مقاله

آماده‌سازی کودکان برای شرایط خودمراقبتی خانگی

زهرا یزدان‌شناس، کارشناس ارشد حقوق بشر، مولف

در مواقع بحران، کودکان از آسیب‌پذیرترین گروه‌های سنی و نیازمند توجه و مراقبت ویژه می‌باشند. بر اساس آمارهای جهانی در زمینه ویروس کووید-۱۹، کودکان معمولا در بین مبتلایان یا موارد فوت‌شده نیستند؛ اما با توجه به سرعت انتشار ویروس، شرایط روحی و رفتاری کودکان و سخت بودن مقید کردن آن‌ها به حفظ نکات بهداشتی در خارج از خانه، ممکن است که باعث انتقال گسترده ویروس به دیگران شوند.

از سوی دیگر، این آمار نمی‌تواند در مورد عدم خطر این بیماری برای کودکان اطمینان قطعی بدهد. پس بهترین راه حفاظت از کودکان و بزرگسالان در قدم اول، تعطیلی مکاتب و بعد، ماندن در خانه و پرهیز از رفت و آمدهای غیر ضروری تا پایان بحران است.

برای اینکه در خانه ماندن و قرنطینه‌ (در صورت شیوع ویروس با دستور مقامات مسوول)، کمترین اثر مخرب را بر کودکان داشته باشد، لازم است به‌عنوان والدین، آرام و مسلط به شرایط باشیم و ترس‌ها و نگرانی‌هایمان را مدیریت کنیم.

کودکان در شرایط خطرناک، خود را بی‌دفاع و ناتوان می‌بینند و اگر صحبت‌های اطرافیان خصوصا والدین هم پراسترس باشد، احساس ترس و هراس می‌کنند.

در اولین فرصت ممکن و با آرامش، با ادبیاتی که برای آن‌ها قابل درک باشد با کودکان‌مان در مورد شرایط به وجود آمده، صحبت کنیم و اطلاعات صحیح به آن‌ها بدهیم.

در کنار سخنان امیدبخش و مثبت، او را نسبت به مواردی که باید رعایت شود، مطلع کنیم و از کودک درخواست همکاری و همراهی داشته باشیم.

کودکان را در آغوش بگیریم، از خاطرات و شنیده‌های خودمان در مورد بحران‌های این‌چنینی که قبلا رخ داده با روایتی داستان‌گونه صحبت کنیم.

 از ترس‌ها و نگرانی‌های خودمان در قالب کلماتی که برای کودکان استرس‌زا نباشد صحبت کنیم. از آن‌ها بخواهیم که از فکرها و ترس‌ها و اضطراب‌هایشان بگویند.

صبورانه به حرف‌های‌شان گوش بدهیم و در حد اطلاعاتی که داریم به پرسش‌های آن‌ها، جواب بدهیم.

 اطمینان بدهیم که همیشه در کنارشان هستیم و امنیت و شادی آن‌ها، اولویت اول ماست.

در آخر صحبت، با یک پیشنهاد شاد برای یک بازی فیزیکی یا فکری، ذهن آن‌ها را از مسایل تنش‌زا دور کنیم و خودمان را آماده کنیم که در کنار حمایت فیزیکی، از روح و روان فرزندان‌مان هم حفاظت کنیم.

در مورد کودکان کم سن و سال‌تر ممکن است که ترس و اضطراب در قالب گوشه‌گیری یا وابستگی شدید به پدر و مادر، بدخوابی، دل درد و علایم فیزیکی و حتی شب‌ادراری نمود پیدا کند. در چنین مواردی می‌توان از پخش موسیقی ملایم، در آغوش گرفتن و ماساژ دادن بدن برای برقراری ارتباط آرام‌بخش استفاده و با کلمات و جملات محبت‌آمیز از اینکه همیشه کنار و مراقب آن‌ها هستیم صحبت کنیم.

مواقع بحران و خطر، زمان محک زدن میزان توجه ما به مسوولیت‌ها و ادعاهایمان؛ از جمله مسوولیت پدر و مادری است. در شرایط لزوم قرنطینه خانگی، باید علاوه بر برنامه‌های معمول، با حوصله و روی گشاده برنامه‌های ویژه و مفرح‌تری برای کودکان در نظر بگیریم و وقت و توجه بیشتری به آن‌ها اختصاص دهیم.

کودکان مسوول استرس و نگرانی‌های ما نیستند و باید دقت بسیاری داشته باشیم که رفتار و گفتارمان تحت تاثیر فشار نگرانی از شرایط جاری، باعث تخریب روحیه کودکان نگردد.

اگر کودکمان به علت ترس از شرایط پیش رو، بدخلق و بهانه‌گیر شده، جملاتی مانند: «در میان این همه گرفتاری و ترس مریضی، دیگر حوصله این رفتار تو را ندارم.» از سویی باعث انتقال این ترس و وحشت به او می‌شود که شرایط، برای ما هم، ترسناک و غیر قابل تحمل است و از سوی دیگر این پیام را به کودک داده‌ایم که مواردی مهم‌تر از او در زندگی ما وجود دارد.

نوشتن و نقاشی از جمله سرگرمی‌هایی است که می‌تواند راهی برای بیان احساسات در کودکان باشد. وسایل نقاشی در اختیار کودکان بگذاریم و در حد امکان با آن‌ها همراهی کنیم و با دقت به توضیحاتی که در زمینه نقاشی‌شان می‌دهند یا متنی که می‌نویسند و می‌خوانند؛ گوش کنیم و با توضیحات درست و دلگرم‌کننده به هراس و ترس آن‌ها پاسخگو باشیم.

زمان طولانی در خانه ماندن، فرصت مناسبی است تا از خاطرات دوران کودکی و تجربیات خودمان از آن دوران، بیشتر برای کودکانمان صحبت کنیم و بازی‌های زمان بچگی خود را به آن‌ها یاد بدهیم و با آن‌ها بازی کنیم.

علاوه بر بازی، در خانه مسوولیت‌های کاری (هر چند کوچک) به کودکان بسپاریم. خصوصا در مواردی که مربوط به رفع بحران است با آن‌ها صحبت کنیم و از آن‌ها طلب یاری و همکاری کنیم. اجازه بدهیم کودک‌مان احساس مفید بودن و همراهی داشته باشد.

با توجه به آگاهی و تجربه‌هایی که از روحیات و رفتارهای کودکان‌مان داریم، تغییرات رفتاری آن‌ها را در زمان بحران، مرتب رصد کنیم. تغییرات خلق و خویی آن‌ها را پیدا کنیم و سعی کنیم با درک و دادن اطلاعات و اطمینان، آن‌ها را برطرف کنیم. انتظار نداشته باشیم با یک بار صحبت و توضیح شرایط یا بازی و تفریح، به یکباره کل اضطراب و ترس کودکان و علایم آن از بین برود. اگر با وجود انجام مستمر گفتگو و گذاشتن وقت کافی برای بازی و سرگرمی ،باز هم علایم کمتر نشد یا بدتر شد حتما از  یک مشاور کمک بگیریم.

پس از پایان این روزهای بحرانی و قرنطینه خانگی، برنامه‌‌یی در بیرون خانه ترتیب دهیم و ضمن ایجاد یک فضای شاد، با کودکان صحبت کنیم و از آن‌ها بخواهیم از برداشت و حس‌شان در زمان بحران و پایان آن سخن بگویند و مطمئن شویم که این روزهای سخت، تجربه مفیدی برای آینده آن‌ها شده است.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا