اسلایدشوترجمه

چرا روسیه به‌دشمن قبلی خود دست دوستی داد؟‌

منبع: نیویارک‌تایمز/ نویسندگان: مجیب مشعل و مایکل شوارتز/ مترجم: شریفه عرفانی

هنگامی که طالبان در یکی از شدیدترین جنگ‌ها در شمال افغانستان پس از ناکامی­های پیشین به پیروزی دست یافتند؛ فرمانده ارشد ایالات متحده در سخنرانی خود علنا از حدس‌وگمان‌ها مبنی بر «کمک روسیه به شورشیان» سخن گفت، موضوعی که سال‌ها حرف‌وحدیث آن مطرح بود.

در سال۲۰۱۷ همزمان با این اتهام، در محافل دیپلماتیک کابل زمزمه‌هایی مبنی بر کمک‌هایی مثل «عینک‌های شب‌بین» و تسلیحات «ضد زره» روسیه به شورشیان به گوش می‌رسید؛ اما جنرال «جان دبلیو نیکلسون»، یکی از فرماندهان نیروهای امریکایی، هیچ مدرک قطعی دراین‌باره ارایه نکرد.

این اتهام با ایجاد آشفتگی در میدان نبرد، باعث توافق سه رقیب دیرینه؛ یعنی طالبان، روسیه و ایران بر سر منافع مشترک‌شان (خروج امریکایی‌ها از افغانستان) شد. در پیچ‌وخم هزارتوی فساد، پول و دست‌های خارجی در افغانستان، تشخیص این‌که چه کسی چه کرده است، کار ساده‌یی نبود.

جنرال نیکلسون یک‌سال بعد گفت: «رهبران افغان اسلحه‌هایی را به این پایگاه آورده و می‌گویند که آن‌ها را روس‌ها به طالبان داده‌اند؛ ما می‌دانیم که روس‌ها در این جریان دخیل‌ هستند.»

در پی ارزیابی اطلاعاتی و افشاگری اخیر امریکا مبنی بر دادن پاداش به طالبان توسط روسیه برای کشتن نیروهای امریکایی و ائتلاف؛ رهبران سیاسی در واشنگتن متحیر شدند و این رفتار خاینانه موجب تقویت رویکرد جنگ سرد درباره آینده افغانستان شد؛ هرچند روسیه و طالبان این ادعا را رد کردند.

اعضای طالبان در ماه مارچ در ولسوالی «الینگار» ولایت لغمان، افغانستان. عکس از جیم هالبروک برای نیویارک‌تایمز

هرچند این اقدام تشدید مداخله روسیه در افغانستان به شمار می‌رفت، برای بسیاری از مقامات روشن بود که روسیه سال‌ها تلاش کرد تا مناسبات خود با طالبان را مخفی نگه دارد. از نظر روس‌ها، دولت افغانستان کاملا متکی به ایالات متحده و حتی آن‌قدر شکننده بود که بدون حضور امریکا، نمی‌توانست به حیات خود ادامه دهد.

مقامات افغانستان و امریکا و دیپلمات‌های خارجی نیز با سال‌ها تجربه در کابل، در مصاحبه‌های خود می‌گویند کانال دیپلماتیک ایجادشده از یک دهه پیش بدین‌سو بین روسیه و طالبان، اخیرا به اتحادی سودمند بین آن‌ها تبدیل شده و در پوشش آن کرملین دوباره موفق به اظهار وجود در منطقه شده است.

تحلیلگران می‌گویند که این تغییر رویکرد همزمان با افزایش خصومت بین ایالات متحده و روسیه بر سر جنگ داخلی سوریه و سایر درگیری‌ها و همچنین ناامیدی روسیه از افزایش بی‌ثباتی در افغانستان و کاهش سرعت خروج ایالات متحده است.

اکنون ایالات متحده براساس موافقت‌نامه خود با طالبان، حتی بدون دستیابی به توافق نهایی صلح بین آن‌ها و دولت افغانستان، درحال خروج نیروهایش از افغانستان است؛ چیزی که سال‌ها در پی آن بود.

مقامات و تحلیل‌گران می‌گویند که روسیه با تلاش‌های پنهانی خود در پی به ستوه آوردن و برآشفتن ایالات متحده همزمان با خروج نیروهایش از افغانستان است، نه ایجاد تغییری چشم‌گیر در روند جاری این کشور.

جنرال نیکلسون که بازنشسته ارتش است، در این مورد به کمیته امور خارجی مجلس درباره کمک‌های نظامی روسیه به طالبان توضیح داد. او گفت: «این اقدامات بسیار ناچیز، درواقع برای تغییر بازی طراحی نشده بود؛ به‌عنوان‌مثال طالبان موشک‌های زمین‌به‌هوا می‌خواستند که روس‌ها از آن امتناع کردند؛ بنابراین به نظر من حمایت آن‌ها از طالبان همواره تابع قواعد و مقرارت خاص خودش بوده است.»

تصویری از سربازان امریکایی در ولایت هلمند در خزان گذشته که پس از امضای توافق‌نامه با طالبان در حال خروج از افغانستان هستند. عکس از جیم هالبروک برای نیویارک‌تایمز

بعضی نیز به اقدامات بسیار جدی‌تر امریکایی‌ها در حمایت از شورش مجاهدین علیه اتحاد جماهیر شوروی در دهه۱۹۸۰ اشاره کردند.

مارک پلیمر پولوس، افسر پیشین سیا در افغانستان که سال پیش هنگام عهده­داری رهبری عملیات سیا در اروپا و آسیا بازنشسته شد، می‌گوید: «ما نیز همین کار را کردیم؛ هنگام خروج روس‌ها از افغانستان، به تنش‌ها دامن زدیم.»

وی گفت: «پوتین، شاگرد تاریخ است.»

با آشفته شدن وضعیت میدان جنگ در سال‌های اخیر، ظن مقامات به کمک‌های بیشتر روسیه به طالبان افزایش یافت؛ اما آن‌ها غالبا نمی‌توانستند به‌جز تهاجمات گاه‌به‌گاه، تسلیحات و مهمات جدید – که می‌توانست منابع مختلفی داشته باشد ‌- مشخصه‌ها و جزئیات بیشتر این ماجرا را روشن کنند. مقامات اطلاعاتی افغانستان می‌گویند که افزون بر حمایت همه‌جانبه پاکستان از طالبان، ایران نیز بیش‌ازپیش با تلاش برای کمک به شورشیان، اغلب از کانال‌های مشابه روس‌ها استفاده می‌کرد.

گمانه‌زنی‌ها زمانی قوت بیشتری یافت که طالبان در سال‌های۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ دوبار با تصرف شهر کندز، مرکز این ولایت، بر نیروهای نظامی ایالات متحده پیشی گرفتند.

طبق اظهارات مقامات کنونی و پیشین امنیتی افغانستان، سازمان استخباراتی این کشور با زیرنظر گرفتن فرمانده جاه‌طلب طالبان در منطقه – که سازمان‌دهی این حملات را به عهده داشت‌ – توانست رفت‌وآمد وی به یک پایگاه مهم اطلاعاتی روس در دوسوی مرزهای تاجیکستان را ردیابی کند. کندز همچنین پایگاه عملیاتی دو تاجر افغان نیز بود که بنا بر اظهارات مقامات اطلاعاتی امریکا در توطئه پاداش بین افسران اطلاعاتی روس و جنگجویان طالبان به‌عنوان واسطه عمل کرده‌اند.

آمودریا، مرز بین افغانستان و تاجیکستان. عکس از جیم هالبروک برای نیویارک‌‌‌تایمز

مقامات امریکایی می‌گویند که آن‌ها چندین بار به‌علت کمک روس‌ها به طالبان با آن‌ها درگیر شده‌اند؛ اما ازآنجاکه ادعاهای آن‌ها فاقد جزئیات لازم بوده، هرگز اهمیت خاصی پیدا نکرده است. مقامات روسی می‌گویند که به آن‌ها هیچ مدرک مستندی ارایه نشده است.

سه دهه پس از خروج ارتش شوروی از افغانستان، روابط فرهنگی، اقتصادی و غیررسمی روسیه در این کشور همچنان ریشه‌های عمیق خود را حفظ کرده است. هرزمان روسیه به دنبال اعمال‌نفوذ در افغانستان بوده، چه صلح‌طلبانه و چه غیرازآن، همیشه در کشور میزبان، دوستانی برای کمک‌ گرفتن داشته است.

جنرال‌های آموزش‌دیده ]افغان[ در اتحاد جماهیر شوروی که سال‌ها با دریافت معاش از امریکا نیروهای کشورشان را فرماندهی می‌کردند؛ بازرگانانی که همواره لاف دوستی با ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه را می‌زنند؛ سیاست‌مدارانی که باوجود افزایش ثروت‌شان از راه عقد قرارداد با امریکایی‌ها جای‌پایشان در مسکو را حفظ کرده‌اند.

در دهه نخست جنگ، ایالات متحده نگرانی چندانی از دستیابی عمیق روسیه به جامعه افغانستان نداشت؛ زیرا دولت آقای پوتین با ماموریت امریکا برای شکست القاعده و گروه‌های اسلامی – ازجمله طالبان که مسکو نیز آن را تهدید به شمار می‌آورد‌ – همسو بود.

اسناد دیپلماتیک منتشرشده توسط ویکی‌لیکس نشان‌دهنده تلاش‌های هوشمندانه طرفین برای هماهنگی فعالیت‌ها در افغانستان است. مقامات روسی در مبارزه با تروریسم با سخن گفتن از «مشت واحد»، خواستار «وحدت و یک‌صدایی» با امریکا شدند.

خسارت ناشی از انفجار موتربمب در سال گذشته در کابل. عکس از جیم هالبروک برای نیویارک‌‌تایمز

اما با ادامه جنگ در افغانستان و افزایش اختلاف‌نظر میان دو قدرت بر سر بحران‌های سوریه و اوکراین، روس‌ها رفته‌رفته با ناکام دانستن ماموریت ایالات متحده، حضور امریکا در منطقه را تهدید به شمار آوردند.

اکنون مقامات اطلاعاتی امریکایی می‌گویند آغاز ارتباط میان روسیه و طالبان به هشت سال پیش بازمی‌گردد؛ حدودا زمانی که آقای پوتین پس از وقفه چهارساله در سمت نخست‌وزیری، با اراده‌یی قوی‌تر برای ستیزه با غرب ریاست‌جمهوری را دوباره به دست گرفت.

بی‌اعتمادی به‌زودی آن‌قدر شدت یافت که مقامات روسی، ایالات متحده را متهم به دست داشتن در ظهور دولت اسلامی در افغانستان (حدود سال۲۰۱۵) کردند؛ زیرا نخستین جنگجویان این گروه را عمدتا شبه‌نظامیان افراطی آسیای میانه تشکیل می­داد؛ کسانی که آرزویشان شرکت در جنگ مقدس علیه روسیه بود.

آقای پوتین در جلسه شورای امنیت روسیه در سال۲۰۱۳ گفت که کشورش دیگر نمی‌تواند در مقابل ناکامی‌های ایالات متحده و شرکای آن بی‌تفاوت بماند. وی در این جلسه افزود: «ما به یک استراتژی عملی و روشن نیاز داریم که تحولات احتمالی مختلف را درنظر بگیرد.» او همچنین ادامه داد: «هدف این است که مطمین شویم از منافع روسیه تحت هر شرایطی محافظت می‌شود.»

ضمیر کابلوف، کهنه‌سرباز جنگ اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان و طبق گزارش‌ها، عامل پیشین استخبارات روس، رهبری این مجموعه پروژه‌ها را در جبهه دیپلماتیک به عهده داشت.

ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه سال گذشته در مراسم یادبود سربازان کشته‌شده در درگیری‌های داغستان. عکس از الکسی نیکلسکی

آقای کابلوف علنا به‌علت ضعف در دولت افغانستان و ناکامی در مبارزه علیه اسلام‌گرایان تندرو در این کشور، انتقاد از ایالات متحده را آغاز کرد و به‌تدریج طالبان افغانستان را نهادی ملی معرفی کرد که هیچ تهدیدی فراتر از مرزهای کشور ندارد و می‌توان با این گروه وارد مذاکره شد.

گزارش‌ها درباره سفر چهره‌های طالبان به روسیه افزایش یافت و درست همزمان با نهایی کردن جزئیات خروج امریکا توسط ایالات متحده و طالبان، روسیه رهبران طالبان را با تعداد زیادی از چهره‌های سیاسی افغانستان برای شرکت در نشست‌هایی برای گفتگو درباره آینده سیاسی این کشور به مسکو فراخواند.

ازآنجاکه ایالات متحده حضور نظامی خود را کاهش داده است، برای به دست آوردن اطلاعات و عملیات ضدجاسوسی به شرکای افغان خود متکی است. آنچه مقامات امنیتی افغانستان در سال‌های اخیر، به‌ویژه در شمال شاهد آن بودند، واقعیتی کاملا آشفته و بی‌سروسامان است.

مقامات می‌گویند که تقریبا همزمان با افزایش تمرکزشان بر فعالیت‌های روسیه، افغان‌ها نیز اطلاعاتی درباره توطئه ایران برای توزیع تسلیحات میان جنگجویان و فرماندهان شورشیان به دست آورده‌اند؛ تسلیحات روسی که از مسیر تاجیکستان وارد افغانستان شده بود. یکی از مقامات ارشد افغان می‌گوید که این توطئه دیری نپایید؛ زیرا ایران پس از آگاهی از ردوبدل شدن تسلیحات عرضه‌شده خود در بازار سیاه، به آن خاتمه داد.
روس‌ها اغلب صدها میلیون دالر از واردات سوخت برای نیروهای ناتو و افغانستان به‌عنوان راهی برای تزریق پول به افغانستان و حصول اطمینان از حفظ نفوذ و منابع اطلاعاتی به نفع خود بهره برده‌اند.

یکی از مقامات ارشد پیشین افغانستان می‌گوید که روس‌ها به‌جای انتقال مستقیم وجه نقد، بیشتر تمهیداتی ترتیب می‌دهند که کاروان‌های نفت‌کش درحال گردش در افغانستان بتوانند سوخت اضافی گرفته و سپس در چرخه مصرف سوخت داخل کشور آن را به پول نقد تبدیل کنند.

هرچند کشورهای آسیای میانه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی استقلال خود را به دست آورده­اند؛ ولی هرگز روسیه نگذاشت جای پایش در منطقه سست شود. در یکی از اسناد، یک دیپلمات روسی مرزهای کشورهایی مانند تاجیکستان ـ که نیروی هوایی روسیه هنوز هم در آن حدود ۷۰۰۰ سرباز دارد ـ را «ادامه مرزهای خود» می‌خواند.

هنگامی‌ که در دهه۱۹۹۰ قدرت در افغانستان به دست طالبان بود، تاجیکستان برای فرماندهان مقاومت حکم پایگاهی را داشت که می‌توانستند از طریق آن از روسیه و ایران کمک دریافت کنند. پس از گذشت ۲۰سال از حمله ایالات متحده، این کشور به مرکزی برای دستیاران مجرمان و محلی برای آمدوشد آن‌ها بدل شده است، نوعی زمین‌بازی برای بسیاری از نخبگان افغانستان که غالبا به تاجیکستان رفت‌وآمد می‌کنند و خانواده‌هایشان نیز اغلب در آنجا ساکن‌اند.

بقایای تانک‌های شوروی در زمین‌های بالاحصار خارج از کندز. عکس از جیم هالبروک برای نیویارک‌تایمز

در فضای آلوده به جاسوسی، پول و مافیا، طالبان نیز جای‌پایی برای خود باز کرده­اند. شورشیان برای به دست گرفتن و کنترول برخی از گذرگاه‌های مرزی از ولایت کندز به تاجیکستان از این آشفتگی بهره می‌برند. از جنوب کشور گرفته تا شمال، آن‌ها برای گریز از فشارهای نظامی به مرزهایی دسترسی پیدا کرده‌اند؛ همچنین روابط خود را با دوستان خارجی حفظ و مجرایی برای تجارت تریاک – که بخشی از مخارج آن‌ها از آن تامین می‌شود- حفظ آغاز کرده‌اند.

یکی از مقامات ارشد پیشین افغانستان می‌گوید که روس‌ها به‌جای انتقال مستقیم وجه نقد، بیشتر تمهیداتی ترتیب می‌دهند که کاروان‌های نفت‌کش درحال گردش در افغانستان بتوانند سوخت اضافی گرفته و سپس در چرخه پخش سوخت در داخل کشور آن را به پول نقد تبدیل کنند.

چندین مقام افغان ازجمله اسدالله عمرخیل که در آن زمان والی کندز بود، می‌گویند که آن‌ها مطالبی را با استخبارات امریکا در میان گذاشته‌اند که براساس آن ملا عبدالسلام، فرمانده طالبان که رهبری حمله به کندز را برعهده داشت، بارها از مرز تاجیکستان رفت‌وآمد کرده‌ است. به‌زعم آن‌ها این رفت‌وآمدها به هدف گفتگو با عوامل روس بوده است.
یکی از رسانه‌های خبری تاجیکستان در اوایل سال۲۰۱۵ از ملاقات‌های مقامات روسی و فرماندهان طالبان در یکی از پایگاه‌های هوایی روس در تاجیکستان خبر داد. مقامات می‌گویند این گذرگاه‌ها همان مرزی است که طالبان تسلیحات را از طریق آن وارد کرده‌اند.

به گفته آقای عمرخیل، امریکایی‌ها در ابتدا به ادعاهای مربوط به روابط طالبان با روسیه اطمینان نداشتند؛ اما سپس حملات خود را به پایگاه‌های این گروه در طول مرز آغاز کردند، ازجمله حمله‌یی که در آن ملا عبدالسلام کشته شد.

در جلسه استماع کنگره در روز پنج‌شنبه، جنرال نیکلسون، اتهام خود را مبنی بر تامین تسلیحات نظامی طالبان توسط روسیه تکرار کرد و تاکید کرد که حتی اگر روسیه کمک چندانی هم نکرده باشد،‌ بازهم بی‌تاثیر نبوده است.

وی گفت: «در بخش شمالی افغانستان، به‌ویژه در کندز، کمک روسیه به طالبان باعث شد نیروهای امنیتی افغانستان تلفات بیشتری ببینند و مردم نیز سختی‌های بیشتری بردوش کشند.»

این گزارش با همکاری نجیم رحیم، اریک اشمیت و تیمورشاه تهیه شده است.

لینک اصلی را اینجا بخوانید:

https://www.nytimes.com/2020/07/13/world/asia/russia-taliban-afghanistan.html

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا