مقالات

سفر به سرزمین بودا

(جُستاری دربارۀ فرهنگ، سیاست و اقتصاد مردم تایلند)

تایلند؛ سر‌زمین بودا و بنکاک پایتخت این کشور به شهر فرشته‌ها مشهور است. تایلند به معنای سرزمین آزادی است. نام این کشور به اندازۀ خود این کشور زیبا و پرجاذبه است. با مردمی آرام، خون‌گرم و طبیعت‌دوست داشتنی!

نگاه کوتاه به گاه‌شناسی رویدادهای تاریخی و فرهنگی این کشور ما را با فرهنگ غنی و میزان رواداری و شکیبایی این مردم آشنا می‌کند. کشوری که به‌رغم تجربه سال‌ها حکومت نظامی، کمتر شاهد خشونت بوده است. انتقال قدرت همواره مسالمت‌آمیز و کودتا برای براندازی نظام‌های حاکم همواره بدون خونریزی بوده است.

آموزه‌های حضرت بودا، معابد و استوپه‌ها در همه‌جا دیده می‌شود، در پیام‌های اخلاقی بودا، حس و آرامشی نهفته است که آدمی را از تیره‌بختی و اندوه می‌رهاند. تایلند سرزمین روشنایی و فرصتی است برای آرامش روح و روان.

این کشور با بیش از 68میلیون جمعیت در ردیف کشورهای ثروتمند جنوب آسیا قرار دارد و ارزش پولش بالاتر از هند و  کشورهای اقمار هند است. تایلند جزو کشورهای موفق جنوب آسیا در جلب و جذب توریزم است. سالانه میلیون‌ها نفر از سراسر جهان به این کشور سرازیر می‌شوند. تایلند مقصد تفریح و سرگرمی بسیاری از شهروندان اروپایی و امریکایی است.

بنکاک پایتخت این کشور با بیش از هشت‌ونیم میلیون جمعیت یکی از پیشرفته‌ترین و زیباترین شهرها در جنوب آسیاست.

بهومیبول آدولیادج پادشاه تایلند است. (متن زمانی نبشته شده که پادشاه زنده بود) از او به‌عنوان رامای نهم، یا پادشاه نهم از سلسله چاکری یاد می‌گردد.

تصاویر و حضور معنوی رامای نهم پادشاه تایلند در همه‌جا محسوس است. گرچه این شاه 88ساله این روزها وضعیت صحی خوبی ندارد و در شفاخانه‌یی در بنکاک بستری است، اما مردم تایلند برای سلامتی او دعا می‌کنند و حضور او را برای همبستگی ملی و پیشرفت کشورشان مهم و حیاتی می‌دانند. او از 1946 به این سو شاه تایلند بوده است. طولانی‌ترین دورۀ فرمانروایی در جهان با هفتاد سال سلطنت.

ملکه و پادشاه تایلند در جریان بیش از 70سال حکم‌روایی برای وحدت و پیشرفت تایلند، حفظ سنت‌های دیرین و غنی این کشور سخاوتمندانه تلاش کردند.

 این سلسله همواره ترویج‌کننده و پاسدار آموزه‌های بودا بوده‌اند و بزرگ‌ترین معابد و استوپه‌ها را با معماری‌های شگفت‌انگیز و خیره‌کننده در تایلند بنا کرده‌اند. مردم احترام ویژه به شاه و ملکه دارند. شاه تایلند قدرت و اختیارات را به مردم داده است، اما در برخی موارد زمانی که احساس کند کشور در خطر است یا اختلاف‌های داخلی بالا می‌گیرد از صلاحیت‌های خود استفاده می‌کند. این کشور در سال‌های اخیر شاهد ناآرامی‌های سیاسی بود و اختلاف نظر بین حزب حاکم و احزاب مخالف هر از گاهی پای مردم را به خیابان می‌کشاند. حتا در برخی موارد منجر به اعلام حکومت نظامی شد، اما دولت این کشور تمام ناآرامی‌ها را از راه مسالمت‌آمیز و بدون خون‌ریزی حل کرد. در برخی از رویدادها به طور مثال در مسالۀ شورشیان جدایی‌طلب مسلمان، در جنوب دولت تلاش کرد تا پیمان صلح را با جدایی‌طلبان امضا کند و زمینه‌های خشونت را از بین ببرد. گرچه در چندین مورد در جنوب تایلند شاهد حمله‌های شورشیان مسلمان به مراکز پولیس بود، اما این حمله‌ها منجر به خشونت‌های دامنه‌دار و انتقام‌گیری نشد.

تایلند تا پیش از 1939 به کشور “سیام” شهرت داشت و سیام نام رسمی این سرزمین بود. سیام آن روز و تایلند امروز تاریخ غنی و دیرینه دارد.

پیش از تولد بودا در دورۀ پیشا‌‌تاریخ، یعنی حدود بیست‌هزار سال پیش این جزیره مسکونی بوده است. تحقیقات باستان‌شناسی در فلات خورات در شمال شرق تایلند نشانه‌هایی از انسان پیشاتاریخی را کشف کرده‌اند. این یافته‌ها سه‌هزار سال پیش از میلاد است. این یافته‌ها نشان می‌دهد که به‌طور مثال در هزارۀ چهارم پیش از میلاد، دهقانان به کشت برنج در این سرزمین می‌پرداختند.

در سدۀ نهم پیش از میلاد سلسلۀ مان و خومر (خمر) در این سرزمین بنای پادشاهی را نهاد. سیاست، دین و فرهنگ ترکیب زیبا از سلسلۀ «مان» و «خومر» ساخته بود.

تولد تایلند جدید 

سال 1782 آغاز حکم‌رانی دودمان چاکری و سرآغاز پادشاهی راما یک  در کشور سیام است. رامای اول بنیان‌گذار کشور سیام (تایلند امروز) است.

 با شروع سلطنت سلسلۀ چاکری و بر تخت نشستن پادشاه راما یکم  پایتخت جدید در بنکاک تاسیس شد. سال‌های 1804 تا 1868 عصر سلطنت مانکات (رامای چهارم) بود. در این عصر پیشرفت‌های زیاد در تایلند رونما شد. طرح نوسازی و مدرن‌سازی تایلند ریخته شد. این پروسه نوسازی با قدرت تمام ادامه یافت از 1868 تا 1910 که چولالونگ کورن با استخدام مشاوران غربی خط راه‌آهن را در این کشور توسعه داد و حکومت‌داری سیام را مدرنیزه کرد. در 1917 در جنگ جهانی اول سیام متحد بریتانیا ماند.

در 1932 کودتای سفید و بدون خون‌ریزی علیه سلطنت مطلقه پارجاهای پاک انجام شد که این کودتا منجر به پیدایش نظام سلطنتی مشروطه گردید.  معرفی قانون اساسی نظام سلطنتی و تشکیل پارلمان از دستاوردهای این کودتا بود.

سال 1939 در تاریخ این کشور سال به یاد ماندنی است. در این سال «سیام» به طور رسمی به تایلند تغییر نام یافت و سرزمین آزاد متولد شد.

در 1941 دولت تایلند به نیروهای زمینی جاپانی اجازه داد که با استفاده از خاک این کشور به جزیره مالی که در آن زمان در اختیار بریتانیا بود پیش‌روی کند.

در 1942 این کشور علیه بریتانیا و امریکا اعلام جنگ کرد، اما سفیر تایلند در واشنگتن از بردن پیام جنگ به حکومت امریکا امتناع ورزید. مصلحت‌اندیشی سفیر تایلند این کشور را از یک جنگ خانمان‌برانداز با بریتانیا و امریکا نجات داد، جنگی که می‌توانست تایلند را به ویتنام دیگر تبدیل کند.

تردید پس از جنگ

در 1945 در پایان جنگ جهانی دوم این کشور تلاش کرد که سرزمین‌های محاصره‌شدۀ خود را از لائوس، کمبودیا و مالایا باز ستاند و شاه تبعیدی انانندا را به کشور باز‌گردانند.

بر اساس برخی روایت‌های تاریخی، ساکنان نخستین بنکاک، چینی‌های تجارت‌پیشه بودند و این شهر در 1782 پایتخت پادشاهی سیام بود.

در 1947 کودتای نظامی به رهبری فیبون سانگ خرام -او هوادار جاپان بود-  شکل می‌گیرد. تا سال 1973 نظامیان در قدرت می‌مانند.

 در 1965 دولت تایلند به نیروهای امریکایی اجازه می‌دهد که از پایگاه هوایی‌شان علیه ویتنام استفاده کنند و سربازان تایلندی در ویتنام وارد جنگ می‌شوند.

در 1973 دانشجویان شورش می‌کنند و حکومت نظامی را تا پله فروپاشی می‌رسانند. انتخابات آزاد برگزار می‌گردد، اما دولت پایدار در این کشور شکل نمی‌گیرد.

در 1976 حکومت نظامی باز به قدرت می‌رسد. در 1978 قانون اساسی جدید این کشور اعلام می‌گردد.

در 1980 جنرال پریم تینسولانندا به قدرت می‌رسد. در 1983 قدرت نظامی خود را رها می‌کند و حکومت مردمی را رهبری می‌کند و باز در سال 1986 دوباره انتخاب می‌گردد.

در 1988 جنرال چت چیا چون هوین جای جنرال پریم را می‌گیرد. در 1991 کودتای نظامی می‌شود.

جالب است که در جریان کودتا کسی کشته نمی‌شود و رهبران قدرت (برعکس افغانستان که همدیگر را می‌کشند) زنده می‌مانند.

در 1992 در انتخابات جدیدی که در ماه مارچ همین سال برگزار می‌گردد انانند مقامش را به جنرال سوچیندا کراپرایون تبدیل می‌دهد و اعتراض‌هایی علیه جنرال جدید زیاد می‌شود. تا آن‌جا که او را وادار به کناره‌گیری از قدرت می‌کند، اما او به‌طور موقت به حکومت ادامه می‌دهد و در ماه سپتامبر همین سال چوان لیک پای، رهبری حزب دموکراتیک تایلند به عنوان نخست‌وزیر انتخاب می‌گردد.

در 1995 حکومت سقوط می‌کند. بان‌هارم سلیپا از حزب ملی نخست‌وزیر می‌شود. در 1996 حکومت بان هارم به دلیل متهم شدن به فساد مالی و اداری استعفا می‌دهد.

نابه‌سامانی اقتصادی

در 1997 بحران مالی در آسیا گسترش می‌یابد و تایلند از این موج بحران در امان نمی‌ماند. بات (Baht) پول ملی تایلند در برابر دالر سقوط می‌کند. ورشکستگی و بیکاری دولت را تهدید می‌کند.

در 1998 ده‌ها هزار مهاجر کارگر به کشورهای‌شان برگرداننده شده و تلاش‌ها برای اصلاحات اقتصادی شروع می‌گردد. در 1999 اقتصاد تایلند به تدریج جان می‌گیرد و رسانه‌های تایلند مساله هزینۀ زیاد مبارزه با ایدز را برجسته می‌سازند و دولت به کمپنی‌های دوا‌سازی فشار می‌آورد تا قیمت‌های دوا را کاهش دهند.

در ماه جنوری سال 2001 حزب “تایلند جدید و عشق تایلندی” برندۀ انتخابات شد. در ماه جون 2001 پس از دیدار تاکسین از برما رابطۀ دو کشور بهتر شد و مرزهای دو کشور که در نتیجۀ جنگ در ماه فبروری بسته شده بود باز شد.

در ماه می 2002 تنش‌های مرزی و جنگ دولت برما با شورشیان منجر به تنش در روابط مرزی دو کشور شد و زمانی که ارتش تایلند به سمت آن‌ها دست به پرتاب موشک زد، مرزهای دو کشور برای مدت محدود بسته شد، اما در ماه اکتوبر همین سال روابط عادی شد و مرزها باز.

در 2003 بیش از 500 تایلندی از کمبودیا اخراج شدند. اظهارات یکی از بازیگران مشهور تایلندی در کمبودیا باعث واکنش تند دولت کمبودیا شد.  یک بازیگر تایلندی گفته بود که  کمبودیا معبد انگکار وات را دزدیده است. این مساله باعث اعتراض‌ها علیه تایلند در کمبودیا شد.

در ماه فبروری 2003 سرکوب مظنونان به مواد مخدر شروع شد و در این جریان بیش از دوهزار نفر کشته شدند و این مساله جنجال بزرگ و بحث داغ را به راه انداخت تا آن‌جا که مقام‌های قضایی متهم به کشتار بی‌رحمانه شدند.

در جنوری 2004 حکومت نظامی در جنوب کشور اعلام شد. دلیل اعلام این وضعیت، حمله‌های جدایی‌طلبان مسلمان اعلام شده بود. در این شورش‌ها شماری از شورشیان در جریان حمله به مراکز نظامی تایلند کشته شدند.

تایلند از سونامی نیز در امان نماند و در دسامبر 2004 زمین‌لرزه در عمق دریا سونامی بزرگی را در جنوب آسیا به‌وجود آورد و هزاران تایلندی و صدها جهان‌گرد در این سونامی کشته شدند، اما دولت تعهد سپرد و عملا تمام زیان‌های ناشی از سونامی را جبران کرد و مناطق آسیب‌دیده را بازسازی نمود.

تاکسین شیناوترا در ماه مارچ 2005 نخست‌وزیر تایلند شد و حزبش برنده انتخابات. در جولای 2005 پس از بالا گرفتن شورش‌ها، نخست‌وزیر تاکسین قدرت و صلاحیت بیشتری گرفت تا مسلمانان شورشی را در جنوب کشور سرکوب کند.

کودتا و خلای قدرت

در اپریل و می 2006 انتخابات فوری توسط نخست‌وزیر برگزار شد و این مساله موجی از اعتراض‌ها را علیه او برانگیخت و توسط احزاب مخالف تحریم شد. این وضعیت منجر به خلای قدرت شد و نخست‌وزیر هفت هفته در قدرت نبود.

در 2006 نخست‌وزیر تاکسین پس از آن‌که یک موتر مملو از مواد انفجاری را در نزدیکی خانه خود کشف کرد، بسیاری از سران ارتش را به اتهام توطیه علیه خودش متهم کرد. این مساله اختلاف‌های تاکسین با نظامیان را بیشتر کرد تا این‌که‌ در 19 دسامبر 2006 رهبران نظامی زمانی که تاکسین در مجمع عمومی ملل متحد بود، کودتای بدون خون‌ریزی انجام دادند و تاکسین را از قدرت کنار زدند.

در این کودتای سفید، سورایند چالننانت؛ جنرال بازنشستۀ ارتش به‌عنوان نخست‌وزیر موقت انتخاب شد. در جریان کودتا برای جلوگیری از شورش‌ها و بی‌نظمی‌ها در کشور حکومت نظامی اعلام گردید. در جنوری 2007 حکومت نظامی در نیمی از کشور لغو شد.

در اپریل 2007 نخستین نسخه پیش‌نویس قانون اساسی توسط کمیتۀ نظامی تایلند تصویب و در ماه می 2007 حزب نخست‌وزیر مخلوع تاکسین فعالیتش ممنوع شد.

در دسامبر 2007 انتخابات عمومی پای مردم را دوباره بر سر صندوق‌های رای کشاند و حزب قدرت مردم PPP که به‌عنوان نسخه جدید حزب تاکسین تلقی می‌شد برنده بیشترین آرا گردید.

در فبروری 2008 بر اساس آرای مردم ساماک ساندراواج از شاخه حزب قدرت مردم به‌عنوان نخست‌وزیر سوگند خورد و تاکسین؛ نخست‌وزیر مخلوع که به اتهام فساد مالی در خارج از کشور به سر می‌برد از تبعید بازگشت.

در 2008 تاکسین به دلیل فساد مالی با خانواده‌اش به بریتانیا فرار کرد.

سال 2008 برای تایلند سال ناآرامی‌ها و اعتراض‌ها بود. معترضان مخالف حکومت، مجتمع اداری حکومت را اشغال کردند و خواستار استعفای نخست‌وزیر ساماک ساندرواج شدند. هواداران نظام دموکراتیک در ماه نوامبر همین سال راه‌‌های مربوط به میدان هوایی را بستند و خواستار تشکیل حکومت تازه شدند.

این اعتراض‌ها بین هواداران تاکسین، نخست‌وزیر و نظامیان بر سر اقتدار تا سال 2009  و 2010 نیز ادامه یافت.

در 2011 هواداران نخست‌وزیر مخلوع تاکسین باز هم برنده انتخابات شدند و خواهر تاکسین نخست‌وزیر شد.

در همین سال، حکومت سبسایدی برنج را معرفی کرد و این مساله باعث قرض‌داری حکومت شد. تایلند در بازار صادرات برنج مقام خود را به عنوان نخستین کشور صادرکننده برنج از دست داد.

در 2012 مخالفان حکومت با پیرهن (بلوز‌های زرد) پارلمان را بسته کرد. این مخالفان خواستار محاکمه تاکسین و مخالف مصالحه حکومت جدید با نخست‌وزیر مخلوع بودند.

مخالفان حکومت یانگولاک شیناواترا را دست‌نشانده تاکسین می‌خواندند.

در 2013 حکومت با جدایی‌طلبان مسلمان در جنوب به توافق دست یافتند.  در ماه جون همین سال، حکومت قیمت تعیین‌شده برای برنج را لغو کرد که منجر به اعتراض مزرعه‌داران شد.

جنجال بر سر برگشت تاکسین همچنان ادامه یافت و این مساله منجر به اعتراض‌های بیشتر بین احزاب مخالف و موافق شد.

تایلند در سال‌های 2013  و 2014 نیز شاهد اعتراض‌های مردمی بود. در ماه جون 2014 بامیبول، پادشاه تایلند که نظاره‌گر ناآرامی‌های سیاسی بلند‌مدت بود، صلاحیت  ویژه‌یی برای تصویب قانون اساسی موقت، به نظامیان داد تا قدرت را در دست گیرند و از فروپاشی نظام سیاسی و خلای قدرت جلوگیری کنند. در ماه اگست همین سال رهبر کودتا، جنرال پارایات چن اوچا نخست‌وزیر شد.

در نوامبر 2014 سامای فازی، وزیر اقتصاد کشور وعدۀ برگزاری انتخابات مردمی را داد که در سال 2016 انتخابات برگزار شود.

در ماه مارچ 2015 نخست‌وزیر پاریات چن اوچا، به حکومت نظامی پایان داد. در ماه می 2015 حکومت نظامی همه‌پرسی را برای تصویب قانون اساسی جدید برگزار کرد. در ماه اگست 2015 یک توریست بمب‌گذار 20 نفر را در معبد هندوها در بنکاک کشت.

اکنون نیز تایلند دچار بن‌بست سیاسی  است و هنوز احزاب دخیل در قدرت نتوانسته‌اند زمینه را برای برگزاری انتخابات مردمی فراهم سازند. گرچه چندی پیش نخست‌وزیر تایلند خواستار تشکیل کمیته مصالحه و تعیین پالیسی ملی برای اصلاحات در ساختار نظام سیاسی شده بود اما به نظر می‌رسد که اختلاف‌های ریشه‌دار بین احزاب قدرتمند در این کشور رسیدن به توافق ‌نهایی را برای تشکیل حکومت دموکراتیک با مشارکت تمام احزاب دشوار کرده است.

نگاه کوتاه به رویدادهای تاریخی و سیاسی این کشور نشان می‌دهد که تایلند مانند کشورهای دیگر درگیر بحران‌های داخلی است، اما مردم و سیاست‌مداران به هیچ‌وجه به خود اجازه نمی‌دهند که به دلیل اختلافات سیاسی به منافع ملی تایلند زیان برسد. امروز این کشور امن‌ترین جای جهان است. گرچه هرازگاهی شاهد اعتراض‌های مدنی و در برخی موارد شاهد فعالیت‌های تروریستی در این کشور هستیم، اما این حرکت‌ها هیچ نتوانسته مانع پیشرفت و توسعه در تایلند شود.

تایلند سالانه میزبان میلیون‌ها جهان‌گرد از سراسر جهان است. امنیت و آرامش و سهولت‌های ویژه و امکانات فوق‌العاده برای جلب توریزم این کشور را به مقصد رویایی برای جهان‌گردان تبدیل کرده است.

سرزمین میراث‌های فرهنگی

تایلند؛ سرزمین میراث‌های فرهنگی است. نمادها و نشانه‌های فرهنگی از عصر باستان تا امروز همچنان پرنگ و پویا هستند. دیوارنگاری‌هایی که در عصر باستان برای حفظ و نگه‌داشت حافظه تاریخی مردم این سرزمین و انتقال تجربه‌ها و اندوخته‌ها به نسل‌های بعد انجام می‌شد تا امروز در این سرزمین باز روایت و بازآفرینی می‌شوند. دیدار از کاخ  سلطنتی تایلند که معروف به کاخ بزرگ Grand Palace)) است برایم از جهات گوناگون جالب بود. یکی از جاذبه‌های این کاخ بخشی است که به مناسک آیینی بودایی اختصاص دارد. در این بخش که دهلیزهای طویل قرار دارد، نقش و نگارهای دیواری توجه هر بیننده را به خود جلب می‌کند.

در دیوارهای این دهلیزهای دراز، تولد بودا، صحنه‌هایی از نشست‌های مدیتیشن و تمرکز بودا برای رسیدن به آرامش و زوال رنج آدمی به تصویر کشیده شده است. مقام نیروانا و رسیدن به عالی‌ترین مقام معنوی و آرامش جاودانگی!

این نگاره‌های دیواری توسط نقاشان چیره‌دست سرگذشت زندگی بودا و  چگونگی مراسم مردمی را که به سلک روحانیت بودایی می‌پیوستند نشان می‌دهد.

این نگاره‌ها از نظر بصری گویا و رساننده است. همچنین، افسانه‌ها و روایت‌های شفاهی که دربارۀ‌ شاهان پیشین و حکم‌روایان این سرزمین سینه به سینه نقل شده، در این دیوارها با ظرافت‌های ویژه به تصویر کشیده شده است.

کاخ بزرگ

این کاخ بزرگ سلطنتی که بودای زمردین را در خود جا داده است در سال 1782 بنا شده و این مجتمع بزرگ تنها برای اقامت شاه و ملکه نبوده است؛ بل شامل دفتر اداری شاه و بخش‌های اداری نظام سلطنتی نیز بوده و مهم‌تر از همه شامل معبد بزرگ امرالد بوداست.

 مساحت این کاخ بزرگ 218هزار متر مربع است که توسط چهار دیوار به طول یک‌هزار و 900متر احاطه شده است. در سال 1782 رامای اول بر تخت سلطنت نشست و این قصر به بهره‌برداری رسید. پیش از این مجتمع سلطنتی در جای دیگر در نزدیک تنبوری در غرب رودخانه چائو فرایا قرار داشت.

 دلایل زیاد برای رامای اول وجود داشت که پایتخت سلطنتی را از آن سوی رود به این مکان منتقل کند. رامای اول فکر می‌کرد که بودن پایتخت سلطنتی در آن سوی رود پایدار نیست. به این دلیل با صدور فرمانی تصریح کرد که این مکان نه تنها برای اقامت شاه و ملکه است؛ بل برای دفترهای اداری نیز استفاده شود. این مجتمع سلطنتی پس از آن زمان به کاخ بزرگ شهرت یافت. در میان این ساختمان‌های شاهی دو مناره بزرگ  برافراشته شد، یکی در دهلیز تخت سلطنتی دوسیت مها پراست و دومی در فراز عمارت فرا مها مونتین.

در شمال این مجتمع سلطنتی صومعه امرالد بودا یا بودای زمردی قرار دارد. مردم به این صومعه می‌آیند و از آموزه‌های بودا درس می‌گیرند و لحظاتی در سکوت، روح‌شان را پالایش می‌دهند. زیارت‌گاه بودا با طلای ناب پوشیده شده، تندیس تقدیس‌شده بودا سه پارچۀ فصلی دارد، کالای زمستانی، تابستانی و فصل باران.

در هر فصل شاه به عنوان خادم زیارت‌گاه بودای زمردین تندیس بودا را در مراسمی با کالای مربوط به فصل خاص می‌پوشاند. این مراسم شباهت‌های زیاد به گردگیری از زیارت‌گاه‌ها در اماکن مقدس مسلمانان دارد؛ تبدیل پردۀ بیت‌الله حرام و گردگیری از ضریح برخی از پیشوایان اسلامی در ایران و عراق.

بودای زمردین

تندیس بودا با سنگ سبز زبرجد پوشیده شده. این تندیس در سال 1434 از صومعه‌یی در “چینگ رای” کشف شد. در آن زمان تندیس بودا با پلستر پوشیده شده بود. مردم فکر می‌کردند که یک مجسمه عادی و معمولی است، اما بعدها راهب بزرگی که این تندیس را کشف کرده بود متوجه شد که پلستر از روی بینی تندیس کنار رفته و یک سنگ سبز در زیر قسمت بینی تندیس ظاهر شده است. راهب بزرگ به این نتیجه رسید این تندیس بودای زمردین است.

تندیس بودای زمردین در کشور لاوس در شهر “لوانگ پرابانگ” بود. بیش از 226 سال این تندیس در کشور لائوس نگه‌داری می‌شد تا این‌که در 1778 زمانی که ارتش تایلند به فرماندهی چائو فرایا چاکری ( کسی که بعدها رامای اول شد)  به لائوس یورش برد و شهر “وين تيان” پایتخت را تصرف کرد، تندیس بودای زمردین را به بنکاک پایتخت انتقال داد و در صومعۀ سلطنتی که در محوطه کاخ بزرگ قرار دارد جا داد.

این صومعه بودایی در واقع به مثابه نمازخانه کاخ سلطنتی تلقی شد. برخلاف دیگر صومعه‌ها در این صومعه هیچ راهبی سکونت ندارد. در کنار محراب این صومعه دو تندیس بزرگ بودا که توسط رامای سوم سفارش شده قرار دارد. این تندیس‌ها هزینه‌های زیاد برای رامای سوم به‌جا گذاشت، اما از آن‌جا که پادشاهان در خدمت ترویج و پاسداری از آیین بودایی بودند این هزینه را به سخاوت‌مندی تمام می‌پذیرفتند.

 این کاخ شامل بخش‌های مختلف دفتر اداری محل اقامت شاه و ملکه البته این بخش به روی دیدارکنندگان باز نبود، اما بخش مهم دیگر به استوپه‌های بودایی و مناره‌های سه ضلعی سر به فلک کشیده با رنگ‌ها و نگاره‌های حیرت‌انگیز است. جایی که تندیس بودا در آن قرار دارد با خشت طلا مزین شده و معماری با‌شکوه جلوه‌های خاص به این محل داده است.

موزیم پارچه و لباس ملکه

در سمت راست دروازۀ ورودی کاخ بزرگ، موزیم «ملکه سیری کیت» قرار دارد. این موزیم مکانی برای نگه‌داری پارچه و لباس ملکه تایلند اختصاص داده شده و ملکه شخصا برای نمایش صنعت تولید پارچه تایلندی، سبک لباس و حفاظت از این صنعت ظریف و زیبای کشور، این موزیم را در سال 2003 افتتاح کرد و تا سال 2012 این موزیم را با سیستم خنک‌کننده، سالون نمایش ویدیویی، سالون سخنرانی، کتابخانه، گالری و انواع پارچه‌ها و مدل‌های گوناگون لباس‌های مدرن و سنتی مزین ساخت.

ملکه سیری کیت، عشق فراوان به ترویج صنعت پارچه‌های تایلندی دارد و خود در طراحی و مد لباس صاحب نظر است. امروز پارچه‌های برند تایلند در بازارهای بینالمللی مشتری‌های خود را دارد. دلیل این محبوبیت جهانی افراد از خودگذشته و خدمت‌گزاری چون شاه و ملکه تایلند است که برای جهانی ساختن پارچه‌های تایلندی سال‌ها تلاش کرده تا این صنعت تقویت شود. کشورها و ملت‌هایی به دستاوردهای بزرگ اقتصادی و فرهنگی می‌رسند که پشت صحنه رهبران سیاسی و چهره‌های ملی‌شان قرار دارند و برای خدمت به وطن‌شان لحظه‌یی درنگ نمی‌کنند.

تلاش‌های سخاوت‌مندانه کسانی چون ملکه سیری کیت و کسانی دیگری سبب شده که امروز تایلند در صنعت پارچه و تولید پشمینه و پارچه‌های ابریشمی در بازار جهانی شهرت پیدا کند.

افتخارات این دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی به مردم این کشور برمی‌گردد و می‌توانند به داشته‌های‌شان افتخار کنند، اما افغان‌ها زمانی می‌توانند افتخار کنند که صنعت قالین دست‌باف افغانی در بازارهای جهان فرش شود و میوۀ خشک افغانستان زینت آرای میزهای مردمان جهان شود. صنایع دستی کشور به سوغات ارزش‌مند برای مردم دنیا تبدیل شود و با مارک و نشان افغانستان، شرم «غیرت ویران‌گری» را از پیشانی ما پاک کند.

کتابخانه ملکه

من با همکارانم در بخشی از موزیم ملی به کتابخانۀ ملکه تایلند رفتیم، دیدن کتابخانه برای من تحسین‌برانگیز بود. ملکه تایلند تنها بانوی کاخ‌نشین، مرفه و تنبل نیست که تنها به برنامه‌های تشریفاتی بیاید و خودنمایی کند. ملکه به چندین زبان زنده دنیا آشناست و ده‌ها کتاب دربارۀ مسایل گوناگون نبشته است.

ترجمه کتاب‌های مطرح دنیا به زبان تایلندی و معرفی فرهنگ ملت‌های جهان به مردم تایلند و برعکس معرفی فرهنگ‌ها و سنت‌های تایلند به زبان انگلیسی و زبان‌های مطرح دنیا بخشی از خدمات عملی و فرهنگی ارزشمندی است که ملکه تایلند در زمان حیات خود انجام داده است.

مردم می‌توانند به داشتن چنین شخصیت‌هایی افتخار کنند که به‌رغم برخورداری از بهترین مقام کشوری تن‌پروری و لذت‌های تنانگی را بر خود حرام کرد و روزها و سال‌ها عمر خود را صرف نوشتن کتاب و ترجمه کرد و در تولیدات فرهنگی کشورش سهم گرفت.

دیدار از این کتابخانه برای من حسرت و حیرت به جا گذاشت. حسرت این‌که چرا افغان‌ها از این همه دستاوردهای ملت‌های جهان پند نمی‌گیرند. به‌رغم این که شخصیت‌های اول کشور ما هر روز سفر می‌کنند و به کشورهای پیشرفته دنیا می‌روند اما فکر و ایده‌شان تغییر نمی‌کنند.

در حیرتم از این‌که ملت‌های دنیا چقدر به ارزش‌های انسانی و احترام به هم‌نوع خود بها می‌دهند و برای رهایی از فقر و خشونت آستین بالا می‌زنند. زمانی که به کرسی قدرت هم می‌رسند مسوولیت انسانی و میهنی‌شان را از یاد نمی‌برند و می‌کوشند که برای نسل‌های بعد، پیشرفت، رفاه و مدنیت را هدیه کنند.

نویسنده: کاظم ‌حمیدی رسا

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا