تحلیل

وطن‌داری!

سید اصغر اشراق

جنجال‌های سیاسی پساانتخابات به‌وضعیت بدی رسیده که ماحصلش تاوان برای مردم و بی‌آبرویی برای کشور است. هر دوطرف دعوای مدارا دارند، اما قبل از این‌که فاجعه رقم بخورد باید این قصه ختم به خیر شود.

داکتر عبدالله، ظاهرا دوباره بر حکومت شریکی اصرار دارد؛ حکومتی که ضررش را در چند سال گذشته شاهد بودیم.

دکتور غنی بر مشارکت جمعی که مرجع تصمیم‌گیری را واحد می‌سازد، اما کسی را از دایرۀ بازی بیرون نمی‌گذارد. ظاهرا این بهترین راه است که در این بزنگاه تاریخی که صلح پشت دروازه‌های کابل است، بتوان هر دو را مدیریت کرد.

پیشنهاد دکتور غنی برای تیم آقای عبدالله که ریاست شورای عالی مصالحه یا صلح را با جذب اعضای تیم رقیب در سطوح مدیریتی، تضمین می‌کند یک بازی برد برد است.

یک شورای عالی مصالحه که مدیریت صلح را به عهده گیرد به‌مراتب از یک ریاست اجرایی بی‌صلاحیت و بی‌جایگاه برتر است.

اتفاقا همان‌قدر که داکتر عبدالله اهل کار اجرایی نیست و در ریاست اجرایی آزار می‌دید، اهل ریش‌سفیدی و میدان‌داری صلح است.

او با نوع منش خاص و جهادمحورش، هم می‌تواند جامعۀ جوان جدید و هم جامعۀ طالبان مهاجم را کنار هم بنشاند. او می‌تواند با مدیریت صلح، نام تاریخی برای خود هم دست و پا کند و خود را به عنوان قهرمان صلح افغانستان در اذهان زنده نگه دارد؛ کاری که از عهدۀ اسلافش؛ مرحوم استاد ربانی فقید و پیر صاحب گیلانی نبرآمد. حالا او که نه رهبر جهادی است و نه پیر تصوفی، با سیاست انجام دهد.

تجربۀ او در وزارت خارجه و سخن‌گویی قهرمان ملی، او را با زوایای سیاست خارجی و کشورهای ذی‌نفع و بازیگر آشنا کرده است و تجربه‌اش در ریاست اجرایی حکومت وحدت ملی با پیچ‌وخم‌ها و همه بخش‌های اداری افغانستان.

او گزینۀ خوبی برای این امر است اگر بر طبل میان‌تهی قدرتی نکوبد که می‌داند عمر دراز ندارد.

از جانب دیگر، همان‌طور که خودش به کارآیی دکتور غنی اشاره کرده، اجازه دهد دکتور غنی زیرساخت‌های مملکت را برای یک توافق صلح و دولت بعد از آن آماده کند.

مملکت و شرایط جهان در حال سابق نیست. دورۀ کشمکش هم تمام شده و امریکا به راحتی حاضر است کشور را به طالبان بسپارد که هم شریک قابل اعتماد و ثابتی است و هم اصولش مشخص که پاکستان آن را ارایه می‌کند.

برای امریکا فرقی نمی‌کند که چه کسانی بر افغانستان حاکم باشند؛ مگر در قطر و عربستان با حکومت‌های بنیادگرا نساخته است؟!

منتها نتیجۀ اول چنین بازی، نابودی همۀ دست‌آوردها و خون قربانیان و شهدای این نوزده‌‌سال و البته واگذاری کشور به‌طور کامل به پاکستان است.

توپ در زمین داکتر عبدالله است که چطور می‌تواند با یک قرارداد جدی، جای خود و یارانش را تضمین و مملکت را نجات دهد و یا آن را به قهقرایی پیش از سال دوهزار سوق دهد!

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا