اسلایدشوتحلیل

از قوم تا ملت؛ راه دور افغانستان

چهار تروریست مسلح به مراسم رژه نیروهای مسلح ایران در شهر اهواز، در روز شنبه ۳۱ سنبله حمله کردند و در نتیجه آن بیش از پنجاه نفر زخمی و بیست‌وپنج نفر کشته شدند.

این رویداد واکنش‌های زیادی را در فضای مجازی برانگیخت و بسیاری با محکوم کردن این حادثه، با خانواده‌های کشته‌شدگان ابراز غم‌شریکی کردند.

اهواز شهری در جنوب‌غرب ایران است و بیشتر باشندگان آن عرب هستند. از سال‌های دور و به‌خصوص پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و پس از آن در دوره جنگ ایران و عراق، همواره زمزمه خودمختار شدن و جدایی‌طلبی برخی مناطق و شهرها که باشندگان آنها از قومیت‌های متفاوت و در حاشیه هستند، از جمله ولایت خوزستان و شهر اهواز، به گوش می‌رسید.

پس از این حادثه، بسیاری از واکنش‌های ایرانیان در فضای مجازی در جهت محکوم کردن حادثه و عوامل تروریستی آن و اعلام همبستگی با ملت خود بود. اکثر آنها اهواز را نه شهری متعلق به قومیتی خاص، بل پاره‌یی از وطن مشترک خود دانستند و جدای از سوگیری‌های سیاسی متفاوت (موافقان و مخالفان حکومت فعلی ایران) از یکپارچگی ارضی کشور خود دفاع کردند.

نگاهی گذرا به واکنش‌های پس از این حادثه و حادثه‌های مشابه در ایران روشن می‌سازد که اگرچه دولت ایران موافقان و مخالفان آشکاری دارد، اما بیشتر مردم این کشور جدا از قومیت‌های مختلف و اختلاف نظرهای جدی، خود را یک ملت واحد می‌دانند و بر ارزش‌های ملی خود بیش از ارزش‌های قومی تاکید دارند.

طبق نظر ویکتور گوزولف؛ قوم‌شناس برجسته، هم‌بودی قومی و ملی دارای ویژگی‌های یکسان بسیاری هستند اما تفاوت‌هایی نیز دارند. مهم‌ترین تفاوت آنها این است که در تعریف ملت، تمام افراد، فارغ از قومیت آنها، دارای حقوق شهروندی برابر هستند.

و نیز گروه‌های قومی در مواجهه با ملت دو راه در پیش دارند: یا در ملت ادغام شوند که در آن صورت وفاداری به ملت برای آنها در اولویت قرار می‌گیرد و این پیش‌زمینه وحدت ملی و امنیت ملی است یا این که سعی کنند هویت قومی خود را حفظ کنند که در این صورت با گذشت زمان همراه با ادعای تجزیه‌طلبی، امنیت کشور را به مخاطره خواهند افکند.

بر طبق این گفته و با توجه به واکنش‌ها در قبال حوادث مشابه در افغانستان، به نظر می‌رسد ما هنوز در مرحله‌یی پیش از ملت واحد شدن قرار داریم و هنوز ارزش‌های قومی برای ما به‌مراتب پررنگ‌تر از ارزش‌های ملی است.

در حافظه تاریخی مردم ما کمتر مواردی ثبت شده که در آن درد و یا خواسته یک قوم به کل جامعه تسری پیدا کند و همه خود را در آن شریک بدانند. مظاهره تبسم یکی از این موارد انگشت‌شمار بود که  در سال‌های اخیر سابقه نداشته است. در آن مظاهره مردم ما برای اولین بار به‌حیث یک ملت واکنش نشان دادند و فعالیت مدنی مشترکی را انجام دادند.

پس از آن، حوادث در هر نقطه کشور، فقط حساسیت یک قوم خاص را برمی‌انگیزد و دیگر اقوام از کنار آن به سادگی می‌گذرند.

نکته دیگر که از مقایسه واکنش ایرانی‌ها و مردم ما حاصل می‌شود این است که بیشتر پیام‌های آنان فقط محکوم کردن عوامل تروریستی حادثه و ابراز غم‌شریکی بود؛ اما در کشور ما واکنش‌های بسیاری در جهت محکوم کردن اشخاص و چهره‌های سیاسی و نیروی امنیتی کشور است، این در حالی است که کشور ما به لحاظ شرایط سیاسی و جنگ مستقیم با تروریزم، از نظر امنیتی چند برابر ایران ناامن است.

این بدان معناست که برای برقراری امنیت، نیروهای سیاسی مرتبط و نظامی افغان چند برابر همتایان ایرانی خود در فشار هستند. متاسفانه حتی بخشی از  قشر روشنفکر و الیت ما نیز از هر قوم که باشند، پس از هر حادثه غمناک به جای تاکید بر همبستگی ملی و تمامیت ارضی کشور، در تخریب تلاش‌های افراد و چهره‌ها می‌کوشند و آتش اختلاف‌های قومی را شعله‌ورتر می‌کنند. و حتا در چنین مواردی برخی از الیت‌های سیاسی ما در تلاش امتیازگیری از طریق فشار بر حکومت می‌برآیند. در حالی که نیاز می‌رود سیاسیون ما افکار عمومی را در جهت همبستگی و حمایت از حکومت مرکزی رهبری کنند تا حیات و ثبات سیاسی افغانستان تضمین گردد.

تاکید بر حقوق شهروندی به‌جای ارزش‌های قومی، تنها راه‌حل خروج ما از زندگی قبیله‌یی و گذار از وضعیت قوم‌گرایی به یکپارچگی و وحدت ملی است.

و حالا آیا انتخابات پیش‌رو محل محک زدن تمرین دموکراسی و یکی شدن همه اقوام است یا دامن زدن به اختلافات قومی و قبیله‌یی و بازگشتن به گذشته سیاه این کشور؟

زهرا بهره‌مندی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا