اسلایدشوتحلیل

شفافیت؛ راه دشوار انتخابات

سرانجام پروسه ثبت‌نام کاندیدان ریاست جمهوری مع‌الخیر به پایان رسید و این پرونده به امید آغاز بخت‌آزمایی‌های پرهزینه و آرزوی رفتن به ارگ ریاست جمهوری بسته شد. اگر بخت یاری کند و کدام تغییر و تحول ناگهانی این پروسه را مختل نسازد، یکی از این تیم‌ها سرانجام بر مسند قدرت خواهد نشست اما آن‌چه قبل از همه چیز سبب نگرانی مردم افغانستان گردیده است بی‌کفایتی کمیسیون انتخابات و اخلاق و رفتارهای کمپینی تیم‌های برتر است که در انتخابات گذشته، خاطرات تلخ و رفتارهای سخت ویران‌گر را در خاطرات جمعی مردم افغانستان به ثبت رسانده است.

گزارش یک پژوهش‌گر امریکایی پیرامون شفافیت انتخابات گذشته ریاست جمهوری که در این چند روز دست‌به‌دست می‌شود، نیز گواه برجستۀ این نگرانی است که چگونه یک پروسه ملی و سرنوشت‌ساز مورد دستبرد قرار گرفته و ارادۀ جمعی مردم به تمسخر گرفته می‌شود. البته قبل از نشر این گزارش نیز سلامت و شفافیت انتخابات گذشته ریاست جمهوری به شدت مورد سوال قرار داشت و افشاگری‌هایی که از ابعاد و اشکال مختلف تقلب در آن صورت گرفته بود، شفافیت انتخابات بعدی را با شک و تردیدهای فراوان مواجه کرده بود.

گزارش جدید که توسط یک پژوهشگر امریکایی و با رعایت معیارهای اکادمیک تهیه شده است، دیگر کم‌ترین فضا برای تردید و بی‌باوری نسبت به شفافیت انتخابات گذشته باقی نگذاشته و انتخابات آینده را نیز با هزار پرسش مواجه کرده است.

حالا سوالی که در همین ارتباط مطرح می‌گردد این است که آیا می‌شود از اعمال تقلب و مبادرت به جعل و دستبرد به آرای مردم در انتخابات پیش رو جلوگیری کرد؟

پاسخ به این سوال چندان دشوار نیست و اصولا باید از دو چشم‌انداز به این سوال پاسخ گفت. اگر با دید ریالیستیک به این سوال پاسخ گفته شود، واقعیت این است که پارادایم دموکراسی و محلقات آن فراورده زبان و فرهنگ به شدت متکامل و مدرن می‌باشد و از همین رو اعمال و رعایت آن در بستر فرهنگ و زبان به شدت نا‌شکفته امر بسیار دشوار دانسته می‌شود.

آگاهان امور اجتماعی به این باورند که جعل، تزویر، تقلب و دروغ‌پردازی از شاخصه‌های بارز فرهنگ و سنت‌های جوامع سنتی و توسعه‌نیافته شناخته شده است و از این رو تا زمانی‌که این پدیده‌های ویران‌گر از مناسبات اجتماعی رخت بر نبسته و جایش را به صداقت، فداکاری و روحیه خدمت‌گذاری نسپارند، اعمال هرگونه اندیشه و سیستم مدرن بشری به یک سلسله رفتارها و پندارهای شعاری تقلیل می‌یابند.

از چشم‌انداز ایدیالیستیک اما ظرفیت ذهنی و ماهیت الگوهای بشر همیشه در حال انکشاف و تحول دانسته می‌شود و مردم افغانستان نیز مانند سایر ملل مترقی می‌توانند صاحب و مالک بهترین و کارآمد‌ترین نظام سیاسی و سیستم توزیع و عرضه خدمات عمومی باشد.

بنابر‌این با توجه به فرضیه اول، نه کمیسیون انتخابات اصلاح‌پذیر است و نه چنین توان و ظرفیتی در فرهنگ و اراده سیاسی حاکم وجود دارد که بتواند نخست کمیسیون انتخابات را به یک کمیسیون کارآمد تبدیل کرده و سپس پروسه انتخابات را فارغ از تقلب و دستبرد به انجام برساند. به عبارت دیگر، قانون‌گریزی و قانون‌شکنی بخشی از پیکره اخلاق غالب در جامعه است که به این زودی و به آسانی از آن عبور نخواهیم کرد.

فرضیه دوم اما هرنوع دگردیسی و دست یافتن بشر به سعادت و خوشبختی را یک امر بشری، ساختاری و امکان‌پذیر می‌داند که دست یافتن به درجات مختلفی از آسایش و سعادتمندی در پرتو اندیشه و تلاش‌های انسانی امکان‌پذیر می‌باشد. لذا با توجه به همین فرضیه، کوره راه‌های از امیدواری باز می‌شود که ما هم می‌توانیم از این مصیبت عبور کرده و روزی مالک و مخترع میکانیزم و رویکردهای باشیم که نخست از همه انتخابات ما را با قانون و فضیلت‌های انسانی آراسته سازد.

از همین رو مردم افغانستان از تمامی اطراف درگیر در پروسه انتخابات خواهش دارد که اعتماد مردم را معیار محبوبیت قرار داده و با پرهیز از هرگونه تقلب و دستبرد، بنیان‌گذار فرهنگ و سنتی باشند که در خاطرات جمعی و برگ‌های تاریخ افتخار محسوب گردد.

البته به نیکی می‌دانیم که این خواهش و نگرش در وضعیت موجود یک آرزوی بیش نخواهد بود، اما باورمندیم که اگر اراده جدی وجود داشته باشد بسیاری از کجی‌ها راست خواهد شد و بسیاری از نقایص اصلاح خواهد گردید و در نهایت دیر یا زود کسانی از میان مردم خواهند برخواست که راه‌های رسیدن به آرزوی شیرین مردم را هموار نمایند.

فرید معروف

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا