تحلیل

دوام جنایت برای تجارت جنگ

سید باقر واعظی

حمله بر دانشگاه کابل، یکی از سهمگین‌ترین حملات دشمنان مردم است. این‌گونه جنایات وحشیانه در حالی شدت یافته که روند گفتگوهای صلح از چندی پیش به صورت جدی‌تر آغاز گردیده است.

گرچه دولت‌مردان ما تعریف‌های متفاوت از حمله تروریستی بر مهم‌ترین مرکز اکادمیک کشور(پوهنتون کابل) داشته‌اند؛ به‌طور نمونه امرالله صالح؛ معاون اول رییس‌جمهوری در تفسیر این حمله دهشت‌گرانه، تعبیر ناکامی استخباراتی، فاجعه انسانی و همچنین این حمله دشمنان مردم افغانستان را ناشی از گندیدگی وجدان طالبان و هم‌فکران آن‌ها خوانده، و سرور دانش؛ معاون دوم ریاست‌جمهوری، حمله به دانشگاه کابل را صفحۀ دیگر از جنایت دانسته، اما آنچه پیداتر از هر پنهانی‌ست، این است که طالبان و حامیان آن‌ها خواستار هیچ نوع تعامل تعریف‌شدۀ روز در چارچوب صلح برای مردم افغانستان نیستند و یا این ظرفیت را ندارند. آنان با نگاه تمامیت‌خواهانۀ مبتنی بر استبداد دینی خود از هیچ حربه‌یی جهت شعله‌ورکردن آتش جنگ و کشتار افراد ملکی دریغ نمی‌کنند.

طالبان و گروه‌های تروریستی با بنیان مشترک فکری، دشمن اندیشه نظام مردم‌سالار و حکومت مقتدر است. اندیشه طالبان اندیشه جنگ، خشونت و حذف است. برای آن‌ها لوله تفنگ از هر اندیشۀ صلح‌آمیز مهم‌تر و در اولویت بوده و صورت عملکرد سیاسی طالبان اجین‌شده با خونریزی و جنایت است.

برای مردم، صلح هم خونبارتر از جنگ‌های دوام‌دار چندین‌ساله‌ با طالبان است، اما به هیچ بهایی آنان خواهان عقب‌گرد به گذشته نیستند.

 تشدید خشونت‌ها این را به صراحت می‌رساند که روند گفتگوهای صلح در چهارچوب و قائدۀ گفتمان سیاسی منطقی به‌هیچ وجه به‌نفع گروه طالبان رقم نخواهد خورد.

آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که این روند، خواب‌ها و رویاهای‌شان را برای سلطه بر افغانستان جدید باطل می‌کند و در چنین حالت، دوام جنگ و شکستن خطوط گفتگوهای صلح، به امتیازگیری و تجارت جنگ آنان رونق بیشتر می‌بخشد.

با این حال انتظار می‌رود حکومت با تمام توان از دستاوردهای چندین‌سالۀ نظام دموکراسی در کشور حفاظت کند و بر سر میز مذاکره با طالبان با تمام قوا بایستد و حتا با زبان جنگ و سرکوب از جایگاه مقتدرانه در گفتگوهای صلح صحبت و عمل کند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا