تحلیل

چرایی بازخوانی نهضت امانی

صدسالگی استقلال از راه رسید. حکومت و شهروندان افغانستان امسال به‌صورتِ ویژه رسیدن «صدمین سال استقلال» را خجسته می‌دارند. 28 اسد که یک روز ملی و ماندگار در تاریخ کشور است، تجلیل از آن می‌تواند افق‌ها و امکان‌هایی را بگشاید تا مفهوم «استقلال»، «آزادی» و در نهایت ثمرات دورۀ امانی به‌بحث گرفته شوند.

این‌که چه نیازی داریم به گرامی‌داشت از شاه امان‌الله خان؟ آیا دورۀ امانی به‌عنوان یک متن تاریخی، گفتنی و پیامی برای افغانستان امروز دارد؟ بازخوانی روایت‌ها و عمل‌کرد‌های دستگاهِ زعامت شاه ترقی‌خواه وقت، چه چیزی را در افکار نسل امروز تازه و زنده می‌کند؟ آیا آزادی‌خواهی نسل ‌نو را می‌شود با کارنامۀ ترقی‌خواهانۀ شاه امان‌الله خان پیوند زد؟ 28 اسد، در واقع فرصتی‌ست که برای پرسش‌های مزبور، پاسخ‌های اقناع‌مند و مستدلی ارایه بداریم.

جای تردید نیست که تاریخ و اندیشۀ گذشتگان با اکنونیان همیشه در تماس و مراوده است. به‌پندارِ پژوهش‌گران تاریخ، تاریخ به‌سان رودخانه همیشۀ جاری و ساری و حرکتِ جوامع بشری به‌سوی کمال است. به‌خصوص در حوزۀ علوم انسانی که بحث از رفتار و کردار آدمی‌زاد است، مفاهیم و پدیده‌ها از ‌جایی آغاز یافته و در گذر زمان به کمال و ثمرمندی می‌رسند. یعنی فارغ از روندِ تاریخی، نمی‌توان به‌شناخت صواب دست یافت و مفاهیم زمان‌مند را درست فهمید.

بزرگی، تاریخ را این‌گونه شرح می‌دهد: «در آغاز باید این نکته روشن شود که تاریخ یک چیز نیست، بل چندین چیز است. تاریخ هم عبارت است از چیزی که اتفاق می‏افتد و هم تصویری که از آن در ذهن می‏سازیم. تاریخِ همان چیزی است که ما می‏خواهیم باور کنیم که مجموعه‌یی باشد از رویدادها یا موقعیت‏های عینی، یا وجودهای قابل شناسایی و قابلِ تشخیص واقع‌شده در زمان و مکان معین. از جهت دیگر تاریخِ عبارت از ذخیره، یادآوری، بازآفرینی و بازفهم آن رویدادها و بالاخره تأثیر آن‌ها بر شیوۀ برخورد ما با رویدادها و موقعیت‏های کنونی است.»

درختِ استقلال که حالا صدساله شده، محصول تلاش‌مندی و آزادی‌خواهی شاه امان‌الله خان و مردمان شرافت‌‌مند آن روزگار است.

شاه وقت، استقلال کشور را با مبارزه و همیاری آزادی‌خواهان گرفت و برای همیشه این روز ملی و ارزشمند را در تاریخ این سرزمین ماندگار کرد.

روز استقلال برای کشورهایی که در برهه‌یی از زمان زیر یوغ استعمار بوده‌اند، روز نمایش و تجلیل عزت و غرور است.

نمی‌توانیم انکار کنیم، وقتی پرچم سه‌رنگ کشور در سراسر این میهن به اهتزاز درمی‌آید، سربازان و پلنگی‌پوشان ما که در دل سنگر‌های داغ دفاع از وطن هستند، چه اندازه احساس غرور و آزادگی می‌کنند.

احساس مستقل بودن که در ذیل مفهوم «استقلال» قابل فهم است، انگیزه می‌دهد در برابر آنانی که آزادی و حاکمیت ما را زیر سوال می‌برند، حساس باشیم و نگذاریم غرور ملی ما مورد تهدید و تعدی قرار گیرد.

حالا به‌نظر آموزگاران علمِ سیاست، مفهوم استقلال در گذر زمان دگرگون شده‌ است و امروز استقلال اجنبی‌ستیزی معنا نمی‌دهد. چون در اولین وهله، استقلال به‌معنای طرد اجنبی، کسب حاکمیت ملی و آزادی مطرح بود. در قدم بعدی استقلال به حربه‌یی برای کسب قدرت و متهم نمودن مخالفان به‌مزدوران و سرسپردگان اجانب تبدیل شد و نظام‌های برخاسته از متن مبارزات ملی به نظام‌های وابسته و مستبد تبدیل شدند. در پرتو این‌که معنای استقلال استحاله یافته، می‌باید روابط ما با جهان مبنی بر فهم جامع از این پدیده باشد.

از این جهت، برای بررسی سیر تکوینی مفاهیم استقلال و آزادی، نیازمند هستیم به نظریات کسانی که این عناصر را هسته‌گذاری کرده یا معنای وزین به آن بخشیده‌اند مراجعه نماییم.

شاه امان‌اللهس، همان پیش‌فهم جامعه ماست در عرصۀ استقلال‌طلبی و آزادی‌خواهی در یک‌سدۀ اخیر.

پیام و ثمرات دورۀ امانی برای افغانستان امروز را می‌شود به‌گونۀ اجمالی و موجز این‌طور برشمرد:

در زمان شاه امان‌الله خان، چند مسالۀ حیاتی و بنیادی هسته‌گذاری شدند؛ مانند: حصول استقلال کشور، نهادینه‌سازی کثرت‌گرایی و پلورالیسم، تکریم به جایگاه زنان به‌معنای مدرن آن و گسترش و توسعۀ مطبوعات.

این مسایل را صد سال‌پیش کسی طرح و عنوان کرد که عضو خانوادۀ سلطنت بود و خود زعامت امور را به دست داشت، اما خلاف سلف خویش تابوبراندازی می‌کند و در حمایت از روشن‌فکران، نویسندگان، مطبوعات و حقوق شهروندی آستین بالا می‌زند و روحیۀ آزادی‌خواهی، بحث برابری جنسیتی و کثرت‌باوری را بنا می‌نهد.

تحجرگرایان بدون شک، قدرت هضم این مباحث را نداشتند و دست به شورش زدند، اما آنچه مهم است، این است که این مباحث در زمان امان‌الله خان طرح و عملی شدند و پدیدۀ مدرنیزاسیون برای اولین بار در تاریخ افغانستان پایه‌گذاری شد.

این‌که آبشخور کثرت‌گرایی، بحث برابری جنسیتی، آزادی‌خواهی در جامعه کنونی ما صددرصد به اندیشه‌های دستگاهِ فکری شاه امان‌الله خان گره نمی‌خورند، به این معنا نیست که ثمرات و اثرات آن اهتمام‌ها و تلاش‌ها را دست‌کم بگیریم و رد پای جریان ترقی‌خواهی شاه وقت را در فعالیت‌های آزادی‌خواهانه امروز درک نکنیم.

ملل‌ها و ملت‌ها در جهان معاصر، تاریخ و گذشتگان خود را طوری به کنکاش و بازآفرینی می‌گیرند که عناصری مانند همبستگی، انسجام و هم‌‌روایت‌‌بودن خود را تقویت کنند. حتا افراد جنجالی و مساله‌دار را از نصاب تعلیمی و آموزشی حذف می‌کنند و افکار آنان را واجد جایگاه در متن تاریخ خود نمی‌دانند.

رسالت نسل‌ جوان و آگاه این است، شخصیت‌هایی را گرامی بدارند که نام و نشان آنان تداعی‌کنندۀ هم‌گرایی، مدارا و تساهل است.

کسانی مورد بازخوانی قرار گیرند که کارنامه و یادنامه‌شان نقشه‌یی است برای توسعه و بالندگی جامعه در عرصۀ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.

شاه امان‌الله خان چهرۀ درخشان ترقی‌خواهی یک سدۀ اخیر افغانستان است که پیام و کلام او با نحله‌های فکری آزادی‌خواهان امروز جامعه ما، هم‌صدایی می‌کنند.

سرمقاله/ سید اصغر اشراق

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا