تحلیل

تاپی و هزار دشمن ناپیدا

پروژۀ تاپی بعد از بیست‌وسه سال، به بار نشست. پروژه‌یی که جغرافیای امنیتی منطقه را تغییر می‌دهد. کشورهای منطقه را از جنگیدن در مقابل هم، به کار مشترک برای سود مشترک نزدیک می‌کند. پروژۀ حیاتی که جدا از انتقال گاز آسیای میانه به جنوب، خط جهان مجازی و خط آهن را هم وصل می‌کند.

راهی که قرن‌ها قبل با ابریشم به‌هم وصل شده بود، با حریر تصوف محکم‌تر شد. تصوف بخارا، وقتی به جنوب آسیا رسید، هزار نقش نو بست و تاریخی از مدارا را به یادگار گذاشت. همان تاریخ که هنوز هند را محل تلاقی هفتاد و دو ملت و هفتاد و دو دین ساخته، آن‌ها را به هم آشتی داده و راهی نوبنیاد گذاشته که بزرگ‌ترین دموکراسی آسیاست.

برای این، نگاه حکومت ما و نخبگان منطقه، تنها گاز، انترنت و آهن نیست. نگاه همه این‌ها به آسمانی بالاتر از این است. به رگ جدیدی که خون منطقه را به‌هم می‌رساند. اگر از این رگ، مدارا و ابریشم به جنوب رفته، حالا نباید آتش و باروت از آن برگردد.

نگاه حکومت افغانستان به تغییری بنیادی‌تر بر مبنای این خطوط است. و آن وزش دموکراسی است. اینکه گفتگوی منطقه‌یی شکل بگیرد. اینکه از تلاقی این جهان مجازی، تلقی دانایی صورت بگیرد و تلقین خودباوری منطقوی. اینکه ادبیات مدارای هند در مقابل گاز شمال از افغانستان بگذرد و ما از هر دو طرف سهم خواهیم داشت. هم سهم گاز و انترنتی که خانه‌های ما را روشن کند و هم سهم دانایی و مدارایی که جان ما را گرم کند. وگرنه، صرف پنج‌صد میلیون دالر، که هزینۀ امنیتی‌اش دو برابر می‌شود هیچ تبلیغ مقرون به صرفه‌یی نیست.

این زیربنایی برای آینده است، و مثل هر نعمت، هزار دشمن ناپیدا هم دارد. دشمن اول تاپی، ضمیر محافظه‌کار ماست که از هر تغییر می‌ترسیم. دشمن دوم تاپی، بی‌برنامگی است که می‌تواند زیربنای یک تغییر تاریخی را در کل عوض کند. دشمن سوم تاپی، تفرقه درونی سیاسی است. حالا بیش از هر زمان سیاست‌مداران ما به اتحاد نیاز دارند. به‌قدرتی نیاز است که مافیاهای شخصی درون‌حکومتی و بیرون‌حکومتی را باید تصفیه کرده و یا با اصلاحات همراه سازد.

 دشمنان دیگر هم احتمالن باشند. شاید ایران نخواهد این لقمه از دهانش بیرون بریزد. به‌علاوه بعد از خرج گزافی که در راه آهن ترکمنستان به جنوب کرده است. اگرچه افغانستان می‌تواند از طریق چابهار، ایران را مهار کند.

 مافیای بین‌المللی هم یک دشمن جدی است که امنیت این راه نفع‌شان را در مواد مخدر هلمند به خطر می‌اندازد. این ذخیره میلیونی ثروت جهانی باید با عقلانیت در برابرش تصمیم گرفته شود. تجارت مواد مخدر یکی از دلایل عمده جنگ است و باید به این مافیای جهانی تضمین‌های معقول داده شود. زمین‌هایی حصارکشیده با همان طرح دکتور غنی در برنامه‌هایش باید عملی شود.

دشمن بعدی تاپی، برخی به‌اصطلاح تاجران ملی است که حالا خون مردم را در شیشه نگه داشته‌اند و هر زمان قیمت سوخت را تغییر می‌دهند، با رانت وارد می‌کنند و با پشتوانۀ سیاسی احتکار. این‌ها بزرگ‌ترین بازندگان این بازی خواهند شد. حتمن برای نشدنش خراب‌کاری می‌کنند، چنان‌که تا حالا با شرکت‌های امنیتی خصوصی قلابی و نیروی مسلح شخصی و برخی لابی‌های دولتی کرده‌اند.

سفیر ما در پاکستان هم باید به‌طور جدی از هر لابی‌گری منع شود. اگر همه این دشمنان و تهدیدها و خطرها در نظر گرفته شود، تاپی یک پروژه ملی تاریخی‌ست که می‌تواند اقتصاد امروز و فرهنگ فردای ما و همه منطقه را تغییر دهد.

حاشم رسول‌زاده

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا