تحلیل

بستن دانشگاه و لیلام کتابخانه؛ قهقرایی و پایان یادگیری

سید مهدی منادی؛ استاد دانشگاه

بسته‌شدن یک دانشگاه و لیلام کتابخانه در کابل پس از یک دهه فعالیت، تنها پایان یک فصل نیست؛ بل بیانگر شرایط ناگوار اجتماعی، اقتصادی جامعه افغانستان همراه با تغییر قابل توجهی در زندگی محصلان، استادان و کارمندان آن است.

این نشان‌دهندۀ پایان دوره رشد و یادگیری است و برای بسیاری احساس عدم اطمینان در مورد آینده را به همراه دارد. حس اجتماع و تعلقی که در طول سال‌ها ایجاد شده بود اکنون در فضایی که طالبان ایجاد کرده، از بین خواهد رفت و روشن است که مبارزه با آن زمان می‌برد.

بسته‌شدن دانشگاهها با توجه به سیاست سخت‌گیرانه طالبان مبنی بر ممنوعیت تحصیل دختران و شرایط ناگوار اقتصادی در این کشور بسیار دردناک است. بسته‌شدن دانشگاه افغانستان و احتمالا دانشگاه‌های دیگر یکی پس از دیگری نشان می‌دهد که زنان و دختران جامعه افغانستان با چالش‌های سنگینی در مسیر مبارزه برای برابری جنسیتی و دسترسی به آموزش روبرو هستند.

روشن است که امتداد سیاست طالبان در قبال آموزش دختران پیامدهای فاجعه‌باری برای نظام آموزشی کشور خواهد داشت. محدودیت تحصیل دختران به نسلی از زنان بی‌سواد و فاقد مهارت‌های اولیه می‌انجامد. این توانایی، آنها را برای کمک به توسعه جوامع خود و کل کشور محدود می‌کند. علاوه بر این، تأثیر منفی بر کل اقتصاد کشور خواهد داشت و اکثریت نیروی کار کشور بی‌سواد و فاقد مهارت خواهند بود. این سیاست منجر به بسته‌شدن همه نهادهای آموزشی و تحصیلات عالی خواهد شد.

نیمی از محصلان و استادان «دانشگاه افغانستان» را زنان تشکیل می­دادند که در پی ممانعت تحصیل آن‌ها، این دانشگاه توان مالی برای ادامه فعالیت خود را از دست داده­ است. این دانشگاه با محوریت تخصص‌گرایی نقش مهمی در شکل دادن به ذهن و آینده افراد بی‌شماری داشته است و بستری را برای محصلان فراهم کرده بود تا علایق خود را کشف و مهارت‌ها و دانش مورد نیاز خود را برای موفقیت در شغل انتخابی خود توسعه دهند.

این دانشگاه هم‌چنین کمک فراوانی به حوزه فرهنگی و فکری کشور از طریق برنامه‌های تحقیقاتی و دانشگاهی خود و پیشرفت دانش در زمینه‌های مختلف علوم انسانی به خصوص روابط بین‌الملل کرده است. بسته‌شدن آن نه تنها برای محصلان و استادان؛ بل برای جامعه وسیع‌تری که از خدمات دانشگاه بهره‌مند شده‌اند، زیان‌باراست.

با وجود غم، اندوه و ناامیدی از بسته‌شدن این دانشگاه، مهم است که به آینده با امید و خوش‌بینی نگاه کنیم. دانش، مهارت‌ها و روابط شکل گرفته در خدمت شاگردان و استادان این دانشگاه خواهد بود و میراث آن را به پیش خواهند برد. دانشگاه همیشه در قلب کسانی که با آن در ارتباط بودند جایگاه ویژه­ای خواهد داشت و خاطره آن هم‌چنان الهام‌بخش نسل‌های آیندۀ محصلان و استادان خواهد بود. میراث دانشگاه افغانستان زنده خواهد ماند و الهام‌بخش نسل‌های آینده خواهد بود تا به دنبال علایق و رویاهای خود باشند. دانشگاه بذر دانش را پاشیده است و هر دانشجو و استاد آن هم اکنون در هر گوشه و کنار دنیا برای خودشان دانشگاهی است. تحصیلات و تجربیات به دست‌آمده در پوهنتون افغانستان، دانش‌آموختگان این دانشگاه را با ابزارهای مورد نیاز برای نشان دادن اثر خود در جهان مجهز کرده است و آن‌ها به گسترش میراث آن در سراسر جهان ادامه خواهند داد.

من به عنوان عضو کوچکی از خانواده این دانشگاه بودم و بیش از پنج سال به عنوان استاد فعالیت و ارتباط عمیقی با دانشجویان، استادان و کارمندان آن داشتم. شاهد آن بودم که  مسوولان این دانشگاه چه تلاش‌هایی برای احیای این نهاد آموزشی انجام دادند. شاهد شکوه و پیشرفت محصلان و استادانش بودم. خاطرات و دوستی‌هایی که در آن دوران شکل گرفت برای همیشه با من می‌ماند.

به امید روزی که دانشگاه افغانستان دوباره به فعالیت خویش آغاز کند و کتابخانه‌یی به لیلام گذاشته نشود و تمامی زنان و مردان جامعه ما در شرایط برابر، فرصت مساعد اجتماعی و اقتصادی برای تحصیل داشته باشند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا