تحلیل

صلح افغانستان؛ زیر آسمان قطر در سایۀ امریکا

با افتتاح اولین دور مذاکرات بین‌الافغانی میان هیات طالبان و دولت، بخشی از تلاش‌های آقای خلیلزاد، فرستادۀ ویژۀ ایالات متحده در مورد صلح افغانستان به ثمر نشست و این گفتگو پس از کش و قوس فراوان در دوحه، پایتخت قطر، آغاز شد.

از آقای مایک مایک پمپیو، وزیر خارجه امریکا تا وزیران خارجۀ کشورهای عضو ناتو و کشورهای آسیای مرکزی و جنوب و شرق آسیا با ابراز امیدواری برای تامین ثبات و استقرار صلح در افغانستان سخنرانی کردند.

هرچند که هیچ کشوری از نظارت و ضمانت برای صلح سخن نگفت، اما تاکید این کشورها مبنی بر همکاری در راستای تامین استقرار صلح و ثبات در افغانستان، به نحوی بیانگر اجماع نسبی بین‌المللی در مورد ختم جنگ تعبیر می‌گردد که می‌تواند مایۀ دل‌گرمی نسبت به استقرار صلح باشد.

 لحن بیانیۀ افتتاحیۀ ملابرادر نیز از آن خشونت‌های معمول طالبان خالی بود و ختم جنگ و استقرار صلح و ثبات را از اولویت‌های طالبان معرفی کرد.

آنچه که در این مراسم به نمایش رفت از هر‌نظر قابل توجه بود اما گفتن اینکه فرجام این تلاش‌ به کجا خواهد رسید و آیا از دل این تلاش‌‌ها صلح و امنیت بیرون خواهد آمد یا نه، قضاوت پیش از وقت خواهد بود.

 قطع نظر از چالش‌های عمده که فرا راه استقرار صلح وجود دارد، مذاکره در مورد حل یک منازعۀ چهل ساله، دربرگیرندۀ بحث و چانه‌زنی‌های فوق‌العاده دشوار و خسته‌کننده و در نهایت توافق روی تضادها و نزیکی فاصله‌ها یک فرایند زمان‌گیر و پرفراز و نشیب خواهد بود که نمی‌شود از آن انتظار زودرس داشت.

تساهل، تسامح، خردجمعی و درک اوضاع داخلی و مناسبات بین‌المللی توسط تیم‌های مذاکره‌کننده از نخستین شرایط دستیابی به یک توافق و در نهایت تحقق صلح دانسته می‌شوند که سرنوشت این مذاکره را تعیین خواهد کرد.

قطع نظر از نگرانی‌های ریز و درشت دیگر، نیت و صداقت اسلام‌آباد در ارتباط با استقرار صلح در افغانستان با اما و اگرهای فراوان همراه است.

هنوز نشانه‌های پررنگی به چشم می‌خورد که در استراتیژی امنیت ملی پاکستان جای برای صلح پایدار به نظر نمی‌رسد.

اسلام‌آباد اگر واقعا در تلاش‌های صلح‌خواهی افغانستان صادق باشد به آسانی‌ می‌تواند هیات طالبان را به امضای توافق‌نامۀ آتش‌بس راضی کرده که خاموشی تفنگ‌ها در میادین جنگ، اولین نقطۀ امیدواری به ختم جنگ و استقرار صلح تلقی می‌گردد.

روی‌گردانی طالبان از امضای آتش‌بس قبل از رسیدن به توافق نهایی، قبل از اینکه بیان‌گر نیت طالبان باشد، اهداف امنیتی اسلام آباد را به نمایش می‌گذارد.

از همین رو امیدواری به برایند این مذاکره در سطح داخلی و بین‌المللی با خوش‌بینی‌ و بدبینی‌ همراه است که برای هر کدام دلایل متعدد وجود دارد.

 قدر مسلم این است که در اثر بازی‌های استخباراتی عوامل بازدارندۀ صلح در افغانستان به مراتب قدرتمندتر و فربه‌تر از عوامل صلح‌خواهی به چشم می‌خورند که از اقتصاد جرمی گرفته تا بهای‌ جنگ‌های قراردادی شامل این عوامل می‌گردد.

 همان‌گونه که ادامۀ جنگ کثیری از مردمان این سرزمین را به کام مرگ فرستاده و کثیری را هم متضرر می‌سازد، ادامۀ جنگ نیز برای تعدادی از مافیای قدرت و ثروت منافع سرشار مالی و اقتصادی دارد که به سادگی آن را از دست نخواهد داد.

هرچند که شروع مذاکرات بین‌الافغانی را می‌توان یک آغاز نیک و مبارک در راستای توقف جنگ تعبیر کرد که با تلاش‌ سنگین ایالات متحده عملی گردید اما آیا اینکه برایند این مذاکره چه خواهد بود و آیا در نهایت این مذاکره توقف جنگ و استقرار صلح امکان‌پذیر خواهد گردید، ظاهرا نشانه‌های زیادی از امیدواری‌ و اطمینان به چشم‌ نمی‌خورد.

گفته می‌شود که پایان هرجنگ به صلح منتهی خواهد شد اما از کنار این واقعیت نیز نباید به سادگی عبور کرد که پایان بسیاری از جنگ‌ها به فروپاشی انجامیده است.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا