تحلیل

ملت واحد؛ سگنالی به اسلام‌آباد

سروش ملک‌یار

مشاور امنیت ملی کشور، در روزهای عید فطر، دو اکلیل گل بر مقبرۀ دو چهرۀ مشهور سیاست افغانستان نهاد. ابتدا احمدشاه مسعود و روز بعد در شرق، بر مقبرۀ داکتر نجیب‌الله، آخرین رییس‌جمهور جنبش چپ افغانستان.

هر دوی این چهره‌ها را نسل جوان امروز به‌خاطر ضدیت با پاکستان دوست می‌دارند. ضدیت با پاکستان، راه ملی‌گرایی مدرنی است که با سردار داوود خان بنا نهاده شد. شاید به‌همین خاطر هم مسعود بعد از فتح کابل، با داکتر نجیب از در احترام و ادب وارد شد. حتا در هنگام بیرون شدن از شهر، اصرار داشت او را با خود ببرد.

داکتر محب در حساب تویتر خود نوشته است: ‏«من در روز‌های عید از آرامگاه دو شخصیت تاریخی کشور ما دیدن نمودم که در گذشته، خانوادهٔ من با آنان تفاوت دیدگاه داشتند. اما آوردن صلح واقعی متکی به تحمل، مدارا و عبور از طبقه‌بندی‌های از قبل تعیین شده است.»

به هر حال، سیاست افغانستان در این چار دهه مرهون همین جنجال چپی و راستی بوده و به‌نظر می‌رسد که داکتر محب حالا می‌خواهد به این جنجال‌ها نقطه ختمی گذاشته و نقطۀ اشتراک همۀ آن‌ها که ملی‌گرایی است روشن‌تر دیده شود.

شاید اولین تعبیر این باشد که در آستانۀ مواجهه با آمدن گروه طالبان، هر دو گروه راستی و چپی داخل نظام باید متحد گردند و به گفتمانی واحد تبدیل شوند.

پیام بعدی این گل‌ها، عزم جدی دولت در مخالفت با گروه طالبان و به یاد آوردن زشتی‌های آنان است. درست در همین هفته، از سوی برخی منابع حکومتی سخن از بازسازی مقبرۀ عبدالعلی مزاری به بحث گذاشته شد؛ هر سه چهره‌یی که توسط گروه طالبان و تروریزم به قتل رسیده‌اند.

شاید پیام فرجامین هم، فرستادن سگنالی برای اسلام‌آباد باشد که نظام جدید در افعانستان، برایش استقلال تا سرحد مرگ ارزش دارد. بازسازی مقبرۀ داکتر نجیب، سخن نمادین و عمل سمبولیکی برای پاکستان است که غرور ملی در این مملکت حرف اول و آخر را می‌زند. یعنی از مزار تا پنجشیر و از قندهار تا ننگرهار، خطی از استواری و غرور ملی نقشۀ افغانستان را به هم پیوند زده و زنده نگه خواهد داشت.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا