تحلیل

سه اولویت حکومت مشارکت ملی

متین امین، کارشناس مسایل سیاسی

سال پار آقای لیوجنسانگ، سفیر پیشین جمهوری مردمی چین مقیم کابل به انستیتوت دیپلوماسی وزارت امور خارجه دعوت شده بود تا در پیوند به روابط دوجانبه چین و افغانستان سخنرانی کند.

در بخش پاسخ به پرسش‌ها، آقای سفیر به پرسش یکی از اشتراک‌کنند‌‌گان که پرسیده بود راز پیشرفت چین را در چه می‌بیند؟ گفت: چین وقتی خواست به یک کشور مرفه، مقتدر و توسعه‌یافته تبدیل شود، نخبگان سیاسی و رهبران حزب کمونیست، یک گفتمان ملی و کنکاش عمیق برگزار کردند تا موانع و فرصت‌های فراراه صعود چین را بررسی کنند. از دل این گفتمان ملی، همه‌شمول و عمیق، به این نتیجه رسیدیم که اگر چین بخواهد به یک کشور مقتدر، مرفه و توسعه‌یافته تبدیل شود و از سکوی جهانی به‌عنوان یک کشور تاثیرگذار عروج کند، باید سه کار ذیل را انجام بدهد:

  • ایجاد اجماع داخلی
  • حل بحران و مشکلات با همسایه‌ها
  • تعین رشد اقتصادی به‌عنوان یک اولویت ملی

من با استفاده از آن نشست و با الهام از صحبت‌های آقای سفیر، می‌خواهم بگویم که ما نیز  می‌توانیم با کاربرد این سه مهم، به بسیاری از نابسامانی‌ها و مشکلات خویش فایق آییم:

  1. در شرایطی که افغانستان با تهدید‌های استراتیژیک مانند افزایش تحرکات سیاسی و نظامی طالبان، حملات مرگبار داعشیانِ به مکاتب، شفاخانه‌ها و تجمعات مذهبی، گسترش فزاینده فقر، بازی‌های مبهم شرکای استراتژیک افغانستان، ازدیاد جرایم سازمان‌یافته در کلان‌شهرها، پیش‌روی سرسام‌آور اپیدمی کوید‌۱۹ در ولایت‌ها، بازسازی اقتصاد ورشکستۀ ناشی از جنگ، قرنطینۀ چندماهه، افزایش جنگ‌سالاران محلی و پروپاگندای گستردۀ دشمنان برای تعمیق شکاف‌های قومی و مذهبی دست و پنجه نرم می‌کند؛ از اوجب واجبات است تا اجماع ملی برای صیانت از نظام، استمرار جمهوریت، تداوم مردم‌سالاری شکننده و حراست از دست‌آوردهای ۱۸سال پسین شکل بگیرد.

اجماع ملی با تامین عدالت، تشکیل حکومت فراگیر، ترسیم خطوط قرمز‌های واضح، تعریف روشن از دوست و دشمن، مبارزه جدی با فساد و حاکمیت قانون به‌وجود می‌آید.

  1. رابطۀ ما با همسایگان یکی از مسایل بسیار پیچیده در حداقل چهل‌سال پسین بوده است. موجودیت ملیون‌ها مهاجر افغان در این کشور‌ها، اقدامات اشتباه‌ دولت‌های وقت، مسایل مربوط به مرز، رقابت‌ قدرت‌های جهانی و منطقه‌یی، حمایت از مخالفان مسلح دولت افغانستان، پدرسالار‌ی و برادر بزرگ‌پنداری برخی از همسایه‌‌ها و برخی عوامل دیگر، باعث شده رابطۀ‌ ما با آن‌ها مطلوب نباشد.

تجربۀ دنیا به ما می‌آموزد تا زمانی که نتوانیم مشکلات خویش را با همسایگان خود حل کنیم، نه ما می‌توانیم موفق شویم و نه همسایگانِ ما.

ایالات متحده امریکا، قبل از آنکه به یک قدرت جهانی تبدیل شود، مشکلات خود را با کشورهای همسایه خود به حداقل رسانید. کشورهای اروپایی تا زمانی که مشکلات‌شان را با هم حل نکرده بودند با عالمی از فقر، فلاکت و خشونت دست به گریبان بودند.

روسیۀ پوتین می‌داند اگر مشکلات خود را با چچن حل نکرده بود، هرگز در جایگاه امروزش قرار نمی‌داشت. چین و هند به‌‌رغم مشکلات مرزی، به‌طور گسترده تعاملات اقتصادی را افزایش داده‌اند. در ترکیه تا زمانی استراتیژی صفر مشکل با همسایگانِ احمد داود اغلو روی کار بود، بهترین روزهای رشد اقتصادی را تجربه می‌کرد.

خلاصه ده‌ها دلیل وجود دارد که مسایل اساسی خود را با همسایه‌‌های خود حل کنیم. ما باید قدرت اقناع آن‌ها را پیدا کنیم، تا این کشورها به‌جای حمایت از گروه‌های افراطی، غیر مسوول، غیرقابل پیش‌بینی و وابسته به ده‌ها کشور و سازمان‌های تروریستی، با دولت مشروع افغانستان کار کنند. ما منافع متقابل فراوان داریم که در یک رابطه برابر و دولت با دولت، تمام منطقه به رفاه، ثبات و توسعه دست پیدا خواهد کرد.

  1. افغانستان اولویت‌های فراوان دارد. ناامنی، موجودیت گروه‌های تروریستی، مواد مخدر، مبارزه با کرونا و ده‌ها مورد دیگر، اما از آن‌جا که حالا شورای عالی مصالحۀ ملی ایجاد شده و در چهارچوب این شورا به مسایل مربوط به صلح پرداخته خواهد شد، حکومت باید مبارزه با فقر و ایجاد رفاه در کشور را در صدر تلاش‌ها قرار دهد.

بدون نابودی فقر، یکی از عوامل بنیادین خشونت‌ در افغانستان، رسیدن به ثبات پایدار ناممکن است. متاسفانه در نزدیک به دو دهۀ گذشته، در استراتیژی مبارزه با فقر، یک خلای بزرگ وجود داشت؛ این‌که هیچ تلاش قابل ملاحظه‌یی برای بالا بردن ظرفیت‌ ولایت‌ها صورت نگرفته، در حالی که بیش از ۷۵درصد نفوس در ولایت‌ها زندگی می‌کنند.

من نگارنده در چهارسال کارم به‌عنوان رییس اصلاحات اداری زون شمال، تقریباً با هیچ والی مواجه نشدم که تعداد بیکاران، آمار دقیق فارغان پوهنتون‌ها با تفکیک رشته، ارقام فرصت‌های شغلی، منابع اقتصادی کوچک و بزرگ ولایتی و یک چشم‌انداز واضح برای رشد اقتصادی ولایت خود داشته باشد. در حالی که در آن سال‌ها با سیل عظیمی از فارغ‌التحصیلان نهاد‌های تحصیلی افغانستان مواجه بودم که همه تقاضای کار در اداره عامه را داشتند. بنابراین، اگر مسوولان درجه اول حکومت محلی بر اساس یک نگاه اشتغال‌محور گماشته شوند، می‌توانند حجم بزرگی از فارغان را به مسیر تجارت‌های کوچک مدیریت کرده، باعث رفاه و رضایت شهروندان گردند.

در حکومت جدید والی‌ها باید قدرت ایجاد اشتغال، کارآفرینی، مدیریت ظرفیت‌های‌ اقتصاد بومی، فعال‌سازی ظرفیت‌های تجارتی زنان، ایجاد بسیج و امیددادن به مردم را داشته باشند. البته این تلاش‌ها زمانی مؤثر واقع خواهند شد که مرافق باشد با کارهای بزرگ اقتصادی، از قبیل مدرنیزه‌سازی زراعت، حمایت از صادرات، استخراج مسوولانه معادن، استفادۀ درست و بهینه از موقعیت جغرافیایی و پروژه‌های بزرگ اتصال منطقه‌یی.

نوشته‌های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. روابط افغانستان با همسایه ها به ویژه پاکستان و ایران دیده سده که از سال های متمادی دنبال اهداف کلان خالص سود به نفع شان شده و مطلق ضرر را برای ما در نظر گرفته اند، آنچه که مسلم و آشکار بوده پاکستان کوشش را پیش گرفته تا جغرافیه و خاک مناطق سمت جنوب را به افروختن آتش میان پشتون ها بنام های قومی و مذهبی و همچو به عناوین مختلف قصد غصب را داشته و این سلسله از ده ها سال دولت پاکستان جریان دارد، پاکستان و ایران به افغانستان که از همه نگاه غریب فقیر شده از دست درازی و شبکه های جاسوسی و استخباراتی تحت پوشش قرار دارد و این دو کشور همسایه ُغرر شیر مانند بر ما دارد و دارد قواره جنگی می‌کند، در همچو وضعیت که ما شدیدأ تحت فشار غررش اتمی شیر مانند شان قرار داشته باشیم اقناع همسایه ها به قربانی بیشتر میانجامد، تحویل منافع بیشتر و در مقابل منافع کمتر را در نظر داشته و دارد، این خیلی روشن است که ایران و پاکستان برای همسایه خود( افغانستان) تا چی حد نفع در نظر دارد و در کل نیت شان چه بوده سیاسیون و تحصیل یافته های ما به خوبی میدانند. شخصأ از میان سه آلویت یک گذینه هم اگر سیاستمداران ما به درستی و دقت تان انجام دهد دست ما بالاست چه رسد سه گزینه پیشنهاد شده را دنبال کنند.

  2. روابط افغانستان با همسایه ها به ویژه پاکستان و ایران دیده سده که از سال های متمادی دنبال اهداف کلان خالص سود به نفع شان شده و مطلق ضرر را برای ما در نظر گرفته اند، آنچه که مسلم و آشکار بوده پاکستان کوشش را پیش گرفته تا جغرافیه و خاک مناطق سمت جنوب را به افروختن آتش میان پشتون ها بنام های قومی و مذهبی و همچو به عناوین مختلف قصد غصب را داشته و این سلسله از ده ها سال دولت پاکستان جریان دارد، پاکستان و ایران به افغانستان که از همه نگاه غریب فقیر شده از دست درازی و شبکه های جاسوسی و استخباراتی تحت پوشش قرار دارد و این دو کشور همسایه ُغرر شیر مانند بر ما دارد و دارد قواره جنگی می‌کند، در همچو وضعیت که ما شدیدأ تحت فشار غررش اتمی شیر مانند شان قرار داشته باشیم اقناع همسایه ها به قربانی بیشتر میانجامد، تحویل منافع بیشتر و در مقابل منافع کمتر را در نظر داشته و دارد، این خیلی روشن است که ایران و پاکستان برای همسایه خود( افغانستان) تا چی حد نفع در نظر دارد و در کل نیت شان چه بوده سیاسیون و تحصیل یافته های ما به خوبی میدانند. شخصأ از میان سه آلویت یک گذینه هم اگر سیاستمداران ما به درستی و دقت تان انجام دهد دست ما بالاست چه رسد سه گزینه پیشنهاد شده را دنبال کنند.

دکمه بازگشت به بالا