تحلیل

آموزش آنلاین از تهدید تا فرصت

زهرا یزدان‌شناس، کارشناس ارشد حقوق بشر

در سال تحصیلی جدید، حدود ۹‌میلیون دانش‌آموز و بیش از دوصدهزار آموزگار، به‌خاطر شرایط کرونا از روال عادی تحصیلی محروم شدند. برنامه‌های آموزش از راه دور که برای دانش‌آموزان تدارک دیده شد نیز به دلایلی کارآیی مناسب نداشته‌اند.

آموزش‌ از طریق تلویزیون، با اینکه قابلیت آن را دارد که مخاطبان عام و زیادی داشته باشد؛ به‌خاطر قطعی برق و حتی در مواردی نداشتن تلویزیون، عدم پوشش‌دهی همه سطوح و همه درس‌ها، نتوانسته خیلی کارآ باشد. در کل چنین آموزش‌هایی به‌علت یک‌طرفه بودن، فقط به‌عنوان مکمل سیستم آموزشی می‌توانند مفید باشند.

نهادهای بهداشتی و پزشکی، احتمال می‌دهند پروسه تولید دوا یا واکسن برای کرونا طولانی شود و از سوی دیگر، احتمال ظهور بیماری‌های همه‌گیر دیگر را منتفی نمی‌دانند. از این لحاظ باید به فکر چاره‌یی برای شرایط جدید بود. آموزش آنلاین یکی از گزینه‌هاست که شاهد اقبال و رویکرد جهانی به آن هستیم.

آموزش از راه دور ممکن است به‌صورت تعاملی یا یک‌طرفه انجام شود که هر کدام از این دو با توجه به امکانات ارایه‌دهنده آموزش یا ظرفیت‌ فضای مجازی، ممکن است حالت‌های مختلفی داشته باشند.

در آموزش مجازی تعاملی، در واقع فقط قسمت حضور فیزیکی حذف شده است. در اکثر آن‌ها تعداد محدودی دانش‌آموز به‌همراه یک معلم، در زمان معین و طبق برنامه مشخصی آنلاین می‌شوند. معلم درس را ارایه می‌کند و دانش‌آموزان در کلاس مشارکت می‌کنند.

در  آموزش مجازی یک‌طرفه، یک دوره آموزشی بر اساس سرفصل آن دوره از پیش تهیه شده و افراد بر اساس ضوابط زمانی سایت ارایه‌کننده یا زمان آزاد، می‌توانند با پرداخت هزینه یا رایگان از آن استفاده کنند. حتی این امکان وجود دارد که دوره را دانلود کرده و به‌صورت آفلاین استفاده کنند.

اگر همت جمعی و سازمان‌یافته در جهت تولید محتوای دروس همه مقاطع صورت گیرد شاید چشم‌انداز  آینده آموزش در افغانستان روشن‌تر از چیزی باشد که در شرایط عادی انتظار داشتیم. می‌توان از ظرفیت‌های فضای مجازی برای بالابردن کیفیت آموزش برای همگان استفاده کرد؛ یا امکان آموزش به کودکان اقشار آسیب‌پذیر خصوصا افرادی که در مناطق محروم و دور از دسترس و بدون امکانات هستند.

تعداد کم آموزگاران نسبت به دانش‌آموزان و اینکه بسیاری از همین آموزگاران هم تحصیلات مرتبط ندارند یا دوره‌یی ویژه برای آمادگی به‌عنوان یک آموزگار ندیده‌اند؛ از مشکلات سیستم آموزش افغانستان است. یکی از مزایای آموزش مجازی این است که می‌شود همین افراد زیر نظر استادان مجرب آموزشی، برای آموزگاری آماده شوند و از سویی دیگر به‌خاطر برداشته‌شدن محدودیت فیزیکی، بسیاری از افراد داوطلب نیز در سراسر دنیا می‌توانند در امر آموزش کودکان افغانستان همراهی کنند.

اولین نیاز برای استفاده از این روش، دستگاه موبایل یا کمپیوتر و سرویس انترنت است. وقتی به مشکلات آموزش در افغانستان می‌پردازیم، سخن از دانش‌آموزانی است که کل امکانات مکتب‌شان به زیلویی بر زمین و تخته سیاهی تکیه داده بر درخت یا دیوار و سقفی از آسمان بالای سرشان، در هر شرایط آب و هوایی خلاصه می‌شود.

امید داشتن به ظرفیت‌های آموزش از راه دور برای چنین کودکانی در نگاه اول خوش‌بینی به‌نظر می‌رسد ولی از سوی دیگر حال که دنیا به‌خاطر مساله کرونا به‌سمت آموزش آنلاین رفته و حل مشکلات آموزشی در لیست هدف‌های مهم بسیاری از نهادها و سازمان‌های کشوری و بین‌المللی قرار گرفته، وقت آن است تا  مسوولان حکومتی، هم در ساختار سیاسی و برنامه‌ریزی  و هم در قسمت‌های آموزشی همراه با فعالان مدنی حقوقی و آموزشی با جلب توجه و سرمایه‌های بین‌المللی این خیال خوش را به واقعیت نزدیک کنند.

در جذب نهادهای بین‌المللی خیریه و فعال در امر آموزش باید به این نکته توجه ویژه‌ داشت که برخی از آن‌ها از نتایج اقدامات قبلی که در افغانستان داشته‌اند راضی نیستند. بیشترین دلیل این نارضایتی از عدم شفافیت در هزینه‌کردن سرمایه‌هایی است که برای این پروژه‌ها صرف شده است.

اگر مسوولان و فعالان در حوزه آموزش در رویکرد جدید جامعه جهانی به آموزش و جایگاهی که آموزش آنلاین پیدا کرده است با تدبیر و شفافیت عمل کنند و بتوانند راهی برای جلب اعتماد این نهادها پیدا کنند، کودکان بسیاری که تاکنون و احتمالا در آینده از کمترین امکانات آموزشی برخوردار هستند به لطف تکنالوژی و امکان آموزش آنلاین و اقبال عمومی به آن، می‌توانند به امکانات باکیفیت آموزشی دست پیدا کنند.

آماده کردن محتوای درسی برای همه صنف‌ها و همه دروس، آموزش معلمان در زمینه کار کردن با تکنالوژی مورد نیاز سیستم جدید و آشنایی با شیوه‌های صحیح و موثر تدریس آنلاین، از اولین اقداماتی است که ممکن است تامین‌کنندگان مالی را به نتیجه برنامه خوش‌بین کند.

در صورت ادامه شرایط کرونا، اگر به این ضرورت‌ها توجه نشود و با یک عزم ملی و صرف بودجه ویژه آموزشی به آن رسیدگی نشود، عده زیادی از کودکان که از فقیرترین اقشار جامعه هستند از آموزش بی‌بهره می‌مانند. این‌ها اغلب کودکانی هستند که سال‌ها تلاش فعالان و خیرین آموزشی و صرف بودجه‌های شخصی و دولتی، مانع ترک تحصیل آن‌ها شده است.

هر کودک محروم از تحصیل که به این روش، به دنیای علم و دانش قدم بگذارد یک قدم افغانستان را در رسیدن به اهداف توسعه پایدار نزدیک می‌کند. کودکان، آینده این کشور هستند و برخورداری آن‌ها از آموزش باکیفیت، ضمانتی بر آینده روشن فردای خود ماست.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا