تحلیل

استقرار صلح رویای دست‌نیافتنی؟

شاهد خاقان عباسی؛ صدراعظم پاکستان در راس یک هیات عالی‌رتبه، روز جمعه وارد کابل گردید تا پیرامون استحکام  روابط دو کشور و همکاری دولت پاکستان با دولت افغانستان در راستای تامین صلح گفتگو کند.

از دیری بدین‌سو پاکستان به دلیل حمایت سیاسی و لوژیستکی از طالبان افغانستان تحت فشار ایالات متحده امریکا قرار دارد و دولت افغانستان نیز به‌شدت تلاش ورزیده ضمن ایجاد اجماع بین‌المللی به‌منظور اعمال فشار بر پاکستان، اسلام‌آباد را وادار به همکاری با کابل نماید.

کنفرانس دوم کابل که چندی پیش در کابل برگزار شد و در آن طرح سخاوت‌مندانه‌یی از آدرس دولت افغانستان به‌منظور تامین ثبات و استقرار صلح ارایه گردید، در واقع بیان انعطاف بی‌سابقه سیاسی دولت افغانستان در مورد گفتگو با طالبان و استقرار صلح دانسته می‌شود که از جانب بسیاری از کشورهای دور و نزدیک و از جمله ایالات متحده امریکا مورد حمایت قرار گرفته است.

از این رو، دعوت آقای غنی از صدر اعظم دولت پاکستان به کابل نیز در ادامه همین تلاش‌ها قابل تحلیل است تا توافقات پس از گفتگوها بتواند مانعی از موانع متعدد در مسیر کشاندن طالبان به میز گفتگو با دولت افغانستان را بردارد.

البته بسیاری از ناظران اوضاع سیاسی، نسبت به سفر آقای عباسی به کابل و گفتگو با رییس‌جمهور غنی با خوش‌بینی نگریسته و برایند این گفتگوها را تسهیل‌کننده شرایط استقرار صلح در افغانستان می‌دانند.

از آنجا که سازمان استخبارات پاکستان حامی استراتیژیک و تمویل‌کننده اصلی طالبان است، تردیدی نیست که اگر پاکستان بخواهد می‌تواند طالبان را به میز مذاکره کشانیده و با قطع حمایت‌های استراتیژیک از آن‌ها،  دولت افغانستان را برای استقرار صلح یاری رساند.

هرچند در یکی دو سال اخیر منابع تمویل و تجهیز طالبان متعدد شده، اما سازمان استخبارات ارتش پاکستان هنوز از نفوذ تعیین‌کننده در حلقات رهبری طالبان برخوردار است که با استفاده از آن می‌تواند در تعین سرنوشت صلح و جنگ در افغانستان سهم سازنده داشته باشد.

اما به نظر می‌رسد که این یک روی سکه است و روی دیگر سکه نیت اصلی و اهداف استراتیژیک پاکستان است که تا حالا با حمایت مالی از جریان‌های دهشت‌افگن به خصوص طالبان و تاکید بر ادامه بحران در افغانستان و تضعیف دولت مرکزی ما تعریف شده است.

پاکستان کشور قدرتمندی است که علاوه بر داشتن اتم، از امکانات و ظرفیت قابل توجه لابی‌گیری در سطح کشورهای دور و نزدیک برخوردار است.

از همین رو به‌رغم اعمال فشارهای متعدد توسط ایالات متحده امریکا توانسته همچنان بر ادامه بازی‌های از قبل تعریف‌شده در مورد افغانستان هزینه نماید.

پاکستان علاوه بر داشتن طالبان، بسیاری از فرماندهان و رهبران جهادی را نیز با خود دارد هرچند که علی‌الظاهر در کنار دولت آرمیده‌اند. پس با توجه به گسترۀ نفوذ روانی پاکستان در افغانستان و دورنمای استراتیژی سیاسی آن کشور در منطقه، خوش‌بینی به همکاری صادقانه اسلام‌آباد با کابل در راستای کشانیدن طالبان به میز مذاکره و استقرار صلح در افغانستان، ضعیف به‌نظر می‌رسد.

پاکستان به‌خوبی‌ می‌داند که اعمال فشار امریکا عمر طولانی نخواهد داشت و دولت افغانستان نیز از انسجام لازم سیاسی و مدیریتی برخوردار نیست تا با استفاده از اتوریته دولتی بتواند انگیزه‌های نیرومند بسیج و مقاومت ملی در برابر طالبان را خلق کرده و پاکستان را وادار به معامله نماید.

نرمش پاکستان اما در برابر فشارهای اعمال‌شده بر آن کشور، به نوعی بازی دو چهره تعبیر می‌گردد تا دست‌کم از شدت فشارهای ایالات متحده امریکا کاسته و در قضاوت‌های دپیلماتیک اسلام‌آباد را همنوا و همکار با تلاش‌های بین‌المللی برای استقرار صلح در افغانستان معرفی کند.

از این چشم‌انداز، پاکستان تا هنوز اراده نکرده که از حمایت طالبان دست برداشته و برای ختم جنگ در افغانستان تلاش نماید. آنانی که با حمایت پاکستان، افغانستان را ویران کرده‌اند هنوز بر مقدارت این کشور فرمان‌روایی می‌کنند.

بحث جنگ و صلح در کشور ما متاسفانه سخت پیچیده شده و بیرون از حیطه اقتدار مردم هردم شهید افتاده است. از این رو آنچه در افغانستان می‌گذرد، بخشی از حوادث به‌هم پیوسته بین‌المللی می‌باشد که مهار آن با منافع و مناسبات چندین کشور دور و نزدیک گره خورده است.

ما هنوز به درجه‌یی از خرد جمعی نایل نیامده‌ایم که با نمایش و تجلی عزم و اراده ملی خود سرنوشت جنگ و صلح را رقم زنیم. پس در چنین وضعیت آنانی که نان و تفنگ می‌دهند، دستور جنگ می‌دهند. هرگاه همین «آنان» به توافق نرسند و یا یکی بر زمین نیفتد، استقرار صلح در افغانستان یک رویای دست‌نیافتنی خواهد بود.

الزامات همسایه‌داری، مشترکات فرهنگی و تاریخی و دورنمای منافع استراتیژیک ملت‌های افغانستان و پاکستان اما چنین می‌نماید که چشم‌انداز و رفتار خصمانه دولت پاکستان نسبت به افغانستان به نفع آن کشور نیست. هرگاه پاکستان با حسن نیت دوستی به افغانستان بنگرد شرایطی فراهم خواهد گردید که با استفاده از آن مردمان هردو کشور احساس عزت کنند.

هادی میران؛ نویسنده

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا