تحلیل

پاکستان به‌فشارهای جهانی تسلیم خواهد شد؟

گروه ویژه اقدام مالی یا (FATF) که مقر آن در پاریس است بر اثر تلاش‌های امریکا و انگلستان، پاکستان را در فهرست کشورهای حامی تروریزم جای داده است.

گزارش‌های دیگر حکایت از آن دارد که تلاش‌های ترکیه، عربستان و چین موجب شده، گروه ویژه اقدام مالی، از آوردن نام پاکستان در فهرست کشورهای حامی تروریزم برای سه‌ماه دیگر منصرف شود. یعنی سه‌ماه دیگر به‌پاکستان وقت داده شده تا اقدام‌های لازم را برای جلوگیری از جاگرفتن در لیست کشورهای حامی تروریزم به‌اجرا گذارد.

گفته می‌شود که پاکستان متعهد شده تا اقدام بیشتری برای جلوگیری از کمک مالی به‌تروریست‌ها انجام دهد و به‌این منظور سه‌ماه به‌این کشور مهلت داده شده است.

نام پاکستان از سال 2012 تا سال 2015 در لیست کشورهای حامی تروریزم قرار داشت، ولی پاکستان در نتیجه تلاش‌های مشترک با هم‌یپمانان منطقه‌یی‌اش توانست در سال 2015 نام خود را از این لیست بیرون کند.

اینک بار دیگر با افزایش فشار‌های جهانی پاکستان در معرض جا‌گرفتن در لیست حامیان تروریزم است.

فرقی ندارد سه ماه زود یا سه ماه بعد؛ اگر پاکستان در موقف حمایت از تروریزم، تجدید نظر نکند، بار دیگر به‌فهرست حامیان تروریزم اضافه خواهد شد و گمان می‌شود تعزیرات دیگری نیز علیه پاکستان برای جلوگیری حمایت مالی این کشور از تروریزم به‌کار بسته خواهند شد.

اینکه پاکستان از کشور‌های حامی تروریزم بوده است، جای تردیدی نیست، منتها این کشور با دیپلوماسی فریب «دوست دشمن» توانست در بیش از یک‌دهه در ایتلاف جهانی ضد تروریزم جایگاهی جدی داشته و ازاین بابت امتیازهای مالی، سیاسی و نظامی کلانی را نصیب شود؛ اما طی سال‌های اخیر با توجه به‌حمایت آشکار پاکستان از تروریزم در مقابل ایتلاف جهانی (در افغانستان)، جهان متوجه این نکته شد که پاکستان در نقش عضو ایتلاف جهانی ضد تروریزم، از تروریزم حمایت‌های وسیع مالی، نظامی و سیاسی می‌کند.

افزون بر این اصل، دو عامل دیگر نیز در افزایش فشارهای جهانی علیه پاکستان موثر بوده است.

یک، در سال‌های اخیر پاکستان به‌یک دیپلوماسی منطقه‌یی به‌عنوان حرکت بازدارنده علیه فشارهای احتمالی غرب و به‌خصوص ایالات متحده، به‌نزدیکی با چین و روسیه دست زده است.

حالا بیش از حمایت پاکستان از تروریزم، نزدیکی پاکستان با چین و روسیه، دو قدرت بزرگ اقتصادی و نظامی علیه منافع امریکا در منطقه، خشم امریکا و غرب را بر افروخته است. به‌این سبب است که فشارها بر پاکستان تشدید یافته. در حالی‌که می‌شد پنج‌سال پیش این فشار‌ها را بر پاکستان وارد کرد.

بحث دوم اینکه، دیپلوماسی منطقه‌یی و بین‌المللی افغانستان نیز در افزایش فشار‌ها بر پاکستان بی‌اثر نبوده است. حکومت وحدت ملی در اعتمادسازی‌های منطقه‌یی و جهانی در مدت کم، موثر عمل کرده است.

اکنون کشور‌های منطقه بیش از هر زمان دیگر با افغانستان احساس نزدیکی می‌کنند و از سرگیری پروژه‌های منطقه‌یی مثل چابهار، تاپی، خط آهن منطقه‌یی و … از نمونه‌های بارزی است که در بیش از 13‌سال حکومت‌های گذشته معلق بودند.

برگشت شمار قابل ملاحظه‌یی نیروهای امریکایی و انگلیسی در میدان مبارزه افغانستان، از سرگرفتن کمک‌های جهانی به‌افغانستان، تارگیت قراردادن طالبان برای بار دوم توسط امریکا و افزایش فشار‌های مالی، نظامی و سیاسی بر پاکستان همه بیانگر این است که حکومت وحدت ملی در اعتمادسازی منطقه و جهان در راستای منافع مشترک توفیقاتی داشته است.

این است که از دو سال اخیر به‌این طرف فشارها علیه پاکستان افزایش جدی داشته و با قرار‌گرفتن نام پاکستان در لیست حامیان تروریزم، علاوه بر فشارهای مالی روی آن کشور، احتمال تعزیرات دیگر نیز می‌شود.

واقعیت مسلم این است که نظام مالی و ارتباطی جهان به‌طور موثر و در پیمانه گسترده در اختیار غرب و به‌خصوص راس حرم (امریکا) است. شاید لابی‌گری‌ها و حمایتِ برخی  کشور‌های منطقه‌یی بتوانند برای مدت کوتاهی پاکستان را نجات بخشند، ولی به‌هیچ وجه از اراده جدید جهان در برابر پاکستان جلوگیری کامل نمی‌توانند و هر وقت مصالح و منافع امریکا و شرکای غربی‌اش ایجاب کند، آنچه را که بر کوریای شمالی و دست‌کم بر ایران آورده است بر پاکستان نیز خواهد آورد.  این در حالی‌ است که پاکستان با توجه به‌عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توان مقاومت لازم را در برابر فشار‌ها و تعزیرات نخواهد داشت.

روی این مبنا پاکستان ناگزیرانه تسلیم خواهد شد، ولی بهتر است در موقع مناسب به‌منافع جهانی و منطقه‌یی حرمت بگذارد و منافع و حرمت خود را نیز به‌مخاطره نیندازد.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا