تحلیل

آتش‌بس طالبان برای جنگ دیگر!

از قول روزنامۀ وال ستریت ژورنال امریکایی گزارش شده که هیئت رهبری طالبان، پس از فشارهای ایالات متحد امریکا بر اسلام‌آباد، قرار است به یک هفته آتش‌بس موقت موافقت نمایند.

این گزارش اما درست زمانی تیتر اخبار می‌شود که در اثر یک حمله تهاجمی جنگجویان طالبان بر یک پوستۀ امنیتی سربازان دولتی در ولایت هلمند، دست‌کم ده سرباز افغان جان باخته‌اند.

 از سوی دیگر جمع و جماعتی نامتجانس چشم به لطف و عنایت طالبان دوخته‌اند. گویا آن‌ها آمادۀ خودگذری در راستای اسقرار صلح و ثبات در افغانستان‌اند. از همین رو با توسل به ابزارهای مختلف تبلیغاتی سعی می‌ورزند دولت را مانع استقرار صلح معرفی کرده و قباحت طالبان را جلوه‌های وطن‌دوستی تفسیر کنند.

تحت تاثیر همین باور، در ماه‌های اخیر تعداد قابل توجهی از رهبران احزاب سیاسی، فعالان سیاسی و مقام‌های پیشین دولتی، رهسپار قطر شده و در اشکال مختلف ارادت و اخلاص‌شان را نسبت به رهبری طالبان اظهار کرده و پیروزی‌شان را بر ایالات متحد امریکا در افغانستان تبریک گفته‌اند.

این رفت‌وآمد در ماه‌های پسین به یک ترافیک سنگین تبدیل شده است که خیلی‌ها هنوز در حسرت سفر به مقر سیاسی طالبان به سر می‌برند.

در آن سوی قضیه اما طالبان که به چیزی کمتر از استقرار امارت اسلامی راضی نمی‌شوند، مست از شیرۀ خشخاش پیروزی‌اند و تصور می‌کنند پس از چندین سال جنگ‌وگریز سرانجام توانسته‌اند بزرگترین ماشین جنگی جهان را در افغانستان متوقف ساخته یا به عبارت دیگر ایالات متحد امریکا را در این سوی عالم زمین‌گیر کرده‌اند.

در این میان اما آنچه غایب است و مطمینا که هیچ گونه دقت و پرداخت ذهنی به آن صورت نگرفته، پدیدۀ صلح و استقرار آن در افغانستان است که جمعی بی‌خبر از پیچیدگی بازی‌های سیاسی، به آن چشم دوخته و عاشقانه به آن دل سپرده‌اند.

گروه طالبان که خود را امارت اسلامی می‌نامند، جریان پیچیده و چندلایه نیست که مطالعه و شناخت آن دشوار باشد و یک سیاست‌مدار بافکر نتواند فهم درستی از آن به دست آورده و دچار اشتباه محاسباتی گردد.

کسانی که از فراز و فرود مجاهدین تصویر و تصور دقیق دارند، طالبان را ادامه روایت مجاهدین می‌دانند که در همان کانتکس سیاسی تربیه و تعبیه شده‌اند تا برای تامین اهداف استراتیژیک اسلام‌آباد سربازی کرده و از تامین ثبات و استقرار صلح در افغانستان جلوگیری کنند.

از اهمین رو همان‌گونه که جریان‌های جهادی با پوشۀ دینی- مذهبی مورد عنایت و حمایت اسلام‌آباد و بلوک غرب قرار گرفته بودند، گروه طالبان نیز به مقتضای امنیت ملی پاکستان تربیه و حمایت گردیده است که در غایت آن چیزی به نام تامین صلح و امنیت در افغانستان دیده نمی‌شود.

به تعبیر واضح‌تر، طالبان برای استقرار صلح، مدیریت سیاسی و مدیریت فرایند توسعه یک کشور ساخته نشده‌اند. از همین رو داشتن چنین انتظار از طالبان، چیزی بیشتر از حماقت عریان سیاسی نیست که متاسفانه بخشی از سیاست‌های غالب پیرامون گفتگوهای صلح قرار گرفته است.

شرایط و خصوصیات انتروپولوژیکی کشورما دو ابزار بسیار موثر و نیرومند را در اختیار طالبان قرار داده است که یکی علایق دینی- مذهبی و دیگری علایق قومی می‌باشد که توسل به آن برای خیلی‌ها  به یک روایت جذاب و برانگیزنده تبدیل شده است.

کسانی که در پشت این بازی قرار دارند، به خوبی از کاربرد این دو ابزار آگاهی دارند. به دلیل همین آگاهی، توانستند به‌رغم تمام ویرانگری‌ها، سربریدن‌ها و خردستیزی‌های طالبان، در محافل داخلی و مجامع بین‌المللی از آن‌ها قباحت‌زدایی کرده و آنان را به عنوان شریک قدرتمند بحران افغانستان مطرح نمایند.

این قباحت‌زدایی اکنون به درجه‌یی رسیده که قاتلان دیروز مردم افغانستان به‌عنوان ناجیان امروز مردم قامت برافراشته‌اند و مخالفت با آنان، سنگ‌اندازی در مسیر استقرار صلح و تامین امنیت دانسته می‌شود.

واقعیت اما این است که طالبان در یک جنگ نیابتی در راستای تامین منافع استراتیژیک اسلام‌آباد با دولت و مردم افغانستان در جنگ‌اند. از همین رو کوچک‌ترین یا کمترین نیت و هدفی هم در فرایند حمایت از آن‌ها برای تامین صلح و امنیت در افغانستان مد نظر گرفته نشده است.

همان‌گونه که مجاهدین برای تامین صلح و حکومت‌داری ساخته نشده بودند، طالبان نیز چیزی بیشتر از آدم‌کشی و ویرانگری نیاموخته‌اند که اکنون بتوانند کارگزاران صلح و نظام سیاسی قرار گیرند.

از این رو، آتش‌بس طالبان و فراتر از آتش‌بس، هر گونه اظهار نظری که از آدرس طالبان در مورد توقف جنگ و تامین صلح و امنیت در افغانستان مطرح می‌گردد، دیکته‌های سفارش‌شدۀ اسلام‌آباد است که به‌عنوان یک استراتیژی امنیتی طرح و تدوین گردیده و طالبان عامل پیاده کردن این استراتیژی می‌باشند.

محال است که گروه طالبان در راستای تامین صلح و امنیت در افغانستان مفید باشند؛ مگر اینکه استراتیژی امنیتی اسلام‌آباد بازتعریف گردد که در حال حاضر چنین اقدامی از طرف اسلام‌آباد صورت نگرفته است.

سرمقاله/ هادی میران

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا