مقاله

کرونا و ضرورت روزنامه‌نگاری بحران

پوهنیار سیدعبدالبصیر مصباح؛ استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه بغلان

اشاره: در حال حاضر، بیماری کرونا به یک بحران بزرگ انسانی تبدیل شده و سرنوشت بشر را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است. باتوجه به اینکه گراف فقر در کشور بسیار بالاست؛ امکانات لازم صحی وجود ندارد و در عین حال مردم هم آن‌طور که انتظار می‌رود، بیماری را جدی نگرفته‌اند؛ مسأله بحران‌آفرینی بیماری کووید۱۹ در کشور روز به روز بیشتر می‌شود و احتمال خطرات بزرگ جانی نیز وجود دارد.

واضح است که نهادهای مختلف دولتی و خصوصی در عرصه کاهش و جلوگیری از این بحران نقش اساسی دارند. در یک نگاه کلی می‌توان گفت، سه عنصر اساسی دولت، مردم و نهادهای مدنی می‌توانند به‌کمک هم در برابر شیوع بیشتر کرونا بایستند و جلو افزایش میزان مرگ‌و‌میر را بگیرند.

در این نوشتار، به نقش رسانه‌ها به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اساسی نهادهای مدنی در مقابله با بیماری کووید۱۹ و مدیریت آن پرداخته می‌شود. دلیل توجه به وسایل ارتباط جمعی در این حوزه، به توانایی روزنامه‌نگاری بحران در جهت‌دهی افکار عمومی، بحران‌زدایی از جامعه‌ انسانی، برجسته‌سازی اخبار کرونا و ایجاد امید در جامعه برمی‌گردد.

بحران از منظر روزنامه‌نگاری

بحران را معادل واژۀ Crisis در زبان انگلیسی می‌دانند که ریشه یونانی آن Krisis به‌معنی نقطه عطف در بیماری است. فرهنگ آریان‌پور واژۀ Crisis را بحران، شور، سرگشتگی، نقطه عطف، سختی و پریشان‌حالی معنا کرده است.

دانشمندان نگاه‌ خاصی به واژه‌ بحران دارند و از منظرهای گوناگونی به این مفهوم، معنی ارایه می‌کنند. یکی از متفکران به‌نام رابینسون، «بحران را یک مقطع متراکم زمانی برای تصمیم‌گیری می‌داند که می‌تواند به‌دلیل حجم تهدیدهای ناشی از نوع تصمیم، مخاطرات بسیاری را متوجه منافع بازیگران سازد. از نظر هرمان، بحران حادثه‌یی‌ست که موجب سردرگمی و حیرت افراد می‌شود، قدرت واکنش منطقی و مؤثر را از آنان سلب می‌کند و تحقق اهداف‌شان را به‌خطر می‌اندازد. اما پرو با تفاوت قایل‌شدن بین حادثه و بحران، بحران را اختلالی عمده می‌داند که برعکس حادثه، کل سیستم را از کار باز می‌دارد، آن را با مشکلات عمده روبه‌رو می‌کند و حیاتش را به مخاطره می‌اندازد (صلواتیان و اربطانی، ۱۳۹۰: ۱۵۲).

در حرفه‌ روزنامه‌نگاری، معنای بحران با معنای این واژه در بسیاری از حرفه‌های دیگر متفاوت است. آن‌چه در حرفه‌ روزنامه‌نگاری کار روزمره است، در بسیاری از مسلک‌های دیگر بحران تلقی می‌شود. بنابراین فقط زمانی که حوادث مختلف طبیعی و یا انسانی، چنان جدی می‌شود که زمینه‌ و زمان تصمیم‌گیری، روند زندگی و ادامه حیات را با خطر رکود مواجه می‌سازد، روزنامه‌نگاران به آن به‌عنوان بحران نگاه می‌کنند. آن‌گاه ژورنالیزم بحران، به‌حیث یکی از ژانرهای ممتاز جهت مقابله با بحران‌های انسانی و غیر انسانی پا به میدان می‌گذارد.

در روزنامه‌نگاری، بحران‌ها را از چند وجه می‌توان تقسیم‌بندی کرد:

الف: ماهیت بحران‌ها

  • بحران‌های طبیعی مانند سیل و زلزله
  • بحران‌های اقتصادی مانند بیکاری تورم، رکود، تحریم
  • بحران‌های اجتماعی مانند افزایش مواد مخدر، مشکلات جوانان، تظاهرات، اعتصاب‌ها، عوارض اجتماعی کمبودهای ناگهانی در مواد مصرفی
  • بحران‌های سیاسی مانند تغییرات ناگهانی مقامات، استیضاح، کودتا، تحریم، تهدید نظامی، جنگ، عملیات تروریستی؛ (بالازاده، ۱۳۸۷: ۱۰۹).

بحران بیماری کووید۱۹

اکنون مرض کووید۱۹ به یک بحران بزرگ انسانی-جهانی تبدیل شده که بشر نظیرش را تجربه نکرده است؛ میزان گستردگی بیماری از نظر شیوع، سطح مرگ‌ومیر ناشی از مرض در کل جهان و تحت خطر قرارگرفتن زندگی و اقتصاد بشر به‌صورت روزافزون، کووید۱۹ را تبدیل به بحران کرده است.

روزنامه‌نگاری بحران

روزنامه‌نگاری بحران، نگاه ویژه‌ در فعالیت‌های رسانه‌یی است به رویدادهای غیرعادی و غیر مترقبه‌‌  که آحاد یک جامعه را به‌طور جدی تحت تأثیر قرار می‌دهد. «گرچه این نوع روزنامه‌نگاری در جهان، سابقه‌یی نسبتاً طولانی دارد، ولی همچنان که روزنامه‌نگاری تحقیقی به‌عنوان یک مکتب پیشرو و تأثیرگذار روزنامه‌نگاری، پس از واقعه‌ واترگیت در نیمه‌ اول دهه ۱۹۷۰ میلادی، جای خود را در مبانی نظری و عملی روزنامه‌نگاری باز کرد و برجستگی ویژه‌یی یافت، روزنامه‌نگاری بحران نیز پس از حمله به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویارک، اهمیت و جایگاه ویژه‌یی یافت و بیش از پیش مورد توجه مدارس روزنامه‌نگاری و رسانه‌ها قرار گرفت، رویه‌هایی نیز از دل روزنامه‌نگاری تجربی این دوره بروز کرد» (فرقانی، ۱۳۸۷: ۵۰).

باتوجه به اینکه بحران‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… در کشورها به اشکال گوناگون رونما می‌شوند، در علوم ارتباطات اصطلاحاتی مطرح است که در راستای مقابله با انواع بحران‌ها به‌کار برده می‌شود. اما «از آن‌جا که در زمان ریسک، اعضای جامعه به اطلاعات نیاز دارند و اطلاعات می‌تواند در رهایی یا خروج آن‌ها از موقعیت مخاطره‌آمیز موثر باشد، ارتباطات مخاطره و ارتباطات راهبری مخاطره در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است» (خانیکی، ۱۳۸۷: ۸۳)

در موقعیت‌های مخاطره‌آمیز و بحرانی، ایفای نقش ارتباطات که انتقال و انتشار اطلاعات و آگاهی‌ها و ایجاد پیوستگی اجتماعی و اشتراک فکری و همکاری عمومی است، به رویکردها و روش‌های جدیدی نیاز دارد که بتواند بر اختلال‌ها و موانع ارتباطی در، چه در وجه اجتماعی و فرهنگی فایق آیند.

بنابراین، در روزنامه‌نگاری بحران یا روزنامه‌نگاری ریسک، هم رسانه و هم مخاطب پیام‌هایی را در موقعیت‌های مخاطره‌آمیز و یا بحرانی ارسال و دریافت می‌کنند، از این‌رو در آن‌ها زمینه‌های چگونگی و سازوکار ارسال، دریافت و درک پیام اهمیت بیشتری پیدا می‌کند (خانیکی، ۱۳۸۷: ۹۶).

پایه روزنامه‌نگاری بحران و ریسک، بر کنشگری و مشارکت مخاطبان، اعتبار منبع و تعاملی‌بودن رسانه نهاده شده و دست‌یابی بر موفقیت در این سه فرایند، وقتی میسر است که در جریان تعاملی ارتباط، نهادها و گروه‌های مرجع نظیر شبکه‌های اجتماعی و مؤسسات عام‌المنفعه و بنیادهای مردم‌نهاد دخیل و سهیم باشند.

ظرفیت بالقوۀ روزنامه‌نگاری بحران

  • در هنگامه بحران، رسانه‌ها می‌توانند از طریق انتشار دستورالعمل‌ها و اطلاعات مرتبط، آمادگی مردم برای رویارویی با وضعیت پیش‌آمده را بالا ببرند و حامل آموزش عمومی برای مقابله با حوادث غیر مترقبه باشند.
  • رسانه‌ها می‌توانند با انتشار اطلاعات صحیح درباره شدت و میزان رویداد غیر مترقبه، از میزان اضطراب و پرسش‌های مضطربانه مردم در این زمینه بکاهند.
  • رسانه‌ها می‌توانند در حوادث طبیعی و غیر طبیعی، حمایت عمومی از اقدامات لازم برای تخفیف عواقب در حوادث طبیعی و غیر طبیعی، حمایت عمومی از اقدامات لازم برای تخفیف عواقب حادثه را برانگیزانند و نگذارند خونسردی و بی‌تفاوتی بر افکار عمومی و مقامات دولتی حاکم شود.
  • رسانه‌ها می‌توانند به تسریع در عملیات نجات و رسیدگی به وضعیت مصیبت‌دیدگان، یاری رسانند.
  • در هنگام بحران، روزنامه‌ها باید به خوانندگان خود، تصویر بزرگی از حس تداوم زندگی را القا کنند.
  • رسانه‌ها در جریان وقوع رویدادهای غیر منتظره باید عاقلانه رفتار کرده، از هیجان‌زدگی دوری کنند و مراقب کلمات و واژگانی باشند که برای بیان جزییات واقعه یا تجریه و تحلیل آن به‌کار می‌برند. ( به‌نحوی که خصومت، بدبینی، و تنفر در مردم، اقوام، نژادها و مذاهب نسبت به یکدیگر ایجاد نکنند).
  • رسانه‌ها در هنگام بحران برخلاف روال معمول نباید توجه خود را به جنبه‌ سرگرم‌کنندگی دراماتیک حوادث متمرکز کنند. به علاوه آن‌ها باید بدانند که گرایش به بزرگ‌نمایی مشکلات نیز منجر به ارایه تصاویر اغراق‌آمیز از رویداد می‌شود. همچنین در یک حادثه بزرگ، گرایش همه گزارشگران اعزامی این است که اطلاعاتی را که به‌دست آورده‌اند، با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
  • رسانه‌ها وقتی می‌توانند بهترین عملکرد را در واکنش به حوادث بزرگ داشته باشند که از دانش پایه‌یی کافی در مورد حادثه برخوردار باشند و از ارایه گزارش‌های نادرست خودداری کنند.
  • روزنامه‌گاران با اخبار و گزارش‌های خود و با اشتراک‌گذاردن اطلاعات، پیوندی میان شهروندان برقرار می‌کنند… آن‌ها حاملات اصلی ارزش‌ها و رویاهای مشترکی هستند که شیرازه‌ جامعه را حفظ می‌کند و به کشور، توان تاب‌آوردن و ادامه حیات می‌دهد. روزنامه‌نگاران می‌توانند نقش به‌سزایی در بازسازی و تقویت بافت اجتماعی، هنگام بروز بحران داشته باشند. (فرقانی، ۱۳۸۷: ۵۱-۵۲)

نقش روزنامه‌نگاری بحران در مقابله با بیماری کووید۱۹

با این وصف، دیده می‌شود که برای مقابله با بحران کووید۱۹ در سطوح مختلف جهانی، ملی و محلی سازمانی‌های دولتی، مردم و نهادهای مدنی مسوولیت عام و تام دارند. دولت‌ها می‌توانند از شیوه‌های مختلف نظیر فراهم‌سازی امکانات درمان، تبلیغات گسترده و کمک به آسیب‌دیدگان، رفع مسوولیت کنند. مردم به‌عنوان تماشاگران قربانی و یاهم قربانیان درجه اول و درجه دوم، در راستای مراقبت از تن و جان شان مسوولند. قرنطین کردن، استفاده مطلوب از امکانات و خدمات پزشکی، جدی گرفتن بیماری و… از نقش‌های اساسی مردم به‌حساب می‌آید.

در این میان، نقش نهادهای رسانه‌یی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های نهادهای مدنی بسیار مهم است. خوشبختانه در کشورما ده‌ها رسانه تصویری، شنیداری، چاپی و آنلاین فعالیت دارند. توجه به کارکردها و کژکاری‌های رسانه‌ به‌عنوان ابزار مهم اطلاع‌رسانی و ارتباطات، جدی و حیاتی است.

واقعیت این است که رسانه‌ها در زندگی انسان امروز نقشی تأثیرگذار و غیر قابل انکار دارند. نقشی که کمتر فرد منصفی می‌تواند آن را منکر شود. رسانه‌ها در فضاسازی، آگاهی‌بخشی، اطلاع‌رسانی، آموزش، توانمندسازی، ارتقا و رشد جامعه و فرد تأثیر عمیقی دارد. به‌‌خصوص رسانه‌های دیداری و شنیداری به‌دلیل بهره‌گیری از عنصر فیلم، خبر، عکس، پیام‌رسانی سریع، تأثیر مضاعفی بر اذهان افراد خواهند گذاشت.

به‌نظر نویسنده، از آن‌جا ‌که مردم جهان از وقوع و شیوع روزافزون کرونا هر روز بیشتر باخبر و متأثر می‌شوند، نظریه تأثیر قوی یا نظریه گلوله می‌تواند نگاه این نوشتار به رسانه‌ها را تشکیل دهد. نظریه گلوله که به «تئوری تأثیر قوی» وسایل ارتباطی نیز معروف است، به این نکته تأکید دارد که رسانه‌ها می‌توانند بر افکار مخاطبان تأثیر بگذارند و پیام‌رسان‌ها همانند گلوله، مغز مخاطب را متلاشی کنند.

به‌نظر می‌رسد که دریافت، انتقال و اشاعه پیام‌های ارتباطی درباره کرونا در شرایط بسیار حساس زمانی و مکانی امروز در افغانستان نه‌تنها دقت، احتیاط و حقیقت‌گویی رسانه‌ها را می‌طلبد؛ بل به تمرکز مدیران رسانه‌ها بر مقابله با این بیماری توجه گسترده دارد.

با این رویکرد، نویسنده به این باور است که رسانه‌های افغانستان از راه‌های زیر می‌توانند با کرونا مقابله کنند:

آگاهی‌دهی

آموزش‌دهی توسط نهادهای رسانه‌یی، یکی از راه‌های مهم مبارزه با کرونا در سطح جهان است. «آموزش عمومی پیرامون بحران، هشداردهی در خصوص خطرات، جمع‌آوری و انتقال اطلاعات مربوط به مناطق آسیب‌دیده، خبردهی از نیازهای خاص مردم آسیب‎دیده به‌نهادهای دولتی و سازمان‌های امدادی، فراهم‌آوردن امکان گفتگو درباره شیوه صحیح آمادگی و پاسخ‌دهی در هنگام وقوع بحران در سطح جامعه، همگی از کارکردهای مهم و اساسی است که رسانه‌ها در مدیریت بحران بر عهده دارند (گیت، ۱۹۹۴).

خوشبختانه وسایل ارتباط جمعی افغانستان، در این حوزه موفق بوده است. رسانه‌ها در عرصه اطلاع‌رسانی از آمار تلفات و مبتلایان کرونا و آموزش کلی درباره چگونگی شیوع ویروس و راه‌های حفظ و مراقبت نقش موثری داشته‌اند.

دانشمندان به این عقیده هستند که آموزش عمومی باید منجر به دست‌یابی و استفاده از دانش بومی به‌منظور حفاظت از جان و مال مردم شود و در مرحله اول زمینه شناسایی بحران، در مرحله دوم ترغیب سازمان‌های مسوول در مواجهه با بحران و در نهایت شیوه‌های مقابله با بحران را در سطح کل اطلاع‌رسانی کند.

بحران‌زدایی

بحران‌زدایی زمانی معنی می‌یابد که بحران وقوع می‌یابد. «در مرحله وقوع بحران، کارکرد اطلاع‌رسانی و خبری رسانه‌ها و نیز جلب مشارکت همگانی از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا بحران‌ها آبستن شایعات هستند و به‌منظور هدایت افکار عمومی باید به شیوه‌‌ مدبرانه‌یی اطلاع‌رسانی شوند. (روشندل اربطانی، ۱۳۸۷: ۵۵)

اما مراد از جلب مشارکت همگانی در امر مقابله با کووید۱۹، ارایه اطلاعات و ترغیب مردم به اتخاذ رویه‌های خاص جهت نجات‌یافتن از این بیماری است. شاید در بحران‌هایی مانند سیلاب‌ها و حملات تروریستی، جلب مشارکت بیشتر مفهوم حضور و همکاری با یکدیگر را برساند؛ اما در شرایطی که کرونا همه‌گیر شده؛ مشارکت از یک‌طرف به‌معنی عدم احتکار، تخفیف در کرایه‌‌خانه‌ها و کمک‌رسانی به فقرا را شامل می‌شود.

از طرف دیگر مشارکت عبارت از عدم حضور در جاده‌ها، اماکن عمومی و نهادها است. به عبارت دیگر، بیماری کووید۱۹ مفهوم مشارکت را در شرایط امروز تغییر داده و قرنطین‌کردن و استفاده از خدمات مناسب بهداشتی، یکی از بهترین‌های راه‌های مشارکت در امر مبارزه با کرونا شناخته می‌شود.

بدون شک،  با توجه به تأثیر قوی که پیام‌های رسانه‌یی بر روان مخاطبان می‌گذارند، فعالیت مطبوعات در این عرصه بسیار مهم است. اما نکته قابل یادآوری این است که مدیران مطبوعات و رسانه‌ها باید شیوه‌های خاصی جهت تشویق افکار عمومی برای‌ مشارکت در مقابله با کرونا از طریق همیاری با دیگران و قرنطین در نظر بگیرند. به نظر نویسنده، این امر به تصمیم‌گیری هیات تحریر و مدیران برجسته رسانه‌ها برمی‌گردد که چه‌کاری انجام دهند.

عبور از سطح مسأله

از آن‌جا ‌که فعالیت حرفه‌یی رسانه‌های خبری با انتقال و اشاعه اخبار پیوند خورده، دیده می‌شود که بیشترین میزان فعالیت مطبوعات این کشور در این عرصه نیز، خبری و رویدادمدارانه بوده است. با نگاهی به سایت‌های خبری و تلویزیون‌ها دیده می‌شود که اغلب پیام‌های ارتباطی در حول‌وحوش کرونا را خبرهای داغ، گزارش‌های جدی و تبلیغات مربوط به حفظ الصحه تشکیل می‌‌دهد.

 نویسنده ضمن این‌که بر این کارکردها تأکید می‌ورزد، به این عقیده است که تنها با ارایه اخبار محض و جدی نمی‌توان با کرونا مقابله کرد. راه مبارزه با این ویروس در کنار آگاهی از آمار مبتلا و شیوه حفظ‌الصحه، آگاهی از پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این بیماری ویران‌گر نیز است.

مردم ما باید بفهمند که این بیماری چه قدر می‌تواند روند زندگی اجتماعی را مختل کند و عدم توجه به آن چه خسارت‌های جانی، اقتصادی و فرهنگی را به جامعه وارد می‌کند. یکی از دلایل کم‌توجهی مردم به مراقبت از جان و عدم قرنطین کردن آنان، عدم آگاهی عمیق آنان از پیامدهای این بیماری در درازمدت است.

بنابراین، بر رسانه‌های کشور است که در کنار توجه به خبرهای رویدادمدار، به گزارش‌های فرآیندمدار و علمی نیز بپردازند. یکی از خوبی‌های چنین ژانرها این است که مخاطب را با فرایند بحران، پیامدهای سنگین آن بر زندگی و آینده بشر و تحولات ناشی از آن نیز آشنا می‌کند.

توجه به ژورنالیزم علم

بیماری کرونا به ما فهماند که مطبوعات افغانستان با کمبود گزارشگران علمی روبه‎‌روست. این نوع روزنامه‌نگاری در شرایط امروز بسیار مهم و اساسی به‌‍نظر می‌آید. اعتقاد نگارنده به این است که اگر رسانه‌های دیداری و چاپی افغانستان در زمینه‌ استخدام و پرورش روزنامه‌نگاران علمی کار می‌کردند، بدون شک ما شاهد گزارش‌ها، پکیج‌ها، پیام‌ها و محتواهای بسیار خوب علمی در عرصه بیماری کووید۱۹ بودیم. روشن است که ارایه یک گزارش موفق علمی درباره کووید۱۹ با یک گزارش سطحی، از نظر تأثیرگذاری و ایجاد تحول بر افکار عمومی بسیار متفاوت است.

پی‌نوشت‌ها:

  • اربطانی، روشندل (۱۳۸۷). تدوین الگوی جامعه مدیریت بحران با رویکرد نظم و امنیت، فصلنامه دانش انتظامی، شماره ۱۰٫
  • بالازاده، امیرکاووس (۱۳۸۷). آموزش روزنامه‌نگاری بحران، فصلنامه رسانه،سال نوزدهم، شماره ۲
  • خانیکی، هادی ۰۱۳۸۷). ارتباطات بحران، ارتباطات مخاطره: زمینه‌ها، مفاهیم و نظریه‌ها، فصلنامه رسانه، سال نوزدهم شماره دوم
  • صلواتیان، سیاوش و طاهر روشندل اربطانی (۱۳۹۰). مدیریت رسآن‌های بحران؛ رویکردی پیشگیرانه، فصلنامه پژوهش‌های ارتباطی، سال هجدهم، شماره ۲
  • فرقانی، محمدمهدی (۱۳۸۷). روزنامه‌نگاری بحران؛ دو تصویر ملی، فصلنامه رسانه، سال نوزدهم، شماره ۲

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا