگرگون ساختند، نسبت به وضعیت موجود اعتراض کردند و درصدد اصلاح اجتماعی شدند که یکی از انتقادهای اساسی، در مورد وضعیت زنان بود.
نتیجه مکاتب انتقادی و اعتراضی این بود که وضعیت زنان را نامطلوب تشخیص دادند و از حقوق مساوی زنان با مردان دفاع کردند و برای زنان حقوق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قایل شدند.
امروز، ما در جهانی قرار داریم که برای از بین بردن سلطه بر زنان در تلاش‌اند و نتیجۀ تلاش‌ها این است که زنان می‌توانند در عرصه‌های گوناگون حیات اجتماعی، ایفای نقش و منزلت اجتماعی کسب کنند.
افغانستان به‌عنوان یکی از اعضای جامعۀ بین‌الملل خود را ملزم به رعایت قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی می‌داند. جمهوری اسلامی افغانستان در دو دهۀ اخیر به‌صورت جدی برای بهبود وضعیت زنان کار کرده است. بانوان افغانستان بعد از دو دهه در وضعیت اجتماعی و سیاسی مطلوب قرار دارند. این وضعیت مطلوب نتیجه تلاش‌های مردم افغانستان به‌شمول زنان و مردان است.
در پنج‌سال اخیر رییس‌جمهور غنی، مشارکت زنان را تسریع نمود و ما شاهد حضور بیش‌تر و فعال‌تر زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی هستیم. اکنون بانوان افغان به‌پختگی سیاسی و اجتماعی رسیده‌اند و در صحنه‌های ملی و بین‌المللی حضور فعال دارند. به‌صورت نمونه حضور بانوان سیاست‌مدار در گفتگوهای صلح با طالبان نشان داد که سیاست‌مداران زن با تدبیر و شایستگی نسبت به مسایل ملی و بین‌المللی می‌اندیشند و تصمیم می‌گیرند.
در برابر پیشرفتی که زنان در دو دهه اخیر در پرتو نظام دموکراتیک و جمهوریت به‌دست آورده‌اند؛ گروه طالبان همواره به‌عنوان یک تهدید و مانع بوده است.
گروه طالبان در عصر سلطه‌شان با تمام ارزش‌های مدرن در قالب حقوق بشر و حقوق زنان مخالف بود. دیدگاه گروه طالبان در مورد زنان با تمام قوانین بین‌المللی و حقوق بشری و حتا با آموزه‌های اسلامی مغایرت داشت. از نظر آنان، زنان به‌عنوان انسان‌های برابر با مردان نبودند. طالبان به زنان دیدگاه ابزاری دارند و حق هیچ‌گونه فعالیت سیاسی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و هنری قایل نیستند.
احمد رشید در کتاب « طالبان، اسلام، نفت و بازی بزرگ نو در آسیای میانه» نکات بسیار جالبی در مورد دیدگاه طالبان نسبت به‌زنان نوشته است. در یک مصاحبه در ماه جون۱۹۹۶ مولوی جلیل‌الله مولوی‌زاده، لوی سارنوال طالبان این‌گونه اظهار داشته است: «ملل متحد چه‌نوع تعلیم‌وتربیه را به‌زنان سفارش می‌کند. این پالیسی کافران است که به‌زنان چنین آزادی زشت و شهوت‌انگیز قایل هستند که منجر به فساد، زنا و شهوت‌رانی می‌شود و به‌تخریب اسلام می‎انجامد.» (احمد رشید، ص۱۶۳)
برداشت گروه طالبان از تعلیم و تربیه دختران و زنان این است که، زنان در صورت کسب تعلیم‌وتربیه به فساد کشانده می‌شوند. این باور طالبان کاملا مخالف آموزه‌های اسلامی است. در حالی‌که در اسلام علم‌آموزی یکی از فرایض مرد و زن مسلمان است.
در جای دیگر می‌نویسد: «روز ۱۷اکتوبر۱۹۹۶، یک‌صد زن در خارج دفتر والی هرات علیه بسته شدن حمام‌های شهر اعتراض کردند. همۀ زنان بعد از لت‌وکوب، توسط پولیس مذهبی (طالبان) دستگیر گردیدند. پولیس مذهبی خانه به خانه رفتند و مردان را اخطار دادند که زنان خود را در خانه نگه دارند.»(همان، ص۱۶۶)
باور طالبان نسبت به‌زنان تا هنوز تغییر نکرده است. به‌صورت نمونه در ابتدای گفتگوهای صلح در دوحه، وقتی بانوان خبرنگار با افراد طالبان مصاحبه کردند، طالبان به گونه‌‌یی برخورد کردند و نشان دادند که تا هنوز آماده نیستند زنان را به‌عنوان یک انسان و یک واقعیت ببینند.
به تاریخ ۲۷میزان۱۳۹۹ ضیا شهریار در مطلبی تحت عنوان «پشت صحنه مذاکرات صلح افغانستان در دوحه چه گذشت؟» در سایت بی‌بی‌سی فارسی، حال و هوای فضای مذاکرات را توضیح داده و از حضور تعدادی از بانوان خبرنگار و مصاحبه آنان با افراد گروه طالبان توضیح می‌دهد. در قسمتی از تحلیل چنین نگاشته است: «اعضای طالبان در این مصاحبه‌ها مستقیما به طرف روزنامه‌نگاران زن نگاه نمی‌کردند.»
این نگاه نکردن افراد طالبان به چهرۀ زنان حکایت از نجابت و پاک‌نفسی گروه طالبان نمی‌کند؛ بل این به‌معنای نادیده گرفتن زنان است. طالبان از بس، با زنان ستیز و دشمنی دارند حتا حاضر نیستند به آنان به‌عنوان یک انسان نگاه کنند.
ستیز گروه طالبان با زنان و بانوان، در این اواخر در افغانستان در قالب کشتن بانوان فعال به‌نمایش گذاشته شد. ترور ملاله میوند در ننگرهار و فرشته کوهستانی در کاپیسا نشان می‌دهد که چنین گروه‌هایی حضور زنان را در جامعه برنمی‌تابند.
وقتی زنان در دوحه قطر در برابر طالبان قرار گرفتند و آنان را به چالش کشیدند، طالبان تنها کاری که می‌توانستند انجام دهند نگاه نکردن به زنان بود. آن نگاه نکردن به معنای انکار بود و پیامد انکار حذف و نابودی است.
سخن ‌نهایی این‌که نسل جدید افغانستان راه خود را آمده‌اند و هیچ گروهی نمی‌تواند آنها را نادیده بگیرد. امروز زنان و دختران این سرزمین به مرحله‌‌یی از آگاهی و شجاعت رسیده‌اند که طالبان توان مهارشان را ندارند. این نسل هم‌چنان به‌پیش ‌می‌روند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا